انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی
شرح ماجرا | بمبگذاری دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی |
---|---|
زمان | ۷ تیر ۱۳۶۰ش |
دوره | انقلاب اسلامی ایران |
مکان | تهران، حزب جمهوری اسلامی |
اهداف | دستیابی سازمان مجاهدین خلق به حکومت |
عاملان | سازمان مجاهدین خلق |
پیامدها | شهادت سیدمحمد حسینی بهشتی و یاران |
تلفات | بیش از هفتاد تن |
واکنشها | تسلیت امام خمینی و نکوداشت مقام شهید بهشتی |
هفت تیر، انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و شهادت سیدمحمد حسینی بهشتی و بیش از هفتاد تن از یاران، به دست سازمان مجاهدین خلق، ۱۳۶۰.
حزب جمهوری اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ با موافقت امامخمینی تشکیل شد. هدف از تشکیل حزب، ایجاد تشکیلاتی صددرصد اسلامی برای حفظ ارزشهای انقلاب و حل مشکلات مردم بود. یکشنبه هفتم تیر ۱۳۶۰ ساعت ۲۰:۳۰، جلسه حزب جمهوری اسلامی با حضور شخصیتهای بلندپایه نظام در دفتر مرکزی حزب، در محله سرچشمه تهران آغاز شد.
در ساعت ۲۱:۵۰ دقیقه صدای مهیبی منطقه را لرزاند و سقف سالن محل اجتماع یکباره فرو ریخت. سازمان مجاهدین خلق، مسئولیت انفجار را برعهده گرفت. محمدرضا کلاهی، مسئول برگزاری جلسات و کنفرانسهای حزب جمهوری اسلامی و از نفوذیهای سازمان مجاهدین خلق بمبگذاری را انجام داده بود.
امامخمینی این واقعه را ضایعهای بزرگ دانست و به ملت و خانواده شهدا تسلیت گفت و ابراز امیدواری کرد با مقاومت مردم، نتیجهای برعکس آنچه خواست دشمنان است به دست آید. بر اساس آمار اولیه، شمار شهدا ۷۲ یا ۷۳ تن بود. در این حادثه ۲۶ تن نیز زخمی شدند.
مقدمه
حزب جمهوری اسلامی یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۹/۱۱/۱۳۵۷ با موافقت امامخمینی موجودیت خود را اعلام کرد.[۱] بنیانگذاران آن، سیدمحمد حسینی بهشتی، سیدعلی خامنهای، اکبر هاشمی رفسنجانی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی و محمدجواد باهنر بودند.[۲] این حزب تشکیلاتی برآمده از نیروهای پیرو امامخمینی و انقلاب اسلامی بود که نقش اصلی را در پیروزی انقلاب اسلامی بر عهده داشتند.[۳] هدف از تشکیل حزب، ایجاد تشکیلاتی صددرصد اسلامی برای حفظ ارزشهای انقلاب اسلامی و کمک به حل مشکلات مردم ایران بود.[۴] این حزب در مدیریت کشور نقش اساسی داشت و امامخمینی با توجه به این جایگاه، در مواقع حساس از آن حمایت میکرد.[۵] جلسات حزب محل تجمع بسیاری از شخصیتها بود[۶]؛ چنانچه در نخستین انتخابات مجلس شورای اسلامی از مجموع ۲۴۳ نماینده موجود ۱۳۰ تن عضو یا موافق مواضع حزب جمهوری اسلامی بودند.[۷] هاشمی رفسنجانی از اعضای اصلی این حزب، رئیس مجلس شورای اسلامی بود[۸] (ببینید: حزب جمهوری اسلامی).
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران با بهرهگیری از شهرت و سابقه بنیانگذاران آن، به بازسازی خود پرداخت.[۹] این سازمان خود را در پیروزی و مدیریت کشور ذیحق میدانست[۱۰] و به نیروهای نظامی خود (میلیشیا) بسیار مغرور بود[۱۱] و آنان را با شگردهای ویژه قدمبهقدم به مقابله با نظام اسلامی سوق میداد.[۱۲] در دوره اول مجلس شورای اسلامی شماری از افراد مؤثر سازمان، ازجمله مسعود رجوی رئیس این سازمان و برخی دیگر، نامزد نمایندگی مجلس شورای اسلامی شدند[۱۳] که موفق به کسب آرا نشدند.
تفاوت مواضع اعتقادی سازمان مجاهدین خلق با باورهای امامخمینی و انقلاب، که در بسیاری از سخنان ایشان، دیده میشود[۱۴]؛ همچنین عملکرد نامناسب آنان، مانع دادن پستهای کلیدی به رهبران سازمان بود.[۱۵] به نظر افراد نزدیک به مجاهدین، غرور برخاسته از سابقه مبارزاتی و نفوذ تفکر اسلام بدون روحانیت در افکار رهبران و رخنه فساد و فحشا درون سازمان،[۱۶] مانع پیوستن آنان به خط امامخمینی شد. مجاهدین خلق که در چهاردیواری پندارهای خود زندانی بودند، راه خود را از امامخمینی جدا کرده،[۱۷] در نتیجه راه نفاق پیشه کردند و افراد خود را در نهادهای انقلابی نفوذ دادند[۱۸] و در پنهان، با دشمنان جمهوری اسلامی راه مراوده گشودند. اینگونه فعالیتها، مسئولان سیاسی ـ امنیتی نظام را بر آن داشت این سازمان را نامحرم تلقی کنند.[۱۹]
با روشنشدن ارتباط سران سازمان مجاهدین خلق با شوروی در اردیبهشت ۱۳۵۸ از طریق کشف جاسوسی محمدرضا سعادتی عضو بلندمرتبه سازمان،[۲۰] امامخمینی بیاعتمادی خود را به این افراد آشکار ساخت[۲۱] و آشکارا کسانی را که به زبان از جمهوری اسلامی حمایت میکردند و در عمل با دشمنان ایران در ارتباط بودند منافق خواند.[۲۲] با ردشدن صلاحیت مسعود رجوی (رئیس سازمان) برای ریاستجمهوری، به دلیل تحریم همهپرسی قانون اساسی از سوی وی، زاویه سازمان با نظام اسلامی بیشتر شد[۲۳] (ببینید: سازمان مجاهدین خلق ایران).
میان سیدابوالحسن بنیصدر نخستین رئیسجمهور ایران با مواضع پیروان امامخمینی ـ که عمدتاً مسئولان حزب جمهوری اسلامی بودند ـ نیز فاصله افتاد و بنیصدر به گروههای معارض با نظام اسلامی، ازجمله سازمان مجاهدین خلق نزدیک شد. سازمان مجاهدین خلق نیز با هدف سهیمکردن خود در مناسبات قدرت، خود را به بنیصدر نزدیک کرد.[۲۴] امامخمینی برای هماهنگکردن بنیصدر با نظام اسلامی، کوشش بسیاری کرد که به جایی نرسید[۲۵]؛ بنابراین در ۲۰ خرداد ۱۳۶۰ او را از فرماندهی کل قوا عزل کرد[۲۶] دادستانی از مجاهدین خلق خواست دفاتر اداری و جنگافزارهای خود را تحویل دهند[۲۷]؛ ولی آنان در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ همزمان با طرح عدم کفایت بنیصدر در مجلس شورای اسلامی، در تهران و چند شهر دیگر دست به تظاهرات مسلحانه زدند که هرچند با تلفات جانی و مالی افراد بیگناه همراه بود،[۲۸] لکن با هوشیاری نیروهای امنیتی و حضور مردم با شکست روبهرو گشت[۲۹] و حضور خودجوش توده مردم نیز در روزهای ۳۰ و ۳۱ خرداد در تجدید عهد با رهبری انقلاب، آنان را ناکام کرد.[۳۰]
با ناامیدی از پایبندی بنیصدر به قوانین، مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت سیاسی وی در ۳۱/۳/۱۳۶۰ رأی داد[۳۱] و با فرستادن نتیجه به امامخمینی، ایشان نیز در اول تیر ۱۳۶۰ وی را از ریاستجمهوری عزل کرد[۳۲] و به او سفارش کرد به جای کار سیاسی به کارهای تحقیقاتی بپردازد.[۳۳] بنیصدر پس از عزل از ریاستجمهوری با سازمان مجاهدین خلق ائتلاف کرد و پنهان شد[۳۴] (ببینید: سیدابوالحسن بنیصدر). امامخمینی مردم را به آگاهی و هوشیاری و دقت عمل در مقابله با فتنه «منافقان» فراخواند[۳۵] و از جریانهای سیاسی دیگر و جوانهای فریبخورده خواست تا از این گروه اعلام برائت و دوری کنند.[۳۶]
انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی
یکشنبه هفتم تیر ۱۳۶۰ ساعت ۲۰:۳۰، جلسه حزب جمهوری اسلامی در دفتر مرکزی حزب، در محله سرچشمه تهران آغاز شد. شخصیتهای مختلف نظام ازجمله شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، شورای عالی قضایی و شماری از وزرا وارد سالن اجتماعات شدند.[۳۷] جلسه با حضور سیدمحمد حسینی بهشتی دبیرکل حزب رسمیت یافت. پس از تلاوت قرآن و اعلام برنامه، بهشتی دربارهٔ اقتصاد و تورم و انتخابات ریاستجمهوری و عزل بنیصدر نکتههایی را بیان کرد.[۳۸] آخرین جملههای ایشان دربارهٔ پیشگیری از دخالت استعمارگران و بیگانگان در مسایل داخلی کشور و تأکید بر انتخاب افراد مصلح و مکتبی در انتخابات ریاستجمهوری بود[۳۹] که صدای مهیبی منطقه را در ساعت ۲۱:۵۰ دقیقه لرزاند و سقف سالن محل اجتماع یکباره فرو ریخت. صدای انفجار به حدّی مهیب بود که برخی احتمال زلزله دادند.[۴۰] محمدرضا کلاهی، مسئول برگزاری جلسات و کنفرانسهای حزب جمهوری اسلامی و از نفوذیهای سازمان مجاهدین خلق بمبگذاری را انجام داده بود.[۴۱] برای گردهمایی نیروهای انقلابی و ارزشی تلاشهای بسیاری شده بود تا جایی که برخی تلفنی دعوت شده یا پیش از آغاز جلسه کسانی که در حیاط دفتر حزب بودند، به حضور در سالن تشویق شده بودند؛ حتی مانع خروج برخی کسانی که میخواستند جلسه را ترک کنند، شده بودند.[۴۲] سازمان مجاهدین خلق مسئولیت انفجار را برعهده گرفت.[۴۳] در سالهای بعد نیز برخی کسانی که از سازمان مجاهدین خلق جدا شده بودند، در خاطرات خود به شرح این واقعه پرداخته، یادآور شدند سازمان میخواست با واردکردن ضربات شکنندهای اینچنین، به حکومت دست یابد.[۴۴]
شهدا و مجروحان
بر اساس آمار اولیه، شمار شهدا ۷۲ یا ۷۳ تن بود.[۴۵] امامخمینی نیز در پیام خود به مناسبت شهادت بهشتی و همراهانش یادآور شد ملت ایران در این فاجعه بزرگ ۷۲ تن به عدد شهدای کربلا از دست داد.[۴۶] چند روز بعد که مشخص شد شمار شهدا دو یا سه نفر بیشتر از ۷۲ تن است، به سبب اعتبار و ارزش عدد ۷۲ و شباهت آن با شهدای کربلا، مسئولان کشور بر آن شدند که همچنان از عدد ۷۲ استفاده کنند.[۴۷] شهدای این فاجعه افزون بر حسینی بهشتی، چند وزیر و معاون وزیر، ۲۷ تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و نیز برخی مسئولان دولتی و کارمندان و اعضای حزب جمهوری اسلامی بودند.[۴۸] فهرست شهدا به این شرح است: سیدمحمد حسینی بهشتی (رئیس دیوان عالی کشور)، رحمان استکی (نماینده شهر کرد)، سیدرضا پاکنژاد (نماینده یزد)، علیرضا چراغزاده دزفولی (نماینده رامهرمز)، غلامحسین حقانی (نماینده بندرعباس)، سیدمحمدتقی حسینی طباطبایی (نماینده زابل)، سیدشمسالدین حسینی نایینی (نماینده نایین)، عباس حیدری (نماینده بوشهر)، محمدعلی حیدری (نماینده نهاوند)، سیدمحمدکاظم دانش (نماینده شوش و اندیمشک)، علیاکبر دهقان (نماینده تربت جام)، غلامرضا دانش آشتیانی (نماینده تفرش و آشتیان)، عبدالحمید دیالمه (نماینده مشهد)، سیدفخرالدین رحیمی (نماینده ملاوی لرستان)، سیدمحمدجواد شرافت (نماینده شوشتر)، میربهزاد شهریاری (نماینده رودباران)، محمدحسین صادقی (نماینده درود و ازنا)، قاسم صادقی (نماینده مشهد)، سیدنورالله طباطبایینژاد (نماینده اردستان)، حسن طیبی (نماینده اسفراین)، سیفالله عبدالکریمی (نماینده لنگرود)، عبدالوهاب قاسمی (نماینده ساری)، عمادالدین کریمی (نماینده نوشهر)، سیدمحمدباقر لواسانی (نماینده تهران)، محمد منتظری (نماینده نجفآباد)، عباسعلی ناطق نوری (نماینده نور)، مهدی نصیری لاری (نماینده لارستان)، علی هاشمی سنجانی (نماینده اراک)، حسن عباسپور (وزیر نیرو)، محمدعلی فیاضبخش (وزیر مشاور و سرپرست سازمان بهزیستی کشور)، محمود قندی (وزیر پست و تلگراف و تلفن)، موسی کلانتری (وزیر راه و ترابری)، علیاکبر مسلمی جهرمی (دبیرکل سازمان امور اداری و استخدامی)، جواد اسداللهزاده (معاون بازرگانی خارجی وزارت بازرگانی)، عباس جهانبخش ارشاد (معاون دفتر آموزش سازمان بهزیستی)، محمدصادق اسلامی (معاون پارلمانی و هماهنگی وزارت بازرگانی)، مهدی امینزاده (بازرگانی داخلی وزارت بازرگانی)، محمود تفویضی زواره (معاون وزارت راه و ترابری)، هاشم جعفری معیری (معاون امور درمانی وزارت بهداری)، عباس شاهوی (معاون وزارت بازرگانی)، ایرج شهسواری (معاون وزارت آموزش و پرورش)، حسن عضدی (معاون وزارت فرهنگ و آموزش عالی)، علیاکبر فلاح شورشانی (معاون اداری و مالی وزارت آموزش و پرورش)، غلامعلی معتمدی (معاون رفاه تعاون وزارت کار)، حبیبالله مهمانچی (معاون امور پارلمانی و هماهنگی وزارت کار)، سیدکاظم موسوی (معاون وزارت آموزش و پرورش)، علیاصغر آقازمانی (عضو حزب)، عباس ابراهیمیان (عضو حزب)، حسن اجارهدارحسنی (عضو شورای مرکزی حزب و سردبیر نشریه عروة الوثقی)، علیاکبر اژهای (عضو دفتر سیاسی حزب)، عبدالحسین اکبری مازندرانی ساروی (عضو هیئت پنجنفره کشاورزی منطقه مازندران)، حسین اکبری (مدیر عامل بانک کشاورزی)، هادی امینی (عضو واحد مهندسین حزب)، محمود بالاگر (عضو حزب)، حسن بخشایش (عضو حزب)، سیدمحمد پاکنژاد (عضو هیئت مدیره چوب و کاغذ)، محمد پورولی (عضو حزب)، رضا ترابی (عضو حزب)، مهدی حاجیان مقدم (مسئول آموزش واحد مهندسین حزب)، محمد خوشزبان (عضو حزب)، علی درخشان (عضو شورای مرکزی حزب)، توحید رزمجومین (عضو هیئت مدیره گروه صنعتی ملی)، محمد رواقی (مدیر شرکت فرش ایران)، جواد سرافراز (عضو شورای مرکزی حزب)، جواد سرحدی (مدیرعامل سازمان تعاون مصرف شهر و روستا)، حسین سعادتی (عضو حزب و مسئول آموزش شهرستانها)، جواد مالکی (عضو شورای مرکزی حزب)، حبیب مالکی (فرماندار ایرانشهر)، علیمحمد مجیدی (مشاور عمرانی وزارت کشور)، محمدحسین محمد عینی، حبیبالله مهدیزاده طالعی (عضو حزب)، سیدمحمد موسویفر (عضو حزب) و محسن مولایی (عضو حزب).[۴۹]
در این حادثه ۲۶ تن نیز زخمی شدند که عبارتاند از: علیاصغر باغانی (نماینده سبزوار)، بهرام تاجگردون (نماینده گچساران و کهگیلویه)، محمود جمالی (کارمند حزب)، دانش مهر (کارمند حزب)، زینالعابدین رئیسی (کارمند حزب)، ایرج صفاتی دزفولی (نماینده آبادان)، سیدجلال سعادتیان (معاون وزارت بهداری)، مسعود صادقی (معاون وزارت بهزیستی)، محمدحسن اصغرنیا (استاندار سمنان)، مسیح مهاجری (عضو شورای مرکزی حزب و سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی)، حیدرعلی علیزاده (کارمند حزب)، مسعود صادقیآزاد (کارمند نخستوزیری)، ابراهیم عبدی (واحد دانشجویی حزب)، هدایت عبدی (کارمند حزب)، محمد غریب (واحد دانشجویی حزب)، مهدی فاضلی (واحد دانشجویی حزب)، ابراهیم فردوسی (واحد دانشجویی حزب)، اسماعیل فردوسیپور (نماینده فردوس و طبس)، مرتضی فضلعلی (نماینده گرمسار)، حسین کاظمزاده اردبیلی (وزیر بازرگانی)، سیدمحمد کیاوش (نماینده اهواز)، مرتضی محمودی (نماینده قصر شیرین)، محمد مروی سماورچی (نماینده طرقبه و چناران)، مسعود موسوی (کارمند حزب)، علی موسوی (کارمند حزب)، قدرتالله نجفی (نماینده شهرضا).[۵۰]
واکنش امامخمینی
امامخمینی پیش از همه مسئولان بلندپایه از فاجعه اطلاع یافت.[۵۱] ظرفیت و سعه صدر و روحیه ایشان بیشتر و قویتر از حد تصور دیگران بود. حضور و سلامتی ایشان بر نشاط و امید مسئولان افزود.[۵۲] رهبران نظام برای تسلیت و مشاوره خدمت امامخمینی رسیدند و ایشان با سخنان دلنشین و بیان خاطرهای از ابتلای اولیای خدا به این مصایب، بار آنان را سبک کرد و بر آرامش و اعتماد به نفس آنان افزود.[۵۳] ایشان در عین حال، این واقعه را ضایعهای بزرگ دانست و به ملت و خانواده شهدا تسلیت گفت و با نکوداشت مقام بهشتی (ببینید: سیدمحمد بهشتی) و دیگر شهدا، ملت ایران را به آمادگی در برابر چنین مصایبی دعوت کرد.[۵۴] به باور ایشان اهداف والای مردم ایران مانع انحراف آنان از مسیر انقلاب بر اثر این رویدادهای تروریستی خواهد بود و ایستادگی در برابر پیامدهای ناگوار مقابله با ستمکاران، ارثی است که از پیامبر اکرم(ص) و اولیای الهی به مردم رسیده است. ایشان ابراز امیدواری کرد با مقاومت مردم، نتیجهای برعکس آنچه خواست دشمنان است به دست آید.[۵۵] ایشان همچنین کسانی را که در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی شهید شدند، خدمتگزاران فعال به خلق، اسلام و نظام اسلامی خواند و از این عمل منافقین با عنوان خدمت به شرق و غرب یاد کرد.[۵۶]
امامخمینی بهسرعت کاستیها را ترمیم کرد[۵۷] و همکاری و تیزهوشی سیداحمد خمینی بار مشکلات را کاهش داد.[۵۸] تعیین فوری ریاست دیوان و دادستان کل کشور از سوی امامخمینی، شورای عالی قضایی را ترمیم کرد و بدین ترتیب شورای ریاستجمهوری نیز کامل شد. قرار شد هیئت دولت نیز ترمیم شده، بهسرعت انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی برای پرشدن جای خالی شهدا برگزار شود. برای فعالشدن شورای عالی دفاع هم تصمیم گرفته شد.[۵۹] سرعت عمل برای دشمنان خارجی و ضدانقلاب داخلی گیجکننده و یأسآور بود؛ زیرا آنها به خیال خود با ترور شخصیتهای مهم نظام میخواستند خلأ ایجادکنند؛ ولی برخلاف انتظار، نیروها جایگزین شدند و اخلالی در کارها به وجود نیامد.[۶۰] در روز دهم تیر همه نگران بودند مجلس شورای اسلامی به حد نصاب نرسد و تشکیل نشود که با آمدن شماری از نمایندگان مجروح به مجلس، این نگرانی رفع شد.[۶۱]
امامخمینی عاملان فاجعه هفتم تیر را افرادی بیاعتقاد به اصول اسلامی، انحصارطلب و در خدمت آمریکا معرفی کرد که برای از صحنه بیرونکردن بزرگان انقلاب، افرادی چون بهشتی را انحصارطلب معرفی میکردند.[۶۲] ایشان با تبیین دو نگرش موجود از زمان صدر اسلام تاکنون،[۶۳] مذهب تشیع را مذهب خون و شمشیر دانست و تأکید کرد ازمیانبردن و شهادت بزرگان و عزیزان کشور، تنها عزم ملت را جزمتر میکند و با حضور جدیتر در صحنه، جهاد در راه خدا را برای خود افتخار میداند.[۶۴] ایشان همچنین اقدام بزدلانه منافقین را که دم از خلق و شجاعت و جنگجویی میزدند ولی در صحنه عمل، با پنهانشدن خود، جوانان و کودکان را به بمبگذاری، واداشتهاند، ابلهانه، بچهگانه و نشانه ضعف و تمام ادعاهای آنان را باطل و دروغ شمرد.[۶۵]
امامخمینی منافقان را جنایتکاران حرفهای و بینالمللی، تفالههای شیطان و خودفروختگانی بُزدل خواند و یادآور شد به دلیل نشناختن فرهنگ ایثار و شهادت، به هدفشان از این انفجار نخواهند رسید[۶۶]؛ این کوردلان، با ادعای مجاهدت برای خلق، گروهی از خدمتگزاران فعال و صدیق خلق را از ملت گرفتند و در واقع به نام خلق، راه را برای دشمنان خلق باز کردند؛ هرچند سیل خروشان ملت با اتکا و اعتماد به خداوند هر کمبودی را جبران خواهد کرد.[۶۷] ایشان دهم تیر ۱۳۶۰ نیز در جمع روحانیان تهران، با تسلیت دوباره این حادثه به همه مستضعفان جهان، به شهادترساندن جمع زیادی از مسئولان بلندپایه کشور و هدف قراردادن تمام ارگانهای اسلامی و حکومتی ایران را در واقع از سوی آمریکا دانست و تصریح کرد این دست آمریکا بود که از آستین منافقین خائن بیرون آمد[۶۸] و البته ملتی که قصد سازش با ابرقدرتها را ندارد و در برابر آنان استقامت میکند، باید منتظر پیشامدهای اینچنینی نیز باشد، که راه حق، دشواری و ناگواری، بسیار دارد.[۶۹] ایشان برای مقابله با این توطئهها، ملت را به هوشیاری و کنترل و دقت دررفت و آمدها و روابط سفارش کرد.[۷۰] همچنین در نخستین سالگرد هفت تیر، در پیامی به ملت ایران، تأکید کرد انفجار تلخ هفتم تیر که گروهی از بهترین شخصیتهای انقلاب را از ملت گرفت و هدف آن خاموش کردن نور خدا و شکست انقلاب بود، پیروزیهای ملت را سرعت بخشید.[۷۱]
منش امامخمینی در رفتار با رهبران و اعضای سازمان مجاهدین خلق، از گذشته و با وجود التقاطیخواندن آنان مدارا و سکوت بود.[۷۲] ایشان پس از اقدامات تروریستی این سازمان، با موضعگیری در برابر این اقدامات، آن را نشانه بیاعتقادی آنان به اصول اسلامی و بینصیببودن از بینش سیاسی دانست[۷۳] و این اعمال را مخالفت با اساس حکومت اسلامی خواند.[۷۴] ایشان همچنین به دبیران و معلمان و خانوادهها سفارش میکرد که مراقب فرزندانشان باشند تا فریب شعارهای گمراهکننده منافقان را نخورند[۷۵] و آنان را از عضویت در این گروهها که جانشان را فدای خودخواهی جنایتکاران میکند، برحذر دارند[۷۶]؛ افزون بر این از مردم خواست هر خبری از خانههای تیمی سازمان دارند، به نهادهای مسئول برسانند تا مسئله هرچه زودتر تمام شود[۷۷]؛ با این حال، ایشان هرگز از راهنمایی و نصیحت طرفداران این سازمان غفلت نکرد؛ چنانکه در وصیتنامه خود نیز با زیرسؤالبردن گرایشهای این گروه، به حامیان آنان سفارش کرد به ملت بپیوندند؛ زیرا حمایت از آنان جز بیچارگی خود و خلق، ثمر دیگری ندارد.[۷۸] شماری از افراد فریبخورده سازمان، با پشیمانی از گذشته خود، به دامن ملت بازگشتند[۷۹] (ببینید: سازمان مجاهدین خلق ایران).
بازتاب داخلی
این حادثه برای مردم ایران و امامخمینی تلخ و ناگوار بود. به دنبال آن، مردم تظاهرات عظیم و یکپارچهای به راه انداخته، برای شهدای هفت تیر عزاداری کردند.[۸۰] مردم با شنیدن این حادثه شوکه و متأثّر شدند و صبح نهم تیر جمعیت عظیمی برای تشییع پیکر شهدا روبهروی مجلس شورای اسلامی گرد آمدند.[۸۱] دولت یک هفته عزای عمومی اعلام و سه روز همه ارگانهای دولتی و ادارهها را تعطیل کرد.[۸۲] عاملان انفجار حزب گمان میکردند با از میانبردن سران کشور، جمهوری اسلامی از هم خواهدپاشید[۸۳]؛ ولی آنان نه تنها به اهداف خود نرسیدند بلکه مردم با نیروهای امنیتی در مبارزه با سازمان مجاهدین همکاری کردند[۸۴] و این گروه با وجود نفوذیهای بسیار خود در بدنه نظام، نتوانست کاری از پیش ببرد.[۸۵]
حضور انبوه اقشار مختلف مردم در مراسم تشییع جنازه شهدای هفتم تیر، منافقین را درمانده کرد و امواج وسیع حمایت از نظام جمهوری اسلامی و نفرت از سازمان تروریستی آنان را تشدید کرد.[۸۶] تظاهرات گستردهای علیه منافقین شکل گرفت که وحدت و یکپارچکی ملت را به گونهای غیرقابل پیشبینی، افزایش داد.[۸۷] مسئولان نیز همدلی بیشتری پیدا کردند[۸۸] و با مردم برای مبارزه با منافقین، همداستان شدند.[۸۹] مجاهدین خلق به مرگ سیاسی دچار شدند و نیروهای خط امام در صدر امور سیاسی جامعه قرار گرفتند.[۹۰] به باور امامخمینی بر خلاف تصور تروریستها، این شهادتها برای نظام خیر و برکتآفرین شد و آگاهی مردم از مسایل زمان، بهویژه اهمیت مسئله جنگ، تا حد چشمگیری رشد یافت و موجب انسجام بیشتر مردم شد.[۹۱] مردم با همه توان در دستگیری مجاهدین خلق با نیروهای امنیتی همکاری کردند.[۹۲] با حضور مردم شرایط به سود طرفداران امامخمینی دگرگون و دستگیری مهاجمان آغاز شد.[۹۳] شرکت انبوه مردم در انتخابات ریاستجمهوری در ۲/۵/۱۳۶۰ دشمنان نظام را ناامید کرد.[۹۴] بسیاری از هواداران این گروه با دیدن جنایتهای سران خود و روشنشدن حقایق، به صف انقلاب بازگشتند.[۹۵]
بازتاب خارجی
بازتاب این رخداد در اخبار خارجی متفاوت بود. شماری از خبرگزاریها از روند همگرایی مردم ایران پس از حادثه حزب خبر دادند و برخی زندگینامه بهشتی را پخش کردند.[۹۶] کشورهایی چون لیبی، بلغارستان، سوریه، اتحاد جماهیر شوروی، لهستان، کره شمالی؛ نیز یاسر عرفات[۹۷] در پیامهای جداگانهای به امامخمینی این فاجعه را به ملت ایران تسلیت گفتند.[۹۸] دستگاههای خبری غربی این حادثه را سرفصل سیر نزولی و انحطاط جمهوری اسلامی تعبیر کردند[۹۹] و مرگ نظام اسلامی را حتمی دانستند. در میان گزارشهای آنان، خبری از محکومکردن ترور و جنایت به چشم نمیخورد.[۱۰۰] سازمان ملل و دبیرکل آن نیز این حادثه را محکوم نکردند.[۱۰۱] رادیو اسرائیل این حادثه را مقدمه جنگ داخلی و رادیو شوروی آن را بدون تفسیر نقل کرد و بیبیسی آن را نشانه متزلزلبودن پایه قدرت در ایران خواند.[۱۰۲] نشریه «نوول» فرانسه پس از تماس با بنیصدر، در نوشتهای وی را به مقاومت تشویق کرد.[۱۰۳] نشریه «شیکاگو تریبون» آمریکا در ۲۹ ژوئن ۱۹۸۱ بحران سیاسی ایران را زمینهساز ازهمپاشیدگی قریبالوقوع وحدت کشور خواند.[۱۰۴] جرج بال، سیاستمدار آمریکایی به آمریکا توصیه کرد همه تلاش خود را در حمایت از سازمان مجاهدین خلق به کاربندد.[۱۰۵]
یادمان و مقبره شهدای هفتم تیر
شهدای هفت تیر با شکوه تمام از مجلس شورای اسلامی تشییع شدند[۱۰۶] و جمعیت بسیار انبوهی در تشییع جنازه آنان شرکت کردند. شمار بسیاری از عزاداران از شدت تأثر بیهوش شدند.[۱۰۷] بیشتر شهدای حادثه در قطعهای ویژه در بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شدند. برخی نیز در زادگاه خود یا در مزار شیخان قم در نزدیکی حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شدند. برای آنان که به شهرهای دیگر منتقل شدند، قبری نمادین در بهشت زهرا (س) ساخته شد. در سالهای بعد برفراز قبور شهدا در قطعه ۲۴ ساختمانی با طراحی و معماری میرحسین موسوی نیز بنا شد.[۱۰۸] برای زندهنگهداشتن یاد و بازشناسی سیره شهدای هفت تیر، به همت احمد قدیریان و با همکاری شهرداری تهران، در محل شهادت شهدا در سرچشمه، یادمانی شامل بنیاد علمی فرهنگی، گنجینه شهدای ترور، نمایشگاه، پژوهشگاه، مرکز مطالعات علوم انسانی و سالن همایشهای بینالمللی دایر شد.[۱۰۹]
پانویس
- ↑ کیهان، روزنامه، ۲؛ درویشی، سیره عملی امامخمینی، ۲۶۲
- ↑ دعاگو، خاطرات، ۲۳۳
- ↑ برّی و دیگران، روزها و رویدادها، ۲/۵۳
- ↑ برّی و دیگران، روزها و رویدادها، ۲/۵۴
- ↑ میلانی، شکلگیری انقلاب اسلامی، ۳۳۲
- ↑ دبیرخانه، رویدادها، ۱/۲۶۲
- ↑ دبیرخانه، رویدادها، ۱/۳۱۷
- ↑ دبیرخانه، رویدادها، ۱/۳۱۷
- ↑ مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۳۵۴
- ↑ موسوی تبریزی، مصاحبه، ۳۲
- ↑ چشمانداز ایران، مجله، ۷۱
- ↑ چشمانداز ایران، مجله، ۶۹
- ↑ چشمانداز ایران، مجله، ۶۰
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۰۸؛ ۱۴/۴۰۵ و ۱۶/۱۲۷
- ↑ میلانی، شکلگیری انقلاب اسلامی، ۳۱۶ و ۳۳۵
- ↑ مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۳۵۳–۳۵۴؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۳/۵۴۸–۵۸۱
- ↑ باقرزاده، قدرت و دیگر هیچ، ۷۴–۷۵؛ جعفریان، جریانها و سازمانهای، ۴۱۲–۴۱۶
- ↑ موحدی ساوجی، خاطرات، ۲۴۹
- ↑ مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۴۱۷–۴۴۵
- ↑ مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۴۱۷–۴۴۵
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۴۳
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۳۸
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۱۹؛ میلانی، شکلگیری انقلاب اسلامی، ۳۱۶
- ↑ دفتر سیاسی، منافقین خلق رو در روی خلق، ۱۳–۱۹
- ↑ دفتر سیاسی، منافقین خلق رو در روی خلق، ۲۳ و ۶۹
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۲۰
- ↑ موسوی تبریزی، مصاحبه، ۳۹
- ↑ نظری، بنیصدر از ظهور تا سقوط، ۳۱۴
- ↑ دفتر سیاسی، منافقین خلق رو در روی خلق، ۷۸
- ↑ نظری، بنیصدر از ظهور تا سقوط، ۳۱۴
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۸۰؛ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۱۶۴–۱۶۶
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۸۰
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۹۲
- ↑ موسوی تبریزی، مصاحبه، ۳۹؛ مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۵۴۶–۵۵۲
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۴۵۶–۴۶۰ و ۱۴/۴۸۳، ۴۹۳
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۵۵–۴۵۶، ۴۷۴–۴۷۵ و ۴۸۳–۴۸۴
- ↑ برّی و دیگران، روزها و رویدادها، ۲/۵۱
- ↑ برّی و دیگران، روزها و رویدادها، ۲/۵۱
- ↑ برّی و دیگران، روزها و رویدادها، ۲/۵۱
- ↑ خلخالی، خاطرات، ۳۱۰؛ برّی و دیگران، روزها و رویدادها، ۲/۵۱–۵۲
- ↑ برّی و دیگران، روزها و رویدادها، ۲/۵۲؛ شاهسوندی، انفجار هفتم تیر
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۵۳۵؛ حکیمان، با چشم باز، ۳۷
- ↑ بنیصدر، خاطرات، ۳۷۷
- ↑ شاهسوندی، انفجار هفتم تیر
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۱۸۳ و ۱۸۵
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۱۸۶
- ↑ برّی و دیگران، روزها و رویدادها، ۲/۵۹–۶۴
- ↑ دفتر انتشارات، پیشتازان شهادت، ۷۷–۳۰۶
- ↑ برّی و دیگران، روزها و رویدادها، ۲/۶۳–۶۴
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۵۲۱
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۵۲۱
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۵۳۳
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۵۱۵
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۵۱۶
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲–۳
- ↑ دبیرخانه، رویدادها، ۱/۲۶۳؛ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۵۳۴
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۵۳۴
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۵۳۳–۵۳۴
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۵۳۴
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۱۸۴
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۵۱۹
- ↑ راحتطلبان و نشستگان از سویی و قیامکنندگان در راه خدا و اولیای خدا از سوی دیگر
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۵۱۹–۵۲۴
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۵۲۵–۵۲۷
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱–۳
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲–۳
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۶
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۷
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۵–۲۶
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۶۱–۳۶۲
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۴۴
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۵۰۳–۵۰۴ و ۵۱۹
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴۴ و ۱۷/۲–۴
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۵۰۴
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۵۲۷ و ۱۵/۹۹–۱۰۰
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۰ و ۲۱/۴۳۸–۴۳۹
- ↑ دفتر سیاسی، منافقین خلق رو در روی خلق، ۹۴
- ↑ خلخالی، خاطرات، ۳۱۰–۳۱۱
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۱۸۳
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۱۸۳
- ↑ باقرزاده، قدرت و دیگر هیچ، ۹۲
- ↑ موحدی ساوجی، خاطرات، ۲۴۸
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۵۳۶
- ↑ دبیرخانه، رویدادها، ۱/۲۶۳ و ۲۶۶
- ↑ خلخالی، خاطرات، ۳۱۰
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۵۲۷ و ۵۳۴
- ↑ نظری، بنیصدر از ظهور تا سقوط، ۳۱۳–۳۱۴
- ↑ نظری، بنیصدر از ظهور تا سقوط، ۳۲۸
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱–۳ و ۲۹
- ↑ باقرزاده، قدرت و دیگر هیچ، ۹۲
- ↑ نظری، بنیصدر از ظهور تا سقوط، ۳۱۴
- ↑ دفتر سیاسی، منافقین خلق رو در روی خلق، ۹۴–۹۵
- ↑ دفتر سیاسی، منافقین خلق رو در روی خلق، ۹۴–۹۵
- ↑ شاهد، مجله، ۹
- ↑ رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۳–۴۵
- ↑ شاهد، مجله، ۸، ۹ و ۱۱
- ↑ شاهد، مجله، ۲۳
- ↑ خلخالی، خاطرات، ۳۱۷
- ↑ شاهد، مجله، ۸
- ↑ شاهد، مجله، ۹
- ↑ شاهد، مجله، ۲۶
- ↑ شاهد، مجله، ۴۵
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۵۴۱
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۵۴۵
- ↑ تالار گفتمان، پایگاه اطلاعرسانی.
- ↑ مجموعه فرهنگی، پایگاه اطلاعرسانی، معرفی مجموعه
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- باقرزاده، طاهره، قدرت و دیگر هیچ، بیست سال با مجاهدین خلق، تهران، اطلاعات، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
- برّی دیزجی، علی و دیگران، روزها و رویدادها، تهران، رامین، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- سیدابوالحسن بنیصدر، خاطرات سیدابوالحسن بنیصدر، تدوین حمید احمدی، برلین، انجمن مطالعات و تحقیقات تاریخ شفاهی ایران، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- تالار گفتمان، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۵/۲/۱۳۹۰ش.
- جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ـ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۸۳ش.
- چشمانداز ایران، مجله، گامبهگام تا ۳۰ خرداد ۶۰، شماره ۱۵، ۱۳۸۱ش.
- حکیمان، آرش، با چشم باز، هفتم تیر، تهران، مؤسسه ایران، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- خلخالی، صادق، خاطرات آیتالله خلخالی، تهران، سایه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- دبیرخانه مرکزی ائمه جمعه، رویدادها، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
- درویشی سهتلانی، فرهاد، سیره عملی امامخمینی در اداره امور کشور (۱۳۵۷–۱۳۶۸)، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- دعاگو، محسن، خاطرات حجتالاسلام محسن دعاگو، تدوین زهره کلاچیان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- دفتر انتشارات اسلامی، پیشتازان شهادت در انقلاب سوم، قم، چاپ اول، ۱۳۶۰ش.
- دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، منافقین خلق رو در روی خلق، بیانیه شماره ۲۱، ۱۳۶۰ش.
- روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۲ش.
- شاهد، مجله، شماره ۳۹، ۱۳۶۲ش.
- شاهسوندی، سعید، انفجار هفتم تیر به روایت سعید شاهسوندی.
- عضو جداشده از سازمان مجاهدین خلق، پایگاه اطلاعرسانی تاریخ ایرانی، ۱۶/۲/۱۳۹۴ش.
- کیهان، روزنامه، ۲۹/۱۱/۱۳۵۷.
- مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، سازمان مجاهدین خلق از پیدائی تا فرجام (۱۳۴۴–۱۳۸۴)، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی، پایگاه اطلاعرسانی، معرفی مجموعه.
- موحدی ساوجی، علی، خاطرات حجتالاسلام موحدی ساوجی، تدوین عباس پناهی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- موسوی تبریزی، سیدحسین، مصاحبه، مجله چشمانداز ایران، شماره ۲۲، ۱۳۸۲ش.
- میلانی، محسن، شکلگیری انقلاب اسلامی از سلطنت پهلوی تا جمهوری اسلامی، ترجمه مجتبی عطاردزاده، تهران، گام نو، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- نظری کهره، فاطمه، بنیصدر از ظهور تا سقوط، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
- اکبر هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۰، عبور از بحران، به اهتمام یاسر هاشمی، تهران، معارف انقلاب، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.
پیوند به بیرون
- نجمه خوشدل، «هفت تیر»، دانشنامه امامخمینی، ج۱۰، ص۴۳۱–۴۴۰.