سیر مبارزات‌ امام‌خمینی‌ در آینه اسناد به روایت ساواک (کتاب)

از ویکی امام خمینی
سیر مبارزات‌ امام‌خمینی‌ در آینه اسناد به روایت ساواک (کتاب)
سیر مبارزات‌ امام‌خمینی‌.jpg
اطلاعات کتاب
عنوانسیر مبارزات امام‌خمینی
نام‌کتاب‌به‌فارسیسیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک
نویسندهامام‌خمینی
موضوعحاوی اسناد و گزارش‌های سازمان اطلاعات و امنیت رژیم پهلوی دربارهٔ فعالیت‌های سیاسی ـ مبارازاتی امام‌خمینی.
زبانفارسی
به کوششمؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی
تعداد جلد۲۲ جلدی
تعداد صفحات۱۲۷۲۹ صفحه و ۹۸۱۰ سند
اطلاعات نشر
قطعوزیری
ناشرمؤسسه چاپ و نشر عروج
محل نشرتهران
تاریخ نشر۱۳۸۶
نوبت چاپاول


سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، کتابی ۲۲جلدی حاوی اسناد و گزارش‌های سازمان اطلاعات و امنیت رژیم پهلوی دربارهٔ فعالیت‌های سیاسی ـ مبارازاتی امام‌خمینی.

ساواک نام اختصاری «سازمان اطلاعات و امنیت کشور» بود که در سال ۱۳۳۵ به پیشنهاد امریکایی‌ها و به‌دست ده مستشار آمریکایی در ایران تشکیل شد. سازمانی دارای تشکیلات بسیار منسجم که همه تحرکات سیاسی را زیر نظر داشت و از آنها گزارش تهیه می‌کرد. این سازمان برای فعالیت‌های سیاسی امام‌خمینی نیز پرونده‌ای گشوده بود و تمام تحرکات و اقدامات ایشان و یارانش را رصد می‌کرد.

اسنادی که مأموران ساواک درباره امام‌خمینی تهیه کرده بودند، در ۴۸ جلدِ حدوداً پانصدصفحه‌ای در این سازمان بایگانی شده بود. اسناد این مجموعه در پرونده شخصی و اختصاصی امام‌خمینی در ساواک گردآوری شده و از آغاز تأسیس (سال ۱۳۳۵) تا هنگام سرنگونی رژیم پهلوی (سال ۱۳۵۷) را شامل می‌گردد.

مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی این اسناد را پس از تنظیم، ترتیب، فصل‌بندی و تهیه چکیده در آغاز هر فصل و بدون هیچ‌گونه دخل و تصرف و تحلیلی در ۲۲ جلد تدوین و منتشر کرده‌است.

در این مجموعه ۱۲۷۲۹صفحه‌ای، ۹۸۱۰ سند آمده‌است و این عنوان‌ها را دربردارد: نهضت امام‌خمینی تا قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و پیامدهای آن؛ ماجرای کاپیتولاسیون و تبعید امام‌خمینی؛ اوج‌گیری نهضت امام‌خمینی و انقلاب اسلامی؛ امام‌خمینی، رجال، گروه‌های سیاسی و اجتماعی، خانواده، منسوبین و بیت امام‌خمینی؛ امام‌خمینی و رژیم شاه؛ امام‌خمینی، دولت‌ها و مسائل جهانی.

این مجموعه ۲۲ جلدی را نخستین‌بار مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی در سال ۱۳۸۶ نسخه منتشر کرده‌است.

معرفی و کلیات

ساواک نام اختصاری «سازمان اطلاعات و امنیت کشور» بود که در سال ۱۳۳۵ به پیشنهاد امریکایی‌ها و به دست ده مستشار آمریکایی در ایران تشکیل شد[۱] (ببینید: ساواک)؛ سازمانی دارای تشکیلات بسیار منسجم که همه تحرکات سیاسی را زیر نظر داشت و از آنها گزارش تهیه می‌کرد. این سازمان به‌ویژه در شهر قم جاسوسان پرشماری گمارده بود تا تمام رفت و آمدها و تحرکات علمای بزرگ و بیوت مراجع تقلید را گزارش دهند. این سازمان برای فعالیت‌های سیاسی امام‌خمینی نیز پرونده‌ای گشوده بود و تمام تحرکات و اقدامات ایشان و یارانش را رصد می‌کرد.

افزون بر اسناد جمع‌آوری‌شده در شهربانی رژیم پهلوی (ببینید: امام در آینه اسناد) اسنادی که مأموران ساواک دربارهٔ امام‌خمینی تهیه کرده بودند، در ۴۸ جلدِ حدوداً پانصدصفحه‌ای در این سازمان بایگانی شده بود و پس از انقلاب یک نسخه از آن در اختیار وزارت اطلاعات و نسخه‌ای دیگر در دست فرزند امام‌خمینی سیداحمد خمینی قرار گرفت. وی در نامه‌ای به امام‌خمینی انتشار آن را یکی از اسناد ارزشمند انقلاب اسلامی و پرسود برشمرد و ایشان اجازه انتشار آن را صادر کرد و مسئولان را موظف کرد هر پرونده، نامه یا چیزی که موجب روشن‌شدن اسناد مربوط به ایشان می‌شود، در اختیار سیداحمد قرار دهند[۲] (ببینید: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی).

مجموعه اسناد ساواک از اهمیت و ارزش ویژه‌ای برخوردار است و از ذخایر ملی ـ فرهنگی و دینی کشور به شمار می‌آید. این اسناد از یک سو ابعاد ناشناخته‌ای از نهضت اسلامی و مبارزات امام‌خمینی و یاران ایشان را به نمایش می‌گذارد و از سوی دیگر، تلاش‌ها، تکاپوهای جاسوسیِ مأموران ساواک و گاه عجز و ناتوانی در عین قدرت و سلطه نظامی ـ امنیتی و همچنین درک و فهم ضعیف و تحلیل‌های نادرست از اوضاع و رخدادهای روزمره از طرف آنان را به تصویر می‌کشد. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی این اسناد را پس از تنظیم، ترتیب، فصل‌بندی و تهیه چکیده در آغاز هر فصل و بدون هیچ‌گونه دخل و تصرف و تحلیلی در ۲۲ جلد تدوین و منتشر کرده‌است.[۳] سندهای تکراری حذف شده‌اند و هویت آنها در پاورقی مشخص شده‌است. میان اسناد دست‌نویس و تایپ‌شده مشابه، سندهای تایپ‌شده انتخاب شده‌اند؛ اما در انعکاس اسناد تایپ‌نشده، از همان دست‌نویس استفاده شده‌است.

اسناد این مجموعه در پرونده شخصی و اختصاصی امام‌خمینی به شماره‌های ۶۷۹۰۸ و ۵۷۵۶ در ساواک گردآوری شده و از آغاز تأسیس (سال ۱۳۳۵) تا هنگام سرنگونی رژیم پهلوی (سال ۱۳۵۷) را شامل می‌گردد. این مجموعه، غیر از اسناد و گزارش‌هایی است که دربارهٔ فعالیت‌های امام‌خمینی در پرونده‌های دیگر با عنوان‌های مذهبی، روحانیون افراطی، مراجع تقلید، فیضیه، ۱۵ خرداد و نیز پرونده‌های اختصاصی یاران ایشان جمع‌آوری و طبقه‌بندی می‌شد و تدوین و انتشار آنها در مجموعه‌های دیگری تعریف شده‌است.[۴] آنچه در این مجموعه آمده، فارغ از هر گونه فزونی و کاستی است و اصلاحات اندکِ نوشتاری در قلاب ] قرار گرفته‌است؛ اما خط‌خوردگی و اصلاح در بعضی از سندها، به دست خودِ ساواک انجام گرفته‌است.[۵]

در این مجموعه، اسناد به ترتیبِ موضوعی آمده‌اند و برای دسترسی آسانِ پژوهشگران به مطالب، اسناد مرتبط با هر موضوع ذیل همان موضوع و به ترتیب تاریخِ گزارش، تاریخ اتفاق و تاریخ وصولِ خبر تنظیم شده‌اند. مهم‌ترین مطالب و حوادث مندرج در هر موضوع و هر فصل از اسناد، در آغاز هر فصل، به صورت چکیده‌ای از محتوای اسناد مربوطه، با عنوان «پیش‌درآمد» آمده و توضیح داده شده‌است. از آنجایی که هر سند دارای هویت مستقل است، در ارجاعات، به جای ذکر شماره صفحه، موضوع و شماره و تاریخ سندِ مرتبط، ملاک قرار گرفته و جایگزین شده‌است.

در این مجموعه ۱۲۷۲۹صفحه‌ای، ۹۸۱۰ سند آمده‌است و این عنوان‌ها را دربردارد: نهضت امام‌خمینی تا قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و پیامدهای آن؛ ماجرای کاپیتولاسیون و تبعید امام‌خمینی؛ اوج‌گیری نهضت امام‌خمینی و انقلاب اسلامی؛ امام‌خمینی، رجال، گروه‌های سیاسی و اجتماعی، خانواده، منسوبین و بیت امام‌خمینی؛ امام‌خمینی و رژیم شاه؛ امام‌خمینی، دولت‌ها و مسائل جهانی.

ساختار کتاب

جلد نخست

جلد نخست کتاب در ۴۵۴ صفحه تدوین شده و در بردارنده سیصد سند است که با دیباچه‌ای از سیدحسن خمینی (ببینید: سیدحسن خمینی) آغاز می‌شود. سپس در پیشگفتاری از ناشر، توضیحاتی دربارهٔ چگونگی کارهای انجام‌گرفته دربارهٔ مجموعه آمده‌است. آن‌گاه اسناد و گزارش‌های موضوعات آمده‌است: «دوران قبل از انجمن‌های ایالتی و ولایتی»، «لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی»، «رفراندوم فرمایشی شاه»، «نوروز ۱۳۴۲ و فاجعه فیضیه»، «عاشورای ۱۳۸۳ق و پیامدهای آن». ازجمله گزارش‌های مهم در این جلد، که نخستین سند نیز است، مربوط به تاریخ ۲۲/۱۲/۱۳۳۵ است که در آن طی بررسی اجمالی وضعیتِ حوزه علمیه قم در زمان مرجعیت سیدحسین بروجردی، شخصیت‌های تراز اول پس از ایشان شناسایی شده‌اند و «آقای حاج‌آقاروح‌الله خمینی» فردی معرفی شده که بیشترین تعداد شاگردان را دارد و از لحاظ درسی حایز اهمیت است.[۶]

جلد دوم

جلد دوم در ۵۷۸ و جلد سوم در ۵۶۶ صفحه، به قیام تاریخی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و پیامدهای آن اختصاص دارد و مجموعاً دربردارنده ۹۷۰ سند و شامل این موضوعات است: «دستگیری امام و قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲»، «امام در زندان»، «توطئه تبعید امام»، «دوران محاصره»، «آزادی امام و بازتاب آن»، «موضع‌گیری‌ها و مبارزات امام پس از آزادی»، «محرم ۱۳۸۴ق و سالگرد قیام ۱۵ خرداد». بخش عمده اسناد و گزارش‌های ساواک در جلد دوم، مربوط به ایام حضور علمای مهاجر در تهران برای اعتراض به دستگیری و احیاناً تبعید و محاکمه امام‌خمینی است. بخشی از اسناد جلدهای دوم و سوم به گزارش‌های ساواک دربارهٔ آزادی امام‌خمینی از حصر اختصاص دارد که سبب جشن و شادی مردم در سرتاسر کشور شده‌است.

سند مورخ ۲۹/۱/۱۳۴۳ از دیدار حدود دو هزار نفر از مردم شهرستان‌ها با امام‌خمینی خبر می‌دهد که در میان آنان تعدادی دانشجو، کارمند و زن مشاهده شده‌است.[۷] بر اساس سند مورخ ۳۰/۱/۱۳۴۳ و مورخ ۷/۲/۱۳۴۳، امام‌خمینی پس از آزادی، بی‌درنگ مطلب مندرج در روزنامه اطلاعات، سه‌شنبه ۱۸/۱/۱۳۴۳ مبنی بر تفاهم میان دولت و روحانیت را تکذیب می‌کند و با ارسال تلگرام‌هایی به علمای شهرها، ازجمله سیدمحمدهادی میلانی، سیدحسین خادمی، احمد اهری، محمدتقی آملی، آخوندملاعلی معصومی همدانی، از آنان می‌خواهد این خبر را تکذیب کنند.[۸]

جلد سوم و چهارم

جلد سوم با اسناد و گزارش‌هایی دربارهٔ محرم ۱۳۸۴ق و هراس مأموران ساواک از سخنرانی و موضع‌گیری‌های امام‌خمینی به مناسبت نخستین سالگرد قیام ۱۵ خرداد به پایان می‌رسد.

جلد چهارم در ۶۷۶ صفحه و جلد پنجم در ۵۹۰ صفحه و مجموعاً با ۱۱۸۰ سند، به ماجرای کاپیتولاسیون و تبعید امام‌خمینی می‌پردازد و موضوعات «احیای کاپیتولاسیون و پیامدهای آن»، «تبعید امام به ترکیه»، «بازتاب در داخل و خارج کشور»، «امام در ترکیه»، «تبعید امام به عراق»، «بازتاب در داخل و خارج کشور» را دربر می‌گیرد.

بیشتر اسناد این جلد را گزارش‌های مراکز ساواک در شهرها و مراکز استان‌ها تشکیل می‌دهد و حاکی از آن است که واکنش علمای اعلام و سایر اصناف، بیشتر اظهار تأسف و ناراحتی بوده و چندان اقدام تند عملی از آنان مشاهده نشده‌است. برخی روحانیان مبارز و نزدیکان امام‌خمینی هم اگرچه تلاش و تکاپو کردند، نتیجه‌ای نداشت. در بخش بازتاب‌های خارجی می‌توان به گزارش‌های بخش فارسی رادیو لندن، خبرگزاری‌های رویتر، یونایتدپرس، فرانسه، رادیو صدای ملی ایران و از روزنامه‌ها به گزارش‌های روزنامه‌های جنگ کراچی، لاپرس تونس، الثوره دمشق و صوت‌الاسلام بغداد اشاره کرد.[۹]

بخش دیگر جلد چهارم به اسناد مربوط به تشکیل جلسات و صدور بیانیه اعتراض‌آمیز دانشجویان خارج از کشور اختصاص دارد که در آن مقطع تاریخی، بسیار مهم بوده‌است. بنابر سندی تنها دو روز پس از تبعید امام‌خمینی به ترکیه، استوارت راکول، وزیر مختار و رایزن سفارت آمریکا در تاریخ ۱۵/۸/۱۳۴۳ در نامه‌ای به جیمز از مقامات وزارت امور خارجه آمریکا، از تبعید امام‌خمینی اظهار خوشحالی کرده، می‌نویسد: «بالاخره ما توانستیم از سوء رفتار پیرمردی که با سخن خود چوب در میان چرخ‌های ما می‌گذاشت، خلاص شویم».[۱۰] این سند تاریخی دخالت مستقیم آمریکا در این موضوع را آشکار می‌سازد (ببینید: امریکا).

جلد پنجم

اسناد مربوط به وضعیت زندگی امام‌خمینی در ترکیه، که از ۱۳ آبان ۱۳۴۳ به آن کشور تبعید شده بود، در جلد پنجم آمده‌است و به موضوعاتی از قبیل ورود به شهر بورسا و محل اقامت ایشان،[۱۱] دیدار سیدفضل‌الله خوانساری؛ داماد سیداحمد خوانساری ـ یکی از مراجع تقلید ـ به نمایندگی از وی و علمای دیگر با امام‌خمینی[۱۲] اشاره می‌کند. بخش دوم این جلد به تبعید امام‌خمینی به نجف مربوط می‌شود که بیشتر آنها تلگرام‌های تبریکی است که علمای شهرهای مختلف به نجف کرده‌اند و در مواردی ساواک از مخابره آنها جلوگیری کرده‌است.[۱۳] افزون بر تلگرام‌ها، نامه‌های سرگشاده‌ای از علما و فضلای حوزه علمیه قم خطاب به امام‌خمینی در گزارش‌های ساواک آمده‌است.[۱۴] همچنین نامه‌هایی که علمای شهرهای مختلف برای امام‌خمینی می‌فرستادند و انتقال ایشان به جوار حرم علوی(ع) (نجف) را تبریک می‌گفتند[۱۵] و در این میان نامه سیدسجاد حججی از شاگردان و روحانیان شهر میانه به زبان عربی، از ادبیات حماسی و پرشوری برخوردار است که ساواک آن را بایگانی کرده و به دست امام‌خمینی نرسیده‌است[۱۶] (ببینید: سیدسجاد حججی).

بخش آخر جلد پنجم، به بازتاب‌های خارجی تبعید امام‌خمینی اختصاص یافته‌است؛ همچنین چگونگی ورود ایشان به بغداد و سامرا و استقبال از ایشان هنگام سفر به کربلا ازجمله این گزارش‌هاست. برابر سند مورخ ۲۰/۷/۱۳۴۴، امام‌خمینی عصر جمعه ۱۸/۷/۴۴ همراه نصرالله خلخالی و گروهی از روحانیان وارد کربلا شد و هنگام ورود به کربلا از ایشان استقبال شد. حدود سیصد نفر تا شهر مسیب به استقبال ایشان رفتند، علمای سرشناسی تا حرم ایشان را همراهی کردند و سیدمحمد شیرازی محل نماز جماعت خود در حرم سیدالشهدا(ع) را به ایشان واگذار و خود به امام‌خمینی اقتدا کرد. به احترام ورود ایشان به کربلا چندین گوسفند قربانی کردند و حدود پانصد نفر در اقامتگاه امام‌خمینی، اطعام و پذیرایی شدند.[۱۷]

در سند مورخ ۲۵/۷/۱۳۴۴، آمده‌است روز ۲۳/۷/۱۳۴۴ امام‌خمینی در حالی‌که نزدیک به چهل ماشین وی را مشایعت می‌کردند و ازجمله مشایعت‌کنندگان سیدمحمد شیرازی بود، به سوی نجف حرکت کرد و در خانه‌ای که نصرالله خلخالی در نجف برای ایشان تهیه کرده بود، سکونت گزید.[۱۸] هنگام ورود به نجف، هشتاد ماشین از علما و بیوت مراجع از امام‌خمینی استقبال کردند. در شب نخست، مراجع وقت؛ سیدابوالقاسم خویی و سیدمحمود شاهرودی و شب دوم، سیدمحسن حکیم با ایشان دیدار کردند.[۱۹]

جلد ششم

جلد ششم در ۶۷۲ صفحه با ۳۷۰ سند، اوج‌گیری نهضت امام‌خمینی و انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۶ را به نمایش می‌گذارد و به طور گسترده به عنوان‌هایی؛ مانند «درگذشت حاج‌آقامصطفی خمینی و بازتاب آن»، «مقاله اهانت‌آمیز»، «قیام ۱۹ دی قم»، «چهلم‌های پی‌درپی» و «تظاهرات انقلاب‌آفرین»، «هجرت امام از عراق به فرانسه»، «امام در هجرت تا برگشت به ایران» و «رهبری از تبعیدگاه» می‌پردازد.

در یکی از اسناد که تحلیلی از یکی از مأموران ساواک است، آمده‌است: «خمینی امروز با دیروز فرق کرده‌است. او در هشتادسالگی به‌سر می‌برد و افراد معمولاً در این سن و سال دچار ضعف، تردید و ترس شده و قدرت ادامه مبارزه را از دست می‌دهند. به‌خصوص حادثه درگذشت فرزند ایشان هم مزید بر علت خواهد شد». آن مأمور پیشنهاد می‌کند محمدرضا پهلوی تلگرام تسلیتی به امام‌خمینی ارسال کند و با این کار، هم مخالفان را غافلگیر کند و هم امام‌خمینی را از کرده خود پشیمان سازد.[۲۰] در مقاله اهانت‌آمیز که با نام مستعار «رشیدی مطلق» در روزنامه اطلاعات علیه امام‌خمینی چاپ شد، بنابر اسناد موجود، بیشتر نظرات کارشناسان ساواک این بوده‌است که این کار اشتباهی بوده و موقعیت اجتماعی و محبوبیت او را بیشتر خواهد کرد.[۲۱] برابر سند مورخ ۱۲/۷/۱۳۵۷ جلوگیری مأموران دولت کویت از ورود امام‌خمینی به آن کشور به دستور مستقیم امیر کویت و به توصیه مقامات دولت ایران بوده‌است[۲۲] و متن اعلامیه‌ای با امضای «یاران امام‌خمینی» نیز ناظر بر همین موضوع است.[۲۳]

جلد هفتم و هشتم

جلد هفتم با ۵۰۹ و جلد هشتم با ۵۷۰ صفحه، با هشتصد سند، با عنوان «رهبری نهضت از تبعیدگاه» شامل دیدگاه‌ها، موضع‌گیری‌ها، سخنرانی‌ها (ببینید: سخنرانی‌ها)، مصاحبه‌ها و پیام‌ها (ببینید: پیام‌ها و اعلامیه‌ها) و بیانیه‌های امام‌خمینی از آبان ۱۳۴۴، پس از انتقال ایشان به نجف تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ (پیروزی انقلاب اسلامی) می‌شود و در لابه‌لای اسناد، برخی موضوعات متفرقه دیگر نیز آمده‌است.

جلد نهم و دهم

عنوان عام جلدهای نهم تا پانزدهم «امام، رجال، گروه‌های سیاسی و اجتماعی، خانواده، منسوبین و بیت امام» است و در این جلدها، جداگانه به این موضوعات پرداخته شده‌است. جلد نهم در ۵۳۲ صفحه و جلد دهم در ۵۲۴ صفحه و در مجموع با ۸۵۰ سند به موضوع «امام و روحانیون» اختصاص یافته‌است. در آغاز جلد نهم اسناد و گزارش‌های متعددی حاکی از این است که گسترش مرجعیت امام‌خمینی در میان مردم و استقبال روحانیان شهرستان‌ها از مرجعیت و رهبری ایشان، ساواک را نگران کرده‌است[۲۴]؛ چنان‌که سند مورخ ۱۷/۲/۱۳۴۲ نشان می‌دهد وحدت میان امام‌خمینی و سایر مراجع و موسمی‌بودن اختلاف میان آنان، نیروهای ساواک را مضطرب و ناخشنود کرده‌است.[۲۵] در سند مورخ ۶/۹/۱۳۴۶ آمده‌است که مرتضی حائری؛ فرزند عبدالکریم حائری یزدی (مؤسس حوزه علمیه قم) در تماس تلفنی با ساواکِ قم از آنان خواسته، کتاب‌های خطی را که هنگام بازرسی مأموران ساواک از خانه امام‌خمینی، خارج کرده‌اند و در ساواک ضبط شده‌است، به خانه امام‌خمینی بازگردانده و رفت و آمد به آنجا را نیز بلامانع اعلام کنند. رئیس ساواک قم در گزارش این خبر به ساواک مرکز، درخواست می‌کند با این تقاضا موافقت نشود.[۲۶]

جلد دهم به اسناد و گزارش فعالیت‌های یاران روحانی امام‌خمینی و نامه‌هایی که میان امام‌خمینی و روحانیان مبارز رد و بدل شده‌است، اختصاص دارد. برابر سند مورخ ۱۳/۲/۱۳۴۹ سیدمحمد ابوترابی؛ از شاگردان امام‌خمینی در نجف و از علمای قزوین در مسافرت به ایران، جزوه‌های درس‌های حکومت اسلامی امام‌خمینی را به همراه دارد و هنگام خروج از عراق در مرز خسروی بازرسی می‌شود ولی مأموران نمی‌توانند این جزوه‌ها را به دست آورند.[۲۷]

جلد یازدهم و دوازدهم

جلد یازدهم در ۶۶۴ صفحه و دربردارنده ۴۳۵ سند، زیر عنوان «امام و نیروهای مؤثر در انقلاب و مبارزه» در ادامه و تکمیل موضوع گزارش‌های جلد دهم است. در سند مورخ ۱۸/۵/۱۳۴۹ آمده‌است سیداسدالله مدنی که یکی از فضلای حوزه نجف است، تابستان‌ها به همدان می‌آید و نفوذ عجیبی در میان مردم دارد و بیش از یک‌سوم مردم همدان را مقلد امام‌خمینی کرده‌است[۲۸] (ببینید: سیداسدالله مدنی).

جلد دوازدهم در ۷۱۲ صفحه و با ۴۵۰ سند و عنوان «امام و دانشگاهیان، امام، رجال سیاسی، احزاب و گروه‌ها» تدوین شده‌است. دو سند به تاریخ ۲۶/۹/۱۳۴۲ نشان می‌دهد ارتباط میان امام‌خمینی و جوانان دانشگاهی وجود و ادامه داشته‌است. دو تن از دانشجویان کارت تبریکی به مناسبت عید مبعث برای امام‌خمینی فرستاده‌اند. امام‌خمینی در آن روزها در تهران در حصر به سر می‌برد.[۲۹] در سندی با تاریخ ۱۸/۱۲/۱۳۵۶ گزارش شده‌است اعضای انجمن اسلامی دانشجویان اروپا در شهرهای پاریس و لندن، دوشنبه ۱۵/۱۲/۱۳۵۶ دست به اعتصاب غذا زدند. دو روز بعد دانشجویان ایرانی در شهر رم نیز به آنان پیوستند و خواستار بازگشت امام‌خمینی به وطن و آزادی همه زندانیان سیاسی شدند.[۳۰]

جلد سیزدهم

جلد سیزدهم در ۶۱۱ صفحه و جلد چهاردهم در ۵۷۱ صفحه، مجموعاً دارای حدود ۱۰۴۰ سند با عنوان «امام و مردم» چاپ شده‌است. بنابر سند مورخ ۲۵/۱/۱۳۴۳ یکی از تجار بازار تهران می‌گوید هفتاد درصد حجاج ایرانی که از تهران و شهرستان‌ها به مکه مسافرت می‌کنند، سهم امام(ع) خود را به امام‌خمینی می‌دهند و هنگامی که ایشان زندانی بود، به نماینده‌اش تسلیم می‌کردند.[۳۱] در سند مورخ ۱۸/۱۲/۱۳۴۳ خاطرنشان شده‌است یکی از بازاریان تهران که در سرای حاج‌حسن مغازه لباس و رختخواب‌فروشی دارد از طرفداران فعال امام‌خمینی است و هر سال مقداری برنج، روغن و ذغال برای سلامتی ایشان در میان مستمندان تقسیم می‌کند.[۳۲]

اسناد جلد چهاردهم با عنوان «امام و مردم» و دربارهٔ فعالیت‌های مردمی در راستای چاپ و توزیع عکس، توضیح‌المسائل و اعلامیه‌ها و بیانیه‌های امام‌خمینی به مناسبت‌های گوناگون است.

جلد پانزدهم نیز در ۶۷۸ صفحه و با ۶۳۰ سند به موضوع «امام و مردم» اختصاص یافته‌است. نیمی از مطالب آن به خانواده، منسوبان و بیت امام‌خمینی اختصاص دارد و بیشتر شامل نامه‌هایی است که میان امام‌خمینی و اعضای خانواده، همسر، فرزندان، دامادها و سایر منسوبانِ ایشان رد و بدل شده‌است.

از جلد شانزدهم تا نوزدهم عنوان کلی روی جلد، «امام و رژیم شاه» است. جلد شانزدهم در ۷۱۳ صفحه، جلد هفدهم در ۶۸۵ صفحه و مجموعاً ۱۱۴۰ سند با عنوان «کارشکنی‌ها و توطئه‌ها بر ضد امام» منتشر شده‌است. سند مورخ ۲۰/۱/۴۲ حکایت‌گر این است که مأموران ساواک امام‌خمینی را به انگلیسی‌بودن متهم کردند تا از موقعیت ایشان بکاهند.[۳۳] در سند دیگری به تاریخ ۲۲/۱/۱۳۴۲ به ریاست ساواک تهران دستور داده شده‌است از هر راه ممکن و مخفیانه، کاری کنند تا طرفداران امام‌خمینی از اطراف ایشان پراکنده شوند.[۳۴] در سند مورخ ۳/۲/۱۳۴۲ ساواک به پزشک معالج امام‌خمینی سفارش می‌کند که برای ایشان، تجویز استراحت و به او تلقین کند از دیدار با اشخاص و فعالیت‌های دیگر خودداری شود. موضوع دیگر جلوگیری از توزیع شهریه امام‌خمینی و دستگیری مسئولان و تقسیم‌کنندگان شهریه است که در سندهای متعدد گزارش شده‌است.[۳۵] همچنین ممانعت و جلوگیری ساواک از چاپ و انتشار عکس امام‌خمینی، موضوع بسیاری از اسناد جلد شانزده است که در موارد متعدد گزارش شده‌است.

جلد هفدهم تا بیستم

جلد هفدهم در ادامه و تکمیل جلد قبلی است. برابر سند مورخ ۴/۴/۱۳۵۴ به دستور ساواکِ مرکز، نمایندگان امام‌خمینی و آنانی که وجوهی برای او جمع‌آوری می‌کنند، باید شناسایی و دستگیر شوند[۳۶]؛ بنابراین گزارش‌های متعددی دراین‌باره تنظیم و ارسال شده‌است.[۳۷]

جلد هجدهم در ۵۷۰ صفحه و جلد نوزدهم در ۵۸۴ صفحه دربردارنده ۹۹۰ سند با عنوان «گزارش‌ها و شایعات دربارهٔ امام و انقلاب اسلامی و جریان‌های ناهمسو» منتشر شده‌اند. در موارد متعددی در این دو جلد گزارش‌هایی دربارهٔ چگونگی پرداخت شهریه امام‌خمینی و نیز افزایش شهریه ایشان آمده‌است.[۳۸] بخش دوم جلد نوزدهم به موضوع «انقلاب اسلامی و جریان‌های ناهمسو» اختصاص دارد. این قسمت مربوط به گزارش فعالیت‌های گروه‌هایی مانند جبهه ملی، نهضت آزادی، حزب زحمتکشان، بعضی از رجال سیاسی مانند علی امینی و برخی از حوزویان مانند سیدکاظم شریعتمداری است که با افکار انقلابی امام‌خمینی اختلاف و زاویه داشتند. بیشتر اختلاف هم از این بود که امام‌خمینی بر سرنگونی رژیم پهلوی تأکید می‌کرد و آنان می‌گفتند محمدرضا پهلوی بماند، سلطنت کند و نه حکومت. در این میان افرادی مانند مظفر بقائی ظاهراً با سرنگونی شاه موافق بودند، ولی به‌شدت از قانون اساسی حمایت می‌کردند.[۳۹]

جلد بیستم

جلد بیستم در ۵۴۸ صفحه و با ۳۸۰ سند با عنوان «امام و رژیم بعث عراق و امام و فلسطین» در دو بخش تدوین شده‌است. در بخش اول گزارش‌های ساواک دربارهٔ برخوردهای متقابل امام‌خمینی و رژیم بعثی عراق است. سند مورخ ۱۰/۲/۱۳۴۸ نشان می‌دهد مقامات عراقی، امام‌خمینی را به سبب نپذیرفتنِ دیدار خصوصی با آنان، تهدید به اخراج کردند.[۴۰] برابر سند دیگری به تاریخ ۱۳/۲/۱۳۴۸، رئیس شهربانی نجف دو روز بعد برای امام‌خمینی پیام می‌دهد تا دو روز آینده باید عراق را ترک کند. امام‌خمینی نیز بی‌درنگ گذرنامه خود را تحویل می‌دهد تا خروجی بزنند و در نخستین فرصت از عراق خارج شود.[۴۱]

بخش دوم از جلد بیستم به موضوع «امام و فلسطین» اختصاص دارد. بنابر این اسناد، امام‌خمینی در طول نهضت از هر فرصت مناسبی بهره برده و خطر اسرائیل را گوشزد کرده و از کشور و مردم فلسطین حمایت می‌کند. ایشان برابر سند مورخ ۱۶/۵/۱۳۴۶، در اعلامیه‌ای حمایت از فلسطین، قطع رابطه با اسرائیل، تحریم فروش اسلحه، نفت و قطع تجارت با اسرائیل را از دولت‌های اسلامی خواستار می‌شود.[۴۲] سند دیگر به تاریخ ۱۸/۱۱/۱۳۴۷ نشان می‌دهد امام‌خمینی در پاسخ استفتائی، ضمن حمایت دوباره از مردم فلسطین و افشای جنایت‌های رژیم غاصب اسرائیل، همه را به یاری فلسطینیان دعوت کرده و هزینه‌کردن وجوه شرعی خمس، زکات و سایر صدقات را برای مردم فلسطین مجاز می‌شمارد.[۴۳]

جلد بیست و یکم

جلد بیست‌ویکم در ۷۲۲ صفحه و دارای ۲۷۵ سند، در دو بخش با عنوان «امام و رسانه‌های جهانی» و «نهضت امام و واکنش‌ها و بازتاب‌های آن در خارج از کشور» تنظیم شده‌است. بخش نخست گزارش‌های ساواک از اخبار موجود در خبرگزاری‌ها و مطبوعات خارجی و داخلی است که شامل خبرگزاری‌های آسوشیتدپرس، آلمان، بن، پاریس، پارس، رویتر، تاس، وفا و یونایتدپرس و از مطبوعات شامل آیندگان، کیهان، اتحاد، ارشاد، اطلاعات، اشپیگل، اشترن، الاهرام، الثوره، الجمهوریه، الحریه، الحیات، الرای، السفیر، السیاسه، اللواء و غیر آن و از رادیو و تلویزیون‌ها شامل آمریکا، اتریش، ایران، بغداد، پیک ایران، صوت‌الجماهیر، صدای ملی، لندن، مسکو، قاهره، کلن، صدای کردستان و غیر آن می‌شود.[۴۴] نخستین سند و گزارش در جلد بیست‌ویکم، خبر روزنامه الاهرام چاپ قاهره در تاریخ ۱۰/۵/۱۳۴۳ است که با استناد به سخنرانی امام‌خمینی پس از آزادی از زندان، مطالبی نقل می‌کند[۴۵] و آخرین سند دربارهٔ گزارش خبرگزاری فرانسه، ۲۳/۱۲/۱۹۷۸م/ ۳/۱۰/۱۳۵۷ش است که امام‌خمینی در پیامی به مسیحیان فرانسه از آنان می‌خواهد برای کشور ایران دعا کنند و آموزه‌های حضرت مسیح(ع) را به بعضی از کشورهای مسیحی که از محمدرضا پهلوی حمایت می‌کنند، یادآور می‌شود.[۴۶]

بخش دوم از جلد بیست‌ویکم به واکنش‌ها و بازتاب‌های نهضت امام‌خمینی در خارج از کشور اختصاص دارد و ساواک گزارش‌های آن کشورها را به ترتیب حروف الفبا آورده‌است. نخستین سند در بخش دوم از جلد بیست‌ویکم به تاریخ ۱۷/۲/۱۳۴۳، دربارهٔ نوار سخنرانی امام‌خمینی است که از ایران به نجف فرستاده شده و در آنجا در یکی دو مسجد، برای مردم پخش شده‌است. ایشان در این سخنرانی نارضایتی خود از وضع موجود دولت ایران را اعلام و بر ادامه مبارزه تأکید می‌کند.[۴۷] در سند دیگری به تاریخ ۲۸/۸/۱۳۴۳، به نقل از طلبه‌ای ساکن نجف آمده‌است همین نوار سخنرانی را سه شب در کربلا میان مردم با بلندگو پخش کردند و ایرانیان مقیم کربلا و روحانیان غیر ایرانی از آن استقبال کردند.[۴۸]

جلد بیست و دوم

جلد بیست‌ودوم، در ۴۸۳ صفحه زیر عنوان «نمایه» منتشر شده‌است. مطالب آن به ترتیب، فهرست مطالب ۲۱ جلد اسناد، فهرست آیات، فهرست روایات، فهرست اشخاص و فهرست موضوعی است. اضافه بر نمایه کلی که برای مجموعه ۲۱ جلدی تهیه شده، هر یک از جلدها نیز به طور مستقل دارای نمایه به همان ترتیب است.

این مجموعه ۲۲ جلدی را نخستین بار مؤسسه چاپ و نشر عروج وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی در سال ۱۳۸۶، با قطع وزیری و در ۲۵۰۰ نسخه منتشر کرده‌است. ستاد بزرگداشت امام‌خمینی، خلاصه‌ای از این کتاب را در هفت دفتر با نام «منتخبی از اسناد مبارزاتی امام‌خمینی به روایت ساواک» در سال ۱۳۸۶ منتشر کرد. موضوع دفترها چنین است: دفتر نخست: نهضت امام‌خمینی تا قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲؛ دفتر دوم: قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و پیامدها؛ دفتر سوم: احیای کاپیتولاسیون و پیامدها؛ دفتر چهارم: تبعید امام‌خمینی به ترکیه؛ دفتر پنجم: تبعید امام‌خمینی به عراق؛ دفتر ششم: اوج‌گیری نهضت امام و انقلاب اسلامی؛ دفتر هفتم: یاران امام‌خمینی.

پانویس

  1. فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ۱/۴۰۹.
  2. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۲۷ و ۱۸۷.
  3. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۸–۷۲.
  4. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۱/۱۸.
  5. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۱/۱۹–۲۰.
  6. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۱/۴۵–۴۹.
  7. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۳/۵۰.
  8. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۳/۲۰۵، ۲۰۷ و ۲۲۸.
  9. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۴/۴۹۱–۵۳۱.
  10. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۴/۱۴.
  11. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۵/۲۹.
  12. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۵/۷۳.
  13. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۵/۲۹۳.
  14. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۵/۳۶۹.
  15. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۵/۴۲۴–۴۲۷.
  16. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۵/۴۳۵.
  17. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۵/۴۸۶.
  18. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۵/۴۹۰.
  19. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۵/۵۰۲.
  20. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۶/۶۲–۶۳.
  21. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۶/۱۶۹ و ۱۷۶–۱۷۷.
  22. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۶/۴۲۶.
  23. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۶/۴۸۸.
  24. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۹/۹۶–۹۸.
  25. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۹/۱۰۱–۱۰۷.
  26. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۹/۴۰۹.
  27. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۱۰/۶۸–۶۹.
  28. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۱۱/۳۹۲.
  29. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۱۲/۷۱ و ۷۲.
  30. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۱۲/۲۰۴.
  31. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۱۳/۱۵۴.
  32. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۱۳/۲۹۳.
  33. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۱۶/۱۱۲.
  34. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۱۶/۱۱۳.
  35. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۱۶/۱۲۰.
  36. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۱۷/۱۸۷.
  37. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۱۷۲–۲۱۸.
  38. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۱۸/۱۸۲، ۱۸۷ و ۳۶۳.
  39. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۱۹/۳۹۸.
  40. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۲۰/۴۴.
  41. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۲۰/۴۵–۴۶.
  42. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۲۰/۳۵۴–۳۵۵.
  43. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۲۰/۳۷۲–۳۷۳.
  44. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۲۱/۱۲–۱۳.
  45. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۲۱/۱۳۷.
  46. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۲۱/۴۳۲.
  47. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۲۱/۵۱۱.
  48. مؤسسه تنظیم و نشر آثار، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۲۱/۵۱۲–۵۱۳.

منابع

  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.

پیوند به بیرون