مذاهب اسلامی
مذاهب اسلامی به شاخهها و گرایشهای مختلف فقهی و کلامی درون دین اسلام اشاره دارد. امامخمینی با تأکید بر وحدت اسلامی، اختلافات مذاهب را ناشی از مسئله خلافت پس از پیامبر(ص) میدانست اما معتقد بود مشترکات اساسی مذاهب مانند قرآن و توحید باید محور اتحاد مسلمانان قرار گیرد. ایشان نسبت به توطئههای دشمنان برای تفرقهافکنی میان پیروان مذاهب هشدار میداد و وهابیت را فرقهای انحرافی و وابسته به استعمار معرفی میکرد. در عین حال، امام به نقد مبانی کلامی برخی فرق مانند اشاعره و معتزله پرداخته است.
معرفی مذاهب اسلامی
مذاهب اسلامی، به شاخهها و گرایشهای مختلف فقهی و کلامی درون دین اسلام اشاره دارد. معیار اسلامی بودن یک فرقه، پذیرش اسلام به عنوان دین است. مسلمانان از نظر باورهای دینی و شیوههای استنباط احکام اسلامی به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: شیعه و سنی. شیعیان که به امامت بلافصل امام علی(ع) و فرزندانش پس از پیامبر اسلام معتقدند، به شاخههای مهمی تقسیم میشوند که از جمله آنها میتوان به دوازدهامامی، اسماعیلیه و زیدیه اشاره کرد. در مقابل، اهلسنت بر خلافت خلفای چهارگانه پس از پیامبر تأکید دارند و شامل چهار مکتب فقهی اصلی حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی هستند. همچنین مهمترین فرق کلامی اهلسنت را اشاعره، معتزله و اهل حدیث تشکیل میدهند.[۱]
علت پیدایش مذاهب متعدد
جهان اسلام در طول تاریخ خود شاهد ظهور مذاهب و فرقههای متعددی بوده است. در این زمینه، در برخی روایات از تقسیم امت اسلامی به ۷۳ فرقه سخن رفته و تنها یکی از آنها فرقه ناجیه معرفی شده است.[۲] مهمترین دلیل تفرق امت اسلامی اختلاف در مسئله امامت و خلافت پس از رحلت پیامبر(ص) است.
دیدگاه امامخمینی
از دیدگاه امامخمینی، اگر پیامبر(ص) امام علی(ع) را تنها به عنوان مرجع مسائل شرعی معرفی میکرد، با مخالفتی روبرو نمیشد؛ اما تعیین ایشان به عنوان جانشین سیاسی و حاکم مسلمین، موجب بروز ناراحتیها و مخالفتها گردید.[۳] او همچنین معتقد است حدیث ثقلین دلیلی محکم برای همگان، بهویژه پیروان مذاهب اسلامی به شمار میآید. همه مسلمانانی که این حجت بر آنان تمام شده است، باید در برابر آن پاسخگو باشند؛ و اگر برای افراد جاهل عذری باشد، برای علمای مذاهب هیچ عذری پذیرفته نیست.[۴]
امامخمینی مبارزه با ظلم را از ویژگیهای بارز مذهب شیعه میداند و تصریح میکند که چنین روحیهای در سایر مذاهب اسلامی وجود ندارد.[۵]
تأکید امامخمینی بر تقریب مذاهب و وحدت پیروان آنها
امامخمینی وحدت مسلمانان را تکلیفی شرعی و ضرورتی اجتنابناپذیر میدانستند. ایشان با تأکید بر مشترکات اساسی همه مذاهب اسلامی مانند قرآن، پیامبر(ص) و توحید، بر این باور بود که اختلافات فرعی نباید مانع اتحاد مسلمانان شود. او خطاب به علمای پاکستان ایجاد تفرقه در درون یک مذهب را بخشی از نقشه دشمن برای منحرف کردن توجه مسلمانان از مشکلات اصلی میدانست. راه حل اصلی از دیدگاه امامخمینی، اتحاد مسلمانان حول مشترکات و مقابله با دشمن مشترک است.[۶]
امام در حکم انتصاب مهدی کروبی به عنوان سرپرست حجاج در سال ۱۳۶۴ش بر سه مسئولیت اصلی تأکید کردند: گردهمایی برای تبادل نظر درباره مصالح اسلام، بررسی راههای تحقق وحدت و مقابله با توطئههای تفرقهافکنانه دشمنان.[۷] امامخمینی همچنین مشارکت فعال اهلسنت در انقلاب، دفاع مقدس و نهادهای قانونی را نمونهای بارز از وحدت عملی میشمردند.
آگاهسازی مسلمانان از نقشههای تفرقهافکنانه دشمنان
طرح اختلاف بین مذاهب اسلامی از جنایاتی است که به دست قدرتمندان که از اختلاف بین مسلمانان سود میبرند و عمال از خدا بیخبر آنان از آن جمله وعاظالسلاطین که از سلاطین جور، سیاهرویترند، ریخته شده و هر روز بر آن دامن میزنند و گریبان چاک میکنند و در هر مقطع به امید آنکه اساس وحدت بین مسلمین را از پایه ویران نمایند، طرحی برای ایجاد اختلاف عرضه میدارند.
امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۵، ص۱۶۹، ۱۷۰.
امامخمینی در پیامهایی که سالیانه خطاب به حجاج صادر میکرد نسبت به سیاستهای تفرقهافکنان دشمنان اسلام هشدار میداد و مسلمانان را به اتحاد و پرهیز از تفرقه دعوت میکرد.[۸] ایشان در این پیامها افشا میکرد که آمریکا با احساس خطر از صدور انقلاب اسلامی، به مفتیان اهلسنت دستور داده تا علیه ایرانیان فتواهای کفرآمیز صادر کنند.[۹] همچنین با اشاره به انتشار رسالههای تفرقهافکنانه توسط برخی از روحانیون نافهم یا موذی در آستانه اتحاد عقلای مذاهب اسلامی، این اقدام را خیانت به اسلام و خدمت به استعمار میداند. ایشان تأکید میکنند که این افراد با توهین به مقدسات شیعه در حساسترین زمان ممکن، قصد دارند وحدت در حال شکلگیری مسلمانان را شکسته و به قدرتهای بزرگ خدمت کنند.[۱۰]
تمسک به سیره امام علی برای حفظ مصالح اسلام
امامخمینی با هشدار درباره خطر مشترکی که تمامی مذاهب اسلامی را تهدید میکند، تأکید مینماید که مسئله اصلی امروز، تشیع یا یک مذهب خاص نیست، بلکه اسلام به عنوان یک کل در معرض خطر است. ایشان با اشاره به نقشههای قدرتهای بزرگ برای مقابله با اسلام، الگوی عملی دفاع را در سیره امام علی(ع) میداند که حتی در سختترین شرایط برای حفظ مصالح مسلمانان میکوشید و هیچگاه کنار ننشست. امامخمینی با رد توجیهاتی مانند جنگ مسلمان با مسلمان، به جنگهای امام علی(ع) با مسلمانان منحرف اشاره میکند که برای حفظ اسلام انجام شد و تأکید مینماید مسلمانی که قصد نابودی اسلام را دارد، از کافر خطرناکتر است.[۱۱]
تأکید امامخمینی بر برادری و برابری پیروان مذاهب اسلامی
امامخمینی همه مسلمانان را به لحاظ مذهب، برادر یکدیگر میدانست و تصریح میکرد: در اسلام نژاد، زبان و گروههای قومی مطرح نیست. امام با اشاره به وجود چهار مذهب در اهل تسنن، شیعه را مذهب پنجمی میشمرد که همه پیرو قرآن و پیامبر هستند.[۱۲] ایشان به شیعیان سفارش میکرد که در برخورد با اهلسنت، از سیره برادرانه اهلبیت(ع) پیروی کنند. امام تقیه مداراتی را برای ایجاد الفت و وحدت بین مسلمانان لازم میشمرد و بر مشارکت در مراسم مذهبی و اجتماعی یکدیگر تأکید داشت. همچنین شایعات درباره محرومیت اهلسنت در جمهوری اسلامی را رد کرده و بر حقوق برابر همه شهروندان تأکید داشت.[۱۳]
نقد مکاتب کلامی اهلسنت توسط امامخمینی
امامخمینی مبانی فلسفی اشاعره را نقد کرده است. از جمله انکار اصل علیت را نادرست میداند و معتقد است اشاعره به اشتباه گمان کردهاند قبول ضرورت علّی، اختیار خدا را سلب میکند.[۱۴] همچنین با پذیرش عینیت صفات با ذات، دیدگاه اشاعره در باب صفات الهی را که قائل به زیادت صفات بر ذات هستند، نقد کرده[۱۵] و جبرگرایی آنان را با تبیین فلسفی مبتنی بر بساطت وجود خدا رد کرده است.[۱۶]
امامخمینی در عین بهرهگیری از برخی استدلالهای عقلی معتزله، مبانی فکری آنان را در چند محور اساسی نقد کرده است. ایشان نظریه نیابت ذات از صفات را که به معنای نفی صفات حقیقی از خداست، باطل میداند.[۱۷] همچنین، قول معتزله به «ثابتات ازلیه» برای تبیین علم پیشین الهی را با توجه به اصالت وجود و عدم تحقق چیزی جز آن، مردود میشمارد.[۱۸] در باب اختیار انسان امامخمینی نظریه تفویض (استقلال انسان در افعال) معتزله را که مستلزم شرک در توحید افعالی است، رد کرده و دیدگاه امر بین الامرین را به عنوان جایگزین ارائه مینماید.[۱۹]
امامخمینی اهل حدیث را به دلیل بیتوجهی به عقل و تأویل نقد کرده است.[۲۰]
دیدگاه امامخمینی درباره وهابیت
امامخمینی وهابیت را فرقهای انحرافی و بیاساس و در خدمت استعمار میدانست[۲۱] که توسط دشمنان اسلام ایجاد شده[۲۲] و اسلام آمریکایی را ترویج میکند.[۲۳] او تأکید داشت که وهابیان با پشتیبانی آل سعود و با سوءاستفاده از مفاهیم دینی، در حال ترویج تفسیری نادرست از اسلام هستند.[۲۴]
پانویس
- ↑ پاکتچی، «اهل سنت و جماعت»، ص۴۷۵.
- ↑ ابنحنبل، مسند، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۱۴۵.
- ↑ امامخمینی، ولایت فقیه،حکومت اسلامی، ص۱۳۷.
- ↑ امامخمینی، وصیتنامه سیاسی-الهی، ص۳و۴.
- ↑ امامخمینی، وصیتنامه سیاسی-الهی، ص۳و۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۵۰۸و۵۰۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۹، ص۳۲۲و ۳۲۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۵، ص۱۶۹، ۱۷۰، ج۱۷، ص۲۴۴و۲۴۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۳، ص۲۰۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۹، ص۵۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۲۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۹، ص۳۶۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۵۸۱.
- ↑ امامخمینی، تقریرات، ج۱، ص۱۳۰.
- ↑ امامخمینی، تقریرات، ج۲، ص۱۲۷.
- ↑ امامخمینی، الطلب و الاراده، ص۳۳ـ۳۵.
- ↑ امامخمینی، الطلب و الاراده، ص۱۲.
- ↑ امامخمینی، تقریرات، ج۲، ص۱۵۴.
- ↑ امامخمینی، الطلب و الاراده، ص۳۵ـ۳۷؛ امامخمینی، تقریرات، ج۲، ص۳۱۴ـ۳۱۵ و ۳۲۳؛ شاهنظری، بررسی تطبیقی جبر و اختیار از منظر امامخمینی و فخر رازی، ص۱۶۵.
- ↑ امامخمینی، تنقیح الاصول، ج۳، ص۳۰ـ۳۱؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۲۰۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ج۲۱، ص۸۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳، ص۲۰۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ج۲۱، ص۸۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ج۲۱، ص۳۹۶.
منابع
- ابنحنبل، احمد، مسند، تحقیق ابوالمعاطی نوری، چاپ عالم الکتب، بیروت، ۱۴۱۹ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، الطلب و الاراده، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش
- امامخمینی، سیدروحالله، تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران.
- امامخمینی، سیدروحالله، وصیتنامه سیاسی- الهی امامخمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، چاپ: بیستم و نهم، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، چاپ: بیستم، ۱۳۸۸ش.
- پاکتچی، احمد، «اهل سنت و جماعت»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۰، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- شاهنظری، جعفر، بررسی تطبیقی جبر و اختیار از منظر امامخمینی و فخر رازی، مجله معرفت کلامی، شماره ۲، ۱۳۹۰ش.