۵۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
علمای بزرگ تهران مانند بهبهانی و طباطبایی که رهبری جنبش را به دست گرفتند، به دلیل ارتباط و نزدیکی با روشنفکران، به عنوان علمای متجدد در نهضت به ایفای نقش پرداختند. این روحانیان حتی در قضیه اختلاف برخی علما با افکار روشنفکران، جانب روشنفکران را میگرفتند و اگرچه هدف آنان نیز رواج شریعت بود، در مفاهیم و قواعد تازهای که منتشر میشد، سختگیری رایج اهل شریعت را نداشتند<ref> جعفریان، بستنشینی، 30 ـ 32.</ref>. قدیمیترین رساله در دفاع از مشروطیت و اثبات مشروعیت آن، رساله «مقاله سؤال و جواب در فواید مجلس ملی» نگارش سیدنصرالله تقوی اخوی از علمای معروف جنبش مشروطه بود<ref> زرگرینژاد، رسائل مشروطیّت، 259.</ref>. علاوه بر مراجع بزرگ و علمای تراز اول در حوزه، حضور و همراهی بسیاری از طلاب علوم دینی، واعظان و خطیبان، مانند محمد سلطان، ملک المتکلمین، صدرالعلما، مرتضی آشتیانی، سیدجمالالدین واعظ اصفهانی و میرزامحمد ناظمالاسلام کرمانی، در مبارزه مشروطهخواهی تأثیر مهمی داشت<ref> کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 86؛ دولتآبادی، حیات یحیی، 2/6 ـ 7؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، 2 ـ 1/114؛ براون، انقلاب مشروطیت ایران، 118 و 124.</ref>. | علمای بزرگ تهران مانند بهبهانی و طباطبایی که رهبری جنبش را به دست گرفتند، به دلیل ارتباط و نزدیکی با روشنفکران، به عنوان علمای متجدد در نهضت به ایفای نقش پرداختند. این روحانیان حتی در قضیه اختلاف برخی علما با افکار روشنفکران، جانب روشنفکران را میگرفتند و اگرچه هدف آنان نیز رواج شریعت بود، در مفاهیم و قواعد تازهای که منتشر میشد، سختگیری رایج اهل شریعت را نداشتند<ref> جعفریان، بستنشینی، 30 ـ 32.</ref>. قدیمیترین رساله در دفاع از مشروطیت و اثبات مشروعیت آن، رساله «مقاله سؤال و جواب در فواید مجلس ملی» نگارش سیدنصرالله تقوی اخوی از علمای معروف جنبش مشروطه بود<ref> زرگرینژاد، رسائل مشروطیّت، 259.</ref>. علاوه بر مراجع بزرگ و علمای تراز اول در حوزه، حضور و همراهی بسیاری از طلاب علوم دینی، واعظان و خطیبان، مانند محمد سلطان، ملک المتکلمین، صدرالعلما، مرتضی آشتیانی، سیدجمالالدین واعظ اصفهانی و میرزامحمد ناظمالاسلام کرمانی، در مبارزه مشروطهخواهی تأثیر مهمی داشت<ref> کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 86؛ دولتآبادی، حیات یحیی، 2/6 ـ 7؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، 2 ـ 1/114؛ براون، انقلاب مشروطیت ایران، 118 و 124.</ref>. | ||
شمار بسیاری از علمای ایرانیِ مشروطهخواه مقیم نجف هم بودند که نقش مهمی در تمامی مراحل و مقاطع نهضت مشروطه داشتند. صدور و انتشار فتاوا، اعلامیه و تلگرامهای متعدد این مراجع در سالهای 1320ق تا پیش از آغاز استبداد صغیر، یکی از عوامل مهم در فراهمکردن زمینههای لازم برای گسترش مشارکت مردمی در این نهضت و تضعیف حکومت قاجاریه بود<ref> احمدی، نهضت بزرگ، 184 ـ 185؛ فیرحی، آستانه تجدد، 72.</ref>. برجستهترینِ این علما، محمدکاظم خراسانی، ملاعبدالله مازندرانی و میرزاحسین خلیلی تهرانی بودند که از ارکان رهبری مذهبی مشروطه بودند و فتواهای مذهبیسیاسیِ مهم معمولاً به امضای این سه مجتهد انتشار مییافت<ref> فیرحی، آستانه تجدد، 72؛ حائری، عبدالحسین، 1/5، 11، 13 ـ 15 و 17.</ref>. | شمار بسیاری از علمای ایرانیِ مشروطهخواه مقیم نجف هم بودند که نقش مهمی در تمامی مراحل و مقاطع نهضت مشروطه داشتند. صدور و انتشار فتاوا، اعلامیه و تلگرامهای متعدد این مراجع در سالهای 1320ق تا پیش از آغاز استبداد صغیر، یکی از عوامل مهم در فراهمکردن زمینههای لازم برای گسترش مشارکت مردمی در این نهضت و تضعیف حکومت قاجاریه بود<ref> احمدی، نهضت بزرگ، 184 ـ 185؛ فیرحی، آستانه تجدد، 72.</ref>. برجستهترینِ این علما، محمدکاظم خراسانی، ملاعبدالله مازندرانی و میرزاحسین خلیلی تهرانی بودند که از ارکان رهبری مذهبی مشروطه بودند و فتواهای مذهبیسیاسیِ مهم معمولاً به امضای این سه مجتهد انتشار مییافت<ref> فیرحی، آستانه تجدد، 72؛ حائری، عبدالحسین، اسناد روحانیت و مجلس، 1/5، 11، 13 ـ 15 و 17.</ref>. | ||
از بزرگترین علمای حامی نهضت مشروطه در نجف، میرزامحمدحسین غروی نایینی بود. وی با نگارش کتاب مشهور تنبیه الامه و تنزیه المله که مورد تأیید رهبران روحانی مشروطه، خراسانی و مازندرانی نیز قرار گرفت، سهم مهمی در تبیین نهضت ایفا کرد<ref> فیرحی، آستانه تجدد، 4 ـ 5.</ref>. نایینی در این کتاب که همزمان با استبداد صغیر و در دفاع از مشروطه نگاشته شد<ref> | از بزرگترین علمای حامی نهضت مشروطه در نجف، میرزامحمدحسین غروی نایینی بود. وی با نگارش کتاب مشهور تنبیه الامه و تنزیه المله که مورد تأیید رهبران روحانی مشروطه، خراسانی و مازندرانی نیز قرار گرفت، سهم مهمی در تبیین نهضت ایفا کرد<ref> فیرحی، آستانه تجدد، 4 ـ 5.</ref>. نایینی در این کتاب که همزمان با استبداد صغیر و در دفاع از مشروطه نگاشته شد<ref> فیرحی، آستانه تجدد، 14.</ref>، نظام مشروطه را با تمام مقدمات و لوازم آن، مانند انتخابات و مجلس و غیر آن، چنانکه در ادبیات سیاسی جهان رایج و شناختهشده است، تنها مقدمه<ref> مقدمه منحصره.</ref> برای مهار قدرت در شرایط تاریخی عصر مشروطه دانست و آن را دستکم جایگزین ممکن برای سلامت نظام سیاسی عصر غیبت برشمرد<ref> همان، 349.</ref>. مواضع علمای نجف در حمایت از مشروطه، بهویژه در دوره استبداد صغیر اهمیت فراوانی داشت<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 267 و 497؛ آجدانی، علما و انقلاب، 92.</ref>؛ چنانکه به گفته کسروی، اگر فتواهای علمای نجف در این دوره نبود، کمتر کسی به یاری مشروطه قیام میکرد<ref> 730.</ref>. همزمان بسیاری از علما و فضلای حوزه و نیز طلاب علوم دینی در حوزه نجف نیز در جبهه مشروطهخواهان قرار داشتند و نقش مهمی در مبارزه با استبداد ایفا میکردند؛ ازجمله این افراد میتوان به میرزاعلی شیرازی، میرزااحمد قزوینی، عبدالکریم جزایری، سیدمحمد امام، میرزاعبدالرحیم بادکوبهای و سیداسدالله خرقانی اشاره کرد<ref> رضوی، حوزه نجف، 311 ـ 326.</ref>. بسیاری از این طلاب، علاوه بر سخنرانیهای روشنگرانه<ref> صادقی فدکی، 402؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 596.</ref>، با تشکیل انجمنهای مختلف مانند «انجمن مخفی»، «انجمن مقدس اتحادیه طلاب»، «انجمن علمی اتحادیه»، «انجمن انصار» و «انجمن اتحادیه حسینی»<ref> فراستخواه، سرآغاز نواندیشی، 377؛ ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 50، 162 ـ 165، 318، 321 و 370؛ صادقی فدکی، 400 ـ 402.</ref> و نیز انتشار نشریاتی چون «جریده دعوة الحق»، «زشت و زیبا»، «تدین»، «حبل المتین»، «الجمال»، «روزنامه مظفری»، «انتباه»، «انتقام»، «حقایق»، «غیرت» و «صدای اسلام»، در بسیج طلاب و توده مردم برای مبارزه با استبداد نقش تأثیرگذاری داشتند<ref> ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 559 ـ 561؛ صادقی فدکی، 559 ـ 561؛ رضوی، حوزه نجف، 312 ـ 313.</ref>. | ||
====علمای مخالف مشروطه==== | ====علمای مخالف مشروطه==== | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
پس از اوجگیری اختلافات میان علما، روشنفکران و دربار و نیز پس از بهتوپبستن مجلس به دست محمدعلیشاه در خرداد 1287، دوره موسوم به استبداد صغیر آغاز شد. در این دوره که تا تیر 1288 و فتح تهران به دست مجاهدان مشروطهخواه در شهرهای مختلف، بهویژه مجاهدان تبریز، گیلان و ایل بختیاری و خلع محمدعلیشاه از سلطنت ادامه داشت، بسیاری از آزادیخواهان و نمایندگان مجلس، بازداشت و اعدام شدند یا از تهران گریختند<ref> شمیم، ایران، 488 ـ 492 و 496 و 513؛ فیرحی، آستانه تجدد، 377 ـ 378.</ref>. پس از پیروزی مشروطهخواهان بر تهران، شیخفضلالله نوری به دلیل مخالفت با مشروطه و حمایت از محمدعلیشاه محاکمه و اعدام شد<ref> جعفریان، بررسی و تحقیق، 319؛ فیرحی، آستانه تجدد، 378.</ref>{{ببینید|شیخفضلالله نوری}} | پس از اوجگیری اختلافات میان علما، روشنفکران و دربار و نیز پس از بهتوپبستن مجلس به دست محمدعلیشاه در خرداد 1287، دوره موسوم به استبداد صغیر آغاز شد. در این دوره که تا تیر 1288 و فتح تهران به دست مجاهدان مشروطهخواه در شهرهای مختلف، بهویژه مجاهدان تبریز، گیلان و ایل بختیاری و خلع محمدعلیشاه از سلطنت ادامه داشت، بسیاری از آزادیخواهان و نمایندگان مجلس، بازداشت و اعدام شدند یا از تهران گریختند<ref> شمیم، ایران، 488 ـ 492 و 496 و 513؛ فیرحی، آستانه تجدد، 377 ـ 378.</ref>. پس از پیروزی مشروطهخواهان بر تهران، شیخفضلالله نوری به دلیل مخالفت با مشروطه و حمایت از محمدعلیشاه محاکمه و اعدام شد<ref> جعفریان، بررسی و تحقیق، 319؛ فیرحی، آستانه تجدد، 378.</ref>{{ببینید|شیخفضلالله نوری}} | ||
پس از آغاز دوره دوم مجلس شورای ملی در 24/8/1288، انجمن ایالتی تبریز با فرستادن تلگرامی به مجلس، اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی را تقاضا کرد<ref> حائری، عبدالحسین، 1/9 ـ 10.</ref>. نمایندگان مجلس نیز در اجرای این اصل که تنها در همین دوره اتفاق افتاد<ref> همان، 1/13.</ref>، از میان بیست نفر مجتهدِ معرفیشده از سوی مراجع نجف<ref> همان، 1/13 ـ 15.</ref>، تعدادی را انتخاب و از آنان برای حضور در مجلس دعوت کردند<ref> همان، 1/31 ـ 32، 52 ـ 53 و 124 ـ 130.</ref>؛ اما بیشتر آنان به بهانههای مختلف از حضور در مجلس خودداری کردند<ref> همان، 1/25 ـ 29 و 39.</ref> و از میان آنان تنها سیدحسن مدرس{{ببینید|سیدحسن مدرس}} و امامجمعه خویی در مجلس حضور یافتند و قوانین عدلیه با مشورت و تحت نظر آنان وضع شد<ref> ذاکری، 556.</ref>. | پس از آغاز دوره دوم مجلس شورای ملی در 24/8/1288، انجمن ایالتی تبریز با فرستادن تلگرامی به مجلس، اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی را تقاضا کرد<ref> حائری، عبدالحسین، اسناد روحانیت و مجلس، 1/9 ـ 10.</ref>. نمایندگان مجلس نیز در اجرای این اصل که تنها در همین دوره اتفاق افتاد<ref> همان، 1/13.</ref>، از میان بیست نفر مجتهدِ معرفیشده از سوی مراجع نجف<ref> همان، 1/13 ـ 15.</ref>، تعدادی را انتخاب و از آنان برای حضور در مجلس دعوت کردند<ref> همان، 1/31 ـ 32، 52 ـ 53 و 124 ـ 130.</ref>؛ اما بیشتر آنان به بهانههای مختلف از حضور در مجلس خودداری کردند<ref> همان، 1/25 ـ 29 و 39.</ref> و از میان آنان تنها سیدحسن مدرس{{ببینید|سیدحسن مدرس}} و امامجمعه خویی در مجلس حضور یافتند و قوانین عدلیه با مشورت و تحت نظر آنان وضع شد<ref> ذاکری، 556.</ref>. | ||
امامخمینی ضمن دفاع از مشروطه مشروعه و اصل نظارت پنج تن از مجتهدان بر مصوبات مجلس که از مواضع شیخفضلالله بود، معتقد بود قانون اساسی مشروطه و متمم آن، پیشبینی درستی درباره امور مختلف کرد و میتوانست مورد استناد قرار گیرد؛ ولی نقض این قانون و اجرانکردن آن، موجب خیانت به کشور گردید<ref> امامخمینی، صحیفه، 1/423 و 4/288 ـ 289.</ref>. | امامخمینی ضمن دفاع از مشروطه مشروعه و اصل نظارت پنج تن از مجتهدان بر مصوبات مجلس که از مواضع شیخفضلالله بود، معتقد بود قانون اساسی مشروطه و متمم آن، پیشبینی درستی درباره امور مختلف کرد و میتوانست مورد استناد قرار گیرد؛ ولی نقض این قانون و اجرانکردن آن، موجب خیانت به کشور گردید<ref> امامخمینی، صحیفه، 1/423 و 4/288 ـ 289.</ref>. |
ویرایش