شرح چهل حدیث (کتاب): تفاوت میان نسخهها
جز (added Category:مقالههای دارای ناوبری using HotCat) |
|||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
[[رده:اخلاق]] | [[رده:اخلاق]] | ||
[[رده:عرفان]] | [[رده:عرفان]] | ||
[[رده:مقالههای دارای ناوبری]] | |||
{{آثار امامخمینی}} | {{آثار امامخمینی}} |
نسخهٔ ۸ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۳۷
شرح چهل حدیث، کتابی در شرح چهل حدیث اخلاقی و عرفانی از امامخمینی، فارسی.
معرفی
پیامبر اکرم (ص) در حدیث معروف «اربعین» (من حفظ علی امتی أربعین حدیثاً مما یحتاجون إلیه فی أمر دینهم بعثه الله یوم القیامة فقیهاً عالماً) که شیعه و سنّی آن را به طرق متعدد روایت کردهاند،[۱] مسلمانان را به حفظ چهل حدیث ترغیب کردهاست. از اینرو دانشمندان و محدثان اسلامی به تدوین کتابها و رسالههایی دربردارنده چهل حدیث، اقدام کرده، همواره این سنت را در طول تاریخ اسلام ادامه دادهاند. یکی از قدیمیترین کتابهای چهل حدیث موجود، مربوط به سده چهارم هجری است.[۲] کتاب اربعین یا شرح چهل حدیث امامخمینی نیز در راستای همین سنت حسنه اسلامی نگاشته شدهاست.
امامخمینی حدود سالهای ۱۳۱۵–۱۳۲۳ همزمان با تدریس مباحث عقلی، ازجمله شرح منظومه و اسفار،[۳] مضامین کتاب شرح چهل حدیث را در مدرسه فیضیه و مدرسه ملاصادق قم، برای شماری از طلبهها تدریس کرده (ببینید: تدریس امامخمینی)، سپس بر آن شدهاست کتابی در همین زمینه بنگارد. ایشان از پایان نگارش کتاب شرح چهل حدیث در چهارم محرم ۱۳۵۸ق/ چهارم اسفند ۱۳۱۷ش یاد کردهاست.[۴]
کتاب شرح چهل حدیث با محوریت احادیث اخلاقی و اعتقادی و با شرح اخلاقی ـ عرفانی، جزو آثار معروف امامخمینی به شمارمیرود. انگیزه نگارش این کتاب افزون بر اجابت دعوت روایت یادشده نبوی (ص)، سنت مستمر علمای دین بوده که در کنار تعلیم علوم اسلامی به تهذیب اخلاق طالبان علم نیز همت میگمارند. ایشان نیز در همین راستا به تدریس و تألیف مطالب این کتاب پرداخته،[۵] چهل حدیث را به گونهای شرح کردهاست که افزون بر استفاده فارسیزبانان، با سطح علمی عموم جامعه نیز متناسب باشد.[۶] این کتاب از جایگاه والایی برخوردار بوده، اقبال شایانی به آن شدهاست و نوع نگاه امامخمینی به مسائل اخلاقی و عرفانی، زبان اثر، اهمیت مباحث آن، همچنین شخصیّت و عظمت مؤلف، در رواج این کتاب از اهمیت بهسزایی برخوردار است.
امامخمینی اجازهنامه حدیثی خود را در آغاز نقل نخستین حدیث آوردهاست. ایشان، این اجازه را از برخی «مشایخ عظام و ثقات کرام» نظیر محمدتقی اصفهانی و شیخعباس قمی دریافت کردهاست و از طریق آنان با ذکر سلسله سند به محمدبنیعقوب کلینی صاحب کتاب شریف کافی رساندهاست.[۷]
از مجموع چهل حدیث این کتاب، ۳۳ حدیث اول مربوط به مسائل اخلاقی است. در این قسمت امامخمینی وجهه همت خود را صرف شرح فضایل و رذایل نفس کرده، مفاسد برخی رذایل اخلاقی را بیان کردهاست. ایشان در خلال مطالب، زبان به موعظه میگشاید و سعی بر آن دارد با تذکر و تنبّه، نفس را از ارتکاب معاصی بازدارد.[۸] ایشان در هر باب آیاتی از قرآن را شاهد سخن گرفته و گاهی از سخنان عارفان بهره جستهاست و استفاده از نظرهای استاد خود محمدعلی شاهآبادی در این میان، بسیار نمایان است.[۹]
موضوعات احادیث اخلاقی
موضوعات احادیث اخلاقی به ترتیب عبارتاند از: جهاد با نفس، ریا، عجب، کبر، حسد، حب دنیا، غضب، عصبیّت، هوای نفس، فطرت، تفکر، توکّل، خوف و رجا، امتحان و آزمایش مؤمنان، صبر، توبه، ذکر خدا، غیبت، اخلاص، شکر، کراهت از مرگ، انواع جویندگان علم، اقسام علم، شک و وسواس، فضیلت علم، عبادت و حضور قلب، لقاءالله، وصایای رسول اکرم(ص) به امیرمؤمنان علی(ع)، اقسام قلب، عدم معرفت حقیقی حقتعالی و رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار(ع)، یقین، ولایت و اَعمال.
مباحث هفت حدیث پایانی
هفت حدیث پایانی، شرح مسائلی از مباحث سنگین و عالی عرفانی است و از آنجاکه این احادیث جزو مستندات محکم عارفان به حساب میآیند، امامخمینی هم با مذاق عرفانی آنها را تفسیر کردهاست. در این بحثها گاه به ایرادها و اشکالهای علمای قشری نیز پاسخ دادهاست.[۱۰] مباحث هفت حدیث پایانی، عبارتاند از: مقام مؤمن نزد حقتعالی، معرفت اسمای حق و مسئله جبر و تفویض، صفات حق، معرفت خدا و رسول (ص) و اولیالأمر (ع)، آفرینش آدم(ع) بر صورت خداوند، خیر و شر، و منزلت سوره توحید و آیات آغازین سوره حدید.
امامخمینی در هر قسمت، نخست حدیث معتبری را نقل کرده، سپس آن را ترجمه میکند. پس از آن به توضیح پارهای از لغات مشکل حدیث و نکتهها و ظرایف ادبی آن میپردازد و اقوال مختلف را در صورت لزوم نقل کرده، سپس طی چند فصل به توضیح تفصیلی محتوای حدیث میپردازد. ایشان در میانه بحث و بررسی محتوای حدیث، هر جا مجالی مییابد، زبان به وعظ میگشاید و آن یافتههای عقلی را به تجربههای قلبی تبدیل میکند.[۱۱] ایشان در باب اخلاق و تهذیب نفس، با نقد شیوه کتابهایی مانند احیاء علوم الدین معتقد است نویسنده مطالب اخلاقی باید با إبشار، تنذیر، موعظه و تذکردادن، هر یک از مقاصد خود را در نفوس جایگزین کند تا کتاب اخلاق، خود درمان و علاج باشد نه آنکه راه علاج را نشان دهد.[۱۲]
امامخمینی برای درمان رذیلتها و تقویت فضیلتها، دو شیوه علم و عمل را نشان میدهد؛ یعنی فهم دقیق فواید یا مضار یک خصلت و تأمل در آن؛ آنگاه اقدام برای استوارساختن و تقویت یا محدودکردن آن.[۱۳] ایشان با نگاهی فلسفی ـ دینی به هستی، معتقد است در این جهان هیچچیز به گزاف آفریده نشدهاست[۱۴]؛ از اینرو در زمینه اخلاق نیز معتقد به سرکوبی مطلق غرایز نیست و هیچجا از برکندن منشأ رذایل سخن نمیگوید؛ بلکه باور دارد هر خصلتی ـ هرچند به ظاهر منفی ـ کارکردی مثبت دارد و آنچه بد است، طغیان اینگونه غرایز یا صفات و خروج آنها از راهبری و هدایت عقل است؛ چنانکه هنگام بحث از خصلت غضب، بهتفصیل از اصل آن دفاع میکند و اصل آن را برای بقای نفس و نسل انسانی و جوامع بشری لازم میشمارد و تنها افراط در بهکاربستن آن را نادرست میداند.[۱۵]
پارهای از اصول اخلاقی که در این کتاب بارها بر آنها تأکید شده و به یاری آنها مباحث اخلاقی مطرح و بحث گردیده و زیربنای مسائل اخلاقی شمرده شدهاست، عبارت است از: تغییرپذیری انسان و تربیتپذیری او، پاکی فطرت انسانی و توحیدگرایی او، غایت عملی همه علوم، امکان گرایش انسان به خیر یا شر و لزوم مهار غرایز نه ریشهکنی آنها. به اعتقاد امامخمینی، هر دانشی ماهیتاً جنبه عملی دارد و هیچ دانشی نظری صرف نیست[۱۶]؛ از اینرو ایشان میکوشد از جنبه عملی به مسائل بپردازد؛ ولی این رویکرد مانع آن نمیشود که ایشان دشوارترین مباحث نظری را مطرح نسازد و نظر خود را در آن باره بیان نکند؛ برای مثال دربارهٔ جبر و اختیار و شرور، یا مسئله انسان کامل از منظر عرفانی، در این کتاب بهدقت بحث میشود.[۱۷]
مباحث اخلاق عملی، اقتضای لحن خطابی دارد و هدف از آنها برانگیختن شخص به منظور اصلاح خویش است و این کار با اقناع قلبی ـ نه عقلی ـ همراه است. امامخمینی این ویژگی را مد نظر داشته، از شیوههای گوناگون برای ترغیب و تشویق مخاطب بهره میگیرد و از تعبیرات و تشبیهات انگیزهساز و خطابی استفاده میکند[۱۸]؛ با این حال، این رویکرد مانع آن نمیشود که ایشان نگاهی علمی و گاه تحلیلی به مباحث اخلاقی نداشته باشد.[۱۹] در حقیقت، ایشان عقل و نقل را مؤید یکدیگر میداند و به هنگام بررسی فضایل یا رذایل، تحلیلی عمیقاً عقلی و نظری از آنها ارائه میکند.
نثر کتاب، با توجه به زمان نگارش آن (۱۳۵۸ق/ ۱۳۱۷ش)، روان و ساده است و گاه از نظر بلاغی و زیباشناختی به اوج خود میرسد؛ با این همه، بهکاربردن اصطلاحات فنی مختلف و برخی واژهها که امروزه مهجور شده یا معنای تازهای به خود گرفتهاست، خواندن آن را برای نسل امروزی و پارهای مبتدیان اندکی دشوار مینماید.[۲۰] مدار بحث، اخلاق و مضامین عرفانی است، اما امامخمینی از دیگر علوم اسلامی غافل نمانده، برای توضیح مقصود خویش از دانشهای دیگری چون واژهشناسی، دستور زبان، علوم بلاغی، تفسیر، فلسفه، کلام، فقه و منطق کمک گرفتهاست؛ از اینرو این کتاب صرفاً نقل و شرح چهل حدیث اخلاقی نیست، بلکه دائرةالمعارفگونهای از علوم اسلامی است و فهم پارهای از مطالب آن نیازمند پیشینه علمی شخص در آن موضوعات است.
مأموران سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) طی حمله به خانه امامخمینی در سال ۱۳۸۳ق/ ۱۳۴۲ش نسخه اصلی این اثر را با خود بردند[۲۱] و اثری از آن نبود تا آنکه ایشان پس از انقلاب اسلامی یادآور شد ممکن است رونوشتی از نسخه اصلی این اثر در کتابخانه ملاعلی معصومی همدانی در همدان موجود باشد و پس از کاوش، در آنجا یافت شد.[۲۲]
انتشار
کتاب شرح چهل حدیث تاکنون به صورتهای گوناگونی به چاپ رسیدهاست. نشر طه شرح حدیث اول را با توضیحات سیداحمد فهری در ۱۵۴ صفحه در سال ۱۳۶۳ منتشر کردهاست. انتشارات اطلاعات، چهار حدیث نخست را با عنوان «اربعین»، با شرح و توضیح سیداحمد فهری در سال ۱۳۶۵ در ۲۴۴ صفحه چاپ و منتشر کردهاست. تمامی چهل حدیث را نشر طه در سال ۱۳۶۶ در دو جلد، هر جلد متضمن بیست حدیث، در ۶۴۱ صفحه انتشار دادهاست.[۲۳] این انتشارات در چاپهای دوم تا چهارم، کتاب را در یک مجلد چاپ کرده و در چاپ سوم و چهارم تصویر یک صفحه از نسخه خطی آن را گنجاندهاست. از مقایسه آن با نسخه موجود در گنجینه مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، معلوم میشود که مبنای انتشارات طه نیز همان نسخه موجود در کتابخانه معصومی همدانی بودهاست؛ همچنانکه مرکز نشر فرهنگی رجاء با مبنا قراردادن نسخه منتشر شده انتشارات طه، آن را همراه با تصحیح برخی اغلاط چاپی در تابستان ۱۳۶۸ به صورت تکجلدی در ۵۵۶ صفحه انتشار دادهاست. حدیث بیستم (حدیث اخلاص) این کتاب، با عنوان «نیّت: راه هدایت» را محمدحسن احمدی فقیه شرح داده که مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر در سال ۱۳۶۷ آن را به چاپ رسانده و چندین نوبت تجدید چاپ کردهاست.
پیراستهترین چاپ شرح چهل حدیث را مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی در پاییز ۱۳۷۱ انتشار دادهاست. امتیاز این چاپ، آن است که پس از مقابله با دو نسخه خطی (نسخه خطی کامل کتاب، متعلق به آخوند ملاعلی معصومی همدانی و نسخه خطیای که تنها سیزده حدیث را استنساخ کردهاست)، اغلاط موجود در چاپهای قبلی اصلاح شده، به همراه ویرایش صوری متن و ترجمه کامل احادیث و ارجاعات دقیق و توضیحات، منتشر شدهاست. این نسخه هشتصد صفحه و در قطع وزیری است که تا صفحه ۶۶۲ آن، شامل متن و باقی آن فهرستهای کتاب است. این فهرستها شامل فهرست تفصیلی مطالب، آیات، روایات، اشعار، اعلام، لغات دشوار، کتب، اصطلاحات و منابع پاورقیهاست. این کتاب از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۹۲، ۵۷ بار چاپ شدهاست و نشر آن در انحصار مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی است. افزون بر آن، در «موسوعة الامامالخمینی» نیز به عنوان جلد ۴۶، در تاریخ ۱۳۹۲ش/ ۱۴۳۴ق به چاپ رسیدهاست.
کتاب شرح چهل حدیث در عین رسایی و گیرایی و روانی قلم، با حفظ معنا، مفاد و مضمون سخنان امامخمینی در کتابی با عنوان بر کرانه شرح چهل حدیث امامخمینی، به قلم جواد محدثی تلخیص شده، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی آن را در سال ۱۳۸۷ منتشر ساختهاست؛ همچنین این کتاب را سیدحسن اسلامی با عنوان برگزیدهای از کتاب شرح چهل حدیث با حفظ الفاظ امامخمینی، بدون دخل و تصرف، تنها با کاستن از حجم مطالب کتاب تلخیص کرده، مؤسسه یادشده آن را در سال ۱۳۸۸ انتشار دادهاست. محمود لطیفی کتابی با عنوان برداشتی از چهل حدیث امامخمینی نوشتهاست که تا زمستان ۱۳۹۰ ستاد امر به معروف و نهی از منکر ۲۸ قسمت آن را در «فصلنامه آیینه رشد» چاپ کردهاست. شرح حدیث ۲۸ این کتاب در موضوع «لقاءالله»، از سوی سیداحمد فهری زنجانی به ضمیمه رساله لقاءالله میرزاجوادآقا ملکی تبریزی، بارها چاپ شدهاست و به رساله لقاءالله امامخمینی شهرت یافتهاست (ببینید: رساله لقاءالله).
این کتاب به زبانهای عربی، اردو و انگلیسی نیز ترجمه و منتشر شدهاست. انتشارات «دارالکتاب الاسلامی» ترجمه عربی آن را با عنوان الاربعون حدیثا در سال ۱۴۱۱ق/ ۱۳۷۰ش در قم در ۶۱۴ صفحه به چاپ رساندهاست و ترجمه اردوی آن را در سال ۱۳۸۷ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، با نام چالیس حدیثین در ۸۵۸ صفحه منتشر کردهاست، ترجمه انگلیسی این کتاب به نام «Forty hadiths» توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی در سال ۲۰۰۳م و در ۶۶۷ صفحه منتشر شد.
پانویس
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۲/۱۵۳–۱۵۴؛ متقی هندی، کنز العمال، ۱۰/۲۲۴.
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه کتاب شرح چهل حدیث، ۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۷.
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه کتاب شرح چهل حدیث، ۱.
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه کتاب شرح چهل حدیث، ۱.
- ↑ امامخمینی، چهل حدیث، ۱.
- ↑ امامخمینی، چهل حدیث، ۳.
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه کتاب شرح چهل حدیث، ۲.
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه کتاب شرح چهل حدیث، ۲.
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه کتاب شرح چهل حدیث، ۲؛ عابدی، ۲۰۱.
- ↑ جوادی، نگاهی به شرح چهل حدیث امامخمینی، ۷۳.
- ↑ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۳.
- ↑ امامخمینی، چهل حدیث، ۱۳۹–۱۴۰ و ۳۱۱–۳۱۳.
- ↑ امامخمینی، چهل حدیث، ۱۳۵.
- ↑ امامخمینی، چهل حدیث، ۱۳۴–۱۳۵.
- ↑ امامخمینی، چهل حدیث، ۴۱۳ و ۵۲۷.
- ↑ امامخمینی، چهل حدیث، ۶۴۲.
- ↑ امامخمینی، چهل حدیث، ۳۸–۵۴.
- ↑ امامخمینی، چهل حدیث، جمـ.
- ↑ احمدزاده، چهل حدیث امامخمینی، ۱۶۵.
- ↑ انصاری قمی، آثار حدیثی امامخمینی، ۲۳۶.
- ↑ عقیقی بخشایشی، چهل حدیث، ۳۱.
- ↑ استادی، تألیفات و آثار امامخمینی، ۲۶۰.
منابع
- احمدزاده، سیدمصطفی، چهل حدیث امامخمینی، کتاب خودسازی، مجله آینه پژوهش، شماره ۵۸، ۱۳۷۸ش.
- استادی، رضا، تألیفات و آثار امامخمینی، مجله مشکوة، شماره ۲۳–۲۴، ۱۳۶۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- انصاری قمی، ناصرالدین، آثار حدیثی امامخمینی، مجله علوم حدیث، شماره ۱۴، ۱۳۷۸ش.
- جوادی، محسن، نگاهی به شرح چهل حدیث امامخمینی، مجله نقد و نظر، شماره ۲۱–۲۲، ۱۳۷۸–۱۳۷۹ش.
- عابدی، احمد، نیمنگاهی به استادان و آثار عرفانی امامخمینی، مجله آینه پژوهش، شماره ۵۸، ۱۳۷۸ش.
- عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، چهل حدیث، اثر نفیس امامخمینی، مجله درسهایی از مکتب اسلام، شماره ۳۳۹، ۱۳۶۸ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، مقدمه کتاب شرح چهل حدیث، تألیف امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
- متقی هندی، علاءالدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح بکری حیانی و صفوة السقاء، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ پنجم، ۱۴۰۹ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار (ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
پیوند به بیرون
- سیدحسن اسلامی، شرح چهل حدیث، دانشنامه امامخمینی، ج۶، ص۳۴۵–۳۴۹.