انقلاب اسلامی ایران، قیام و انقلاب مردم ایران به رهبری امام‌خمینی علیه رژیم سلطنتی پهلوی و شکل‌گیری نظام اسلامی.

انقلاب اسلامی ایران
انقلاب اسلامی 1.jpg
شرح ماجراقیام و انقلاب مردم ایران به رهبری امام‌خمینی
علتسقوط رژیم سلطنتی پهلوی
اهدافشکل‌گیری نظام اسلامی
نتایجتأسیس حکومت اسلامی
پیامدهاوحدت طبقات مختلف اجتماعی، قانون‌گذاری و تحول قوه مجریه و قوه قضاییه، رشد علمی و آموزشی، کشاورزی و دامداری، صنایع و فرهنگ و هنر، خدمت‌رسانی و تأمین اجتماعی، خاتمه‌دادن به غارت منابع طبیعی به دست بیگانگان


مفهوم‌شناسی

مفهوم «انقلاب» که در زبان عربی «ثوره» و در انگلیسی «Revolution» می‌باشد، به معنای دگرگونی، تحول و تغییر، هیجان و عصیان آمده است.[۱] این واژه در آغاز از اصطلاحات علم اخترشناسی بود که برای حرکت ستارگان و خورشید به‌کار می‌رفت؛ اما امروزه هرچند برای خیزش‌های شدید و ناگهانی در مسائلی مانند انقلاب صنعتی، سیاسی، علمی و فرهنگی کاربرد دارد،[۲] ولی بیشتر به تغییر اساسی و عمیق در زیرساخت‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه و تغییر نظام حاکم گفته می‌شود.[۳]

انقلاب اسلامی ایران در شمار انقلاب‌های اجتماعی است[۴] و این واژه، اصطلاحی برای قیام ملت ایران علیه رژیم پهلوی به رهبری امام‌خمینی است[۵] که از سویی سبب تغییر در اساس و نوع حکومت شد و از سوی دیگر، در ایدئولوژی غالب و رسمی کشور و خط مشی‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در ابعاد داخلی و خارجی دگرگونی ایجاد کرد.[۶]

«انقلاب» با دیگر تحولات اجتماعی مانند کودتا، نهضت و اصلاح تفاوت دارد؛ انقلاب ماهیتی مردمی دارد؛ ولی کودتا انتقال ناگهانی و قهرآمیز قدرت از هیئت حاکم به دست گروهی دیگر از درون نظام حاکم است و رایج‌ترین آن، قیام شماری مسلح از درون نظامِ حاکم علیه آن و به دست‌گرفتن قدرت است.[۷] «نهضت» یا جنبش معمولاً حرکتی درازمدت است که ممکن است انقلاب بخشی از آن باشد؛ مانند نهضت اسلامی ایران که دست‌کم پیشینه آن به آغاز دهه ۱۳۴۰ می‌رسد. نهضت ممکن است به شکل تلاش‌های فکری و فرهنگی آغاز شود و رنگ سیاسی و انقلابی به خود بگیرد یا به انقلاب منجر شود.[۸] «اصلاح» یا رفرم نیز به تغییرات جزئی و تدریجی گفته می‌شود که حاکمان به صورت قانونی و مسالمت‌آمیز انجام می‌دهند.[۹] نارضایتی عمیق توده و نخبگان از وضع موجود، پیدایش ایدئولوژی جایگزین و گسترش روحیه انقلابی‌گری از ویژگی‌های انقلاب است.[۱۰] به دست آوردن قدرت از راه انقلاب گاهی موجب تغییرات سیاسی و جابه‌جا شدن دولت‌مردان و گاهی موجب تغییرات عمیق اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می‌شود.[۱۱]

پیشینه

مهم‌ترین حرکت‌های تحول آفرین بشری و دگرگونی‌های فکری و اجتماعی را پیامبران خدا(ع)، رقم زده‌اند. پیامبر اکرم(ص)، بزرگ‌ترین حرکت اعتقادی و اجتماعی را با آوردن اسلام رهبری کرد و در جامعه جاهلی زمان خود، تغییرات گسترده‌ای را به انجام رساند. (ببینید: پیامبران(ع)) امیرالمؤمنین علی(ع)، در سال ۳۵ هجری و پس از بازگشت جامعه اسلامی به ارزش‌های جاهلی، مهم‌ترین انقلاب را رهبری کرد و در یکی از نخستین خطبه‌های خود در جمع مردم از دگرگونی‌های بزرگ ارزشی و اقتصادی و استقرار عدالت اجتماعی سخن به میان آورد.[۱۲] قیام امام‌حسین(ع)، علیه یزیدبن‌معاویه از مهم‌ترین نهضت‌ها بود که با شهادت خود اسلام را زنده و مردم را به بیداری و مبارزه با ستم دعوت کرد.[۱۳] پس از آن نیز جهان اسلام شاهد حرکت‌های انقلابی و اجتماعی گسترده یا محدود بوده است.[۱۴]

از سوی دیگر، جهان معاصر شاهد انقلاب‌های بزرگی بوده و دگرگونی‌های اجتماعی مهمی را به دنبال آورده است که انقلاب کبیر ۱۷۸۹م/ ۱۱۶۸ش فرانسه[۱۵] انقلاب سوسیالیستی اکتبر ۱۹۱۷م/ ۱۲۹۶ش روسیه[۱۶] و انقلاب ضد استعماری ۱۹۴۷م/ ۱۳۲۶ش هند[۱۷] از آن جمله‌اند. ایران در دو سده اخیر شاهد حرکت‌ها و نهضت‌های مردمی به رهبری روحانیت علیه استعمار و استبداد بوده است.[۱۸]

سیدجمال‌الدین اسدآبادی (م۱۳۱۴ق) نخستین کسی بود که با تکیه بر هویت اسلامی مردم، فریاد مبارزه با استعمار سر داد و بذر تحولات بعدی را در جامعه پاشید.[۱۹] جنبش تحریم تنباکو به رهبری مرجع تقلید وقت، میرزامحمدحسن شیرازی علیه کمپانی انگلیسی رژی در سال ۱۳۰۹ق/ ۱۲۷۰ش نخستین جنبش بیداری ایرانیان در ۱۵۰ساله اخیر است.[۲۰] (ببینید: میرزامحمدحسن شیرازی و نهضت تحریم تنباکو) نهضت ضد استبدادی مشروطه در سال ۱۳۲۴ق/ ۱۲۸۵ش از نهضت‌های ملی-مذهبی معاصر بود که به تأسیس مجلس شورای ملی برای نخستین بار در ایران انجامید.[۲۱] این جنبش به دلایلی ازجمله ضعف سازماندهی، ضعف رهبری، اندک‌بودن آگاهی مردم و نفوذ بیگانگان در میان انقلابیان، نتوانست به همه اهداف خود دست یابد.[۲۲] (ببینید: نهضت مشروطه) نهضت میرزاکوچک‌خان جنگلی در سال‌های ۱۲۹۳–۱۳۰۰، در سواحل دریای خزر علیه استبداد و اشغال ایران، از دیگر جنبش‌های معاصر است که توانست در برهه‌ای حساس و بحرانی از تاریخ ایران دشمنان خارجی و مستبدان داخلی را از رسیدن به برنامه‌های خود بازدارد و پرچم استقلال ایران را برافرازد.[۲۳] قیام محمد خیابانی در آذربایجان در سال ۱۲۹۸، پس از جنگ جهانی اول، با هدف احیای مشروطه و نفی استبداد داخلی و سلطه خارجی از دیگر حرکت‌های اصلاحی بود که در نهایت با شهادت خیابانی در سال ۱۲۹۹ به پایان رسید.[۲۴] همه این حرکت‌ها به رهبری روحانیت انجام گرفت.[۲۵]

نهضت ملی‌شدن صنعت نفت نیز تلاشی برای نفی سلطه انگلیس بر نفت ایران و برخی از اهداف دیگر بود. این نهضت به رهبری محمد مصدق و سیدابوالقاسم کاشانی آغاز و در اسفند ۱۳۲۹ به برخی از اهداف خود که ملی‌شدن صنعت نفت بود دست یافت. (ببینید: ملی‌شدن صنعت نفت) انقلاب اسلامی ایران در ادامه نهضت‌های گذشته و پس از سال‌ها مبارزه مردم ایران به رهبری امام‌خمینی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به پیروزی رسید (ببینید: بیست و دو بهمن) گرچه از نظر ماهیت، گستردگی، اهداف و نتایج با قیام‌های گذشته تفاوت بنیادی داشت.

زمینه‌ها و عوامل مؤثر در روند انقلاب اسلامی

در دو دهه منتهی به انقلاب اسلامی، ایران از جهت فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شرایط ویژه‌ای داشت و امید به دگرگونی آن اندک بود.[۲۶] محمدرضا پهلوی که با حمایت انگلیس و آمریکا بر سر کار آمده بود، با گرایش به فرهنگ غربی به ارزش‌ها و سنت‌ها و آداب اسلامی بی‌اعتنا بود.[۲۷] اقتصاد و فرهنگ کشور تحت سلطه بیگانگان قرار داشت.[۲۸] سیاست اسلام‌زدایی با شیوه‌های نو دنبال می‌شد.[۲۹] تحمیل مصونیت قضایی امریکاییان در ایران (کاپیتولاسیون) غرور ملی و دینی مردم ایران را تحقیر کرد. (ببینید: کاپیتولاسیون) پهلوی با استبداد کشور را اداره می‌کرد و از طریق سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) همه شئون زندگی مردم را زیر نظر داشت[۳۰] و از دهه ۱۳۵۰ به ریشه‌دارترین اصول فرهنگ ایرانی و اسلامی تعرض می‌کرد[۳۱] و فرهنگ کشور به نابودی و شکست کشیده شده بود.[۳۲] فرهنگ مادی، دین و دیانت مردم را به گوشه و کنار برده بود و دین افیون توده‌ها معرفی می‌شد و با توجه به حاکمیت دو تفکر اومانیسم و ماتریالیسم در جهان چنین القا می‌شد که نظام‌های حکومتی باید به یکی از دو شیوه لیبرال‌دموکراسی یا سوسیال‌دموکراسی باشند و انقلاب نیز باید با تکیه بر این اندیشه‌ها رخ دهد.[۳۳]

روشنفکران غرب‌زده در ایران، اسلام را مایه عقب‌ماندگی توده‌ها معرفی می‌کردند.[۳۴] درکنار طبقات حاکم و مرفه که از سرمایه‌دارانِ وابسته و زمین‌داران بزرگ تشکیل شده بودند، بیشتر مردم در شرایط دشواری زندگی می‌کردند و از ابتدایی‌ترین وسایل زندگی، بهداشت و آموزش محروم بودند.[۳۵] فساد اداری، سوء مدیریت، بی‌توجهی به بخش کشاورزی و سیل مهاجرت روستاییان به شهرها و صنعت وابسته و مونتاژ و نبود تعادل میان بخش‌های مختلف اقتصادی، بحران اقتصادی رژیم پهلوی را افزون کرد.[۳۶] در چنین شرایطی به تعبیر امام‌خمینی، برگزاری جشنواره‌های رنگارنگ با هزینه‌های گزاف و فسادآور، که در کشورهای دیگر هم سابقه نداشت، سند عقب‌ماندگی کشور و حکومت بود.[۳۷] در عرصه خارجی هم امکانات جهان در دستان دو ابرقدرت آمریکا و شوروی قرار داشت[۳۸] و رژیم پهلوی را هر دو ابرقدرت تأیید می‌کردند،[۳۹] با این حال، ایران با در اختیارداشتن بزرگ‌ترین نیروی دریایی و پیشرفته‌ترین نیروی هوایی خاورمیانه[۴۰] نمایندگی امنیتی و ژاندارمی آمریکا در خلیج فارس را بر عهده داشت.[۴۱]

از سوی دیگر، امام‌خمینی با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی که حذف قید شرط ذکورت در انتخاب‌شونده و نیز قید اسلام را از شرایط انتخاب‌کنندگان و انتخاب‌شوندگان و به جای سوگند به قرآن، سوگند به کتاب آسمانی را در برنامه داشت، جسارت به کتاب خدا معرفی کرد[۴۲] و مردم را برای دفاع از اسلام و مسلمانان فرا خواند.[۴۳] (ببینید: انجمن‌های ایالتی و ولایتی) همچنین اعتراض به همه‌پرسی برای تأیید انقلاب سفید و قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ که جمع زیادی از مردم کشته شدند، مبدأ انقلاب اسلامی شد و پایگاه اجتماعی رژیم پهلوی را لرزاند و اسطوره قدرت ستم‌شاهی را در هم شکست و راه قیام را برای نسل‌های آینده گشود. (ببینید: پانزده خرداد) تبعید امام‌خمینی از ایران به ترکیه و عراق در سال ۱۳۴۳ به دلیل اعتراض به تصویب لایحه مصونیت مستشاران آمریکایی در ایران از حوادث مهم نهضت امام‌خمینی بود.[۴۴] (ببینید: کاپیتولاسیون، دستگیری امام‌خمینی، و تبعید امام‌خمینی)

اما مهم‌ترین عامل و در واقع خاستگاه اصلی شکل‌گیری انقلاب اسلامی نوع نگاه امام‌خمینی به اسلام و پیوستگی آن با سیاست و نگاهی بود که ایشان به جایگاه حکومت در اسلام به صورت عام (ببینید: حکومت اسلامی و فقه حکومتی) و موضوع ولایت فقیه به صورت خاص داشت؛ امری که از سال‌ها پیش به عنوان یک مبنای فقهی مورد توجه و اهتمام ایشان بود، (ببینید: الاجتهاد و التقلید، کشف اسرار، و ولایت فقیه (کتاب)) با این حال، امام‌خمینی که در آغاز مبارزه خود قصد اصلاح محمدرضا پهلوی و بازداشتن وی از برخی انحرافات و اقدام‌های غیر اسلامی داشت و در نخستین نامه خود به وی نیز با احترام به لزوم اصلاح لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی اشاره کرد،[۴۵] (ببینید: نهضت امام‌خمینی) خاطرنشان کرده است که در آغاز اگر پهلوی روی خوشی به این خواسته‌ها که محدود نیز بودند، نشان می‌داد، انقلاب صورت نمی‌گرفت و افراد نیز سست می‌شدند؛ یا اگر کشتار پانزده خرداد یا هفده شهریور صورت نمی‌گرفت یا پهلوی می‌پذیرفت که به قانون اساسی عمل کند، شاید مسائل بعدی روی نمی‌داد.[۴۶]

در عرصه عمل و اقدام، افزون بر روحانیت که با استفاده از شبکه عظیم مساجد و حمایت بازاریان با رژیم پهلوی مبارزه می‌کرد،[۴۷] دانشجویان نیز در مبارزه با این رژیم نقش فعالی بر عهده داشتند و به‌ویژه در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت‌های آنان گسترده‌تر شد.[۴۸] احزاب و گروه‌های مذهبی و ملی و گروه‌های سیاسی غیر مذهبی نیز با رژیم پهلوی وارد مبارزه سیاسی و گاه نظامی شدند. هیئت‌های مؤتلفه[۴۹] نهضت آزادی ایران، جبهه ملی، سازمان مجاهدین خلق ایران، سازمان چریک‌های فدایی خلق، حزب توده[۵۰] و چندین گروه اسلامی که بعدها به نام مجاهدین انقلاب اسلامی خوانده شدند. (ببینید: مجاهدین انقلاب اسلامی) از آن جمله بودند. سخنرانی‌ها و تدریس امام‌خمینی در نجف دربارهٔ ولایت فقیه، تدریس و تألیف کتابی به همین نام به قلم ایشان و دفاع از حق فقهای شایسته برای حکومت (ببینید: ولایت فقیه (کتاب)) تحولی فکری در روند انقلاب بود. اندیشه تشکیل حکومت اسلامی بر اساس ولایت فقیه به عنوان اصلی‌ترین اهداف نهضت مطرح شد. (ببینید: ولایت فقیه)

درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی فرزند امام‌خمینی در نجف اشرف در اول آبان ۱۳۵۶ و برپایی مراسم باشکوه در شهرها برای بزرگداشت وی (ببینید: سیدمصطفی خمینی) نقطه عطفی در انقلاب اسلامی ایران بود.[۵۱] انتشار مقاله توهین‌آمیز با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات ۱۷ دی۱۳۵۶ و توهین به امام‌خمینی، مرجع شیعه به اشاره ساواک، با اعتراضات زیادی روبه‌رو شد و نقطه عطفی در شتاب‌گرفتن ناگهانی قیام ازجمله قیام خونین ۱۹ دی قم بر ضد حکومت پهلوی شد. (ببینید: نوزده دی) تظاهرات مردم تبریز در ۲۹ بهمن ۵۶ در چهلم شهدای قم (ببینید: بیست و نه بهمن) و حرکت مردم یزد در چهلم شهدای تبریز و اشتباه رژیم در سرکوب مردم، از عوامل گسترش قیام بود،[۵۲] علاوه بر آن آتش‌سوزی سینما رکس آبادان و پیداشدن دست‌های عمدی رژیم در آن، به سقوط رژیم پهلوی سرعت داد.[۵۳]

از سوی دیگر، برگزاری نماز باشکوه عید فطر در ۱۳ شهریور سال ۱۳۵۷ در قیطریه به امامت محمد مفتح از یاران امام‌خمینی، قدرت مردم را در مقابل استبداد به نمایش گذاشت.[۵۴] (ببینید: تظاهرات عید فطر) با اعلام حکومت‌نظامی در صبح ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ در تهران و دوازده شهر بزرگ کشور (ببینید: حکومت‌نظامی) و تجمع اعتراض‌آمیز مردم تهران در میدان ژاله (شهدا) خونین‌ترین روز انقلاب رقم خورد (ببینید: هفده شهریور) و راهی برای بقای رژیم پهلوی و سلطنت محمدرضا پهلوی به جای نگذاشت.[۵۵] در نهایت راهپیمایی بزرگ تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۵۷ آغازی برای خودباوری و وحدت مردم شد و خون تازه‌ای در رگ‌های انقلاب دمید.[۵۶] با توافق رژیم ایران و عراق برای جلوگیری از فعالیت‌های امام‌خمینی و هجرت ایشان به فرانسه، زمینه پوشش خبری انقلاب در سطح جهان مهیا شد. (ببینید: هجرت امام‌خمینی) و اعتصاب‌های سراسری علیه رژیم پهلوی که از پایان تابستان آغاز شده بود، انقلاب را وارد مرحله جدیدی کرد،[۵۷] (ببینید: اعتصاب و اعتصاب کارکنان صنعت نفت) چنان‌که پخش پاره‌ای از جزئیات حوادث ایران در بخش فارسی رادیو بی‌بی‌سی، در عمومی‌شدن انقلاب و رسیدن پیام آن به سراسرکشور مؤثر بود.[۵۸]

محمدرضا پهلوی با ادامه تظاهرات و تحصن عمومی، شورای سلطنت را تشکیل داد (ببینید: شورای سلطنت) و در ۲۶ دی ۱۳۵۷ ایران را ترک کرد. (ببینید: فرار شاه) و موجی از شادی برای ایران به ارمغان آورد.[۵۹] در روز بعد، امام‌خمینی در پاریس، تشکیل شورای انقلاب را اعلام کرد.[۶۰] ایشان در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ پس از چهارده سال در میان استقبال میلیونی مردم به میهن بازگشت و بر امید و توان مردم برای پیروزی افزود. (ببینید: بازگشت امام‌خمینی) دولت موقت به ریاست مهدی بازرگان در روز ۱۶ بهمن به دستور امام‌خمینی تشکیل شد و کارکنان رژیم پهلوی با دولت بازرگان اعلام همبستگی کردند.[۶۱] دیدار هُمافران با امام‌خمینی در روز ۱۹ بهمن و انعکاس گسترده آن در جامعه، بر وحشت رژیم پهلوی افزود. (ببینید: بیعت همافران) رژیم پهلوی با هدف کودتای نظامی، در ۲۱ بهمن حکومت‌نظامی اعلام کرد که مردم به فرمان امام‌خمینی بدان اعتنا نکردند. نیروهای ویژه پهلوی برای سرکوب همافران، پادگان آنان را محاصره کردند که مردم شبانه به کمک آنان شتافتند و در شب و روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، مراکز امنیتی و تبلیغاتی رژیم به تصرف مردم درآمد. در روز ۲۲ بهمن ارتش اعلام بی‌طرفی کرد و بعد از ظهر این روز، انقلاب اسلامی با تسلیم‌شدن مراکز نظامی و تصرف رادیو به پیروزی رسید.[۶۲] (ببینید: بیست و دو بهمن)

اهداف انقلاب اسلامی

نخستین گام در مبارزه تعیین هدف یا اهداف آن است. از نگاه امام‌خمینی مهم‌ترین هدفِ شکل‌گیری انقلاب اسلامی ایران، اسلام و آموزه‌های آن بود. تلاش مردم نیز برای حاکمیت دین بود. بر همین اساس امام‌خمینی راه خود را راه انبیا(ع)، و استقرار حکومت خدا شمرد.[۶۳] ایشان ترویج اخلاق و آداب اسلامی،[۶۴] تربیت نسل آینده و اصلاح فرهنگ،[۶۵] تحقق ارزش‌های اسلامی، انسانی و خارج‌کردن مردم از اسارت نفس[۶۶] و مبارزه با فساد و فحشا و فساد اداری[۶۷] را از دیگر اهداف انقلاب اسلامی شمرده است. انقلاب اسلامی ضرورت مهندسی دین در حیات فردی و اجتماعی بشر را سرلوحه خود قرار داد و همانند پیامبران(ع)، تعلیم معارف و جهان‌بینی، تزکیه و تربیت مردم و تشکیل و اداره نظام حکومتی را شعار خود کرد.[۶۸]

از نگاه امام‌خمینی استقلال و آزادی از دیگر اهداف انقلاب اسلامی بود. رژیم پهلوی کشور را از ابعاد گوناگون به غرب وابسته کرده بود. خودکفایی و اختصاص مخازن و منابع کشور به مردم،[۶۹] استقلال و قطع دست بیگانگان از مملکت اسلامی،[۷۰] قطع ریشه‌های وابستگی، رفع سلطه و نیز سستی و زبونی در برابر استعمار، جلوگیری از استثمار و به‌بردگی‌گرفتن،[۷۱] آزادی از بند رژیم استبدادی پهلوی،[۷۲] و مشارکت مردم در سرنوشت خود[۷۳] و ایجاد جمهوری اسلامی[۷۴] از خواسته‌های مهم رهبری و مردم بود. شعار اصلی مردم نیز در تظاهرات «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود و دیگر شعارها چون «نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی» «مرگ بر شاه»، «الله اکبر، خمینی رهبر»، «حزب فقط حزب‌الله، رهبر فقط روح‌الله»، «نهضت ما حسینی است، رهبر فقط خمینی است» (ببینید: شعار) به همان شعار اصلی بازمی‌گشت.

امام‌خمینی همچنین عدالت اجتماعی[۷۵] و برپایی حکومت قانون و اجرای قوانین بر معیار عدل و داد[۷۶] را از هدف‌های دیگر نهضت می‌دانست؛ چنان‌که تکریم انسان و دستیابی به حیات پاک، نفی فقر و فساد و تبعیض و احساس خوشبختی و سعادت از اهداف انقلاب بود.[۷۷]

مقایسه با دیگر انقلاب‌ها

انقلاب اسلامی گسترده‌ترین، عمیق‌ترین و مردمی‌ترین حرکت از میان جنبش‌هایی است که در طی دوران حاکمیت استبداد وابسته به استعمار رخ داده است[۷۸] و از رخدادهای بی‌نظیر دوران معاصر و فجر جدیدی در تاریخ بشریت است و ویژگی‌های منحصر به فردی دارد که آن را از دیگر انقلاب‌ها جدا می‌سازد.[۷۹] امام‌خمینی انقلاب اسلامی ایران را بهترین و بی‌نظیرترین انقلاب‌ها خوانده است[۸۰] هیچ‌یک از سازوکارهای ساختاری انقلاب‌های فرانسه، روسیه و چین در انقلاب اسلامی یافت نمی‌شود. هیچ فشاری از خارج بر رژیم پهلوی نبود. میان نخبگان دولت تعارض چندانی وجود نداشت و هیچ جنبش دهقانی شکل نگرفت. انقلاب اسلامی ایران یک مورد منحصر به فرد بود، که با الگوی جهان سوم نیز همراه نبود.[۸۱] امام‌خمینی خود مهم‌ترین ویژگی انقلاب اسلامی ایران در مقایسه با انقلاب‌های فرانسه (۱۷۸۹م) و شوروی (۱۹۱۷م) را معنویت‌گرایی و اسلامیت آن شمرده است.[۸۲] انقلاب اسلامی ایران در مراحل اوج‌گیری و سازندگی بر پایه فرهنگ و اعتقاد و ایمان استوار بود و رویکردی ارزشی داشت و از پشتوانه عظیم فقه، فلسفه و معارف هزارساله اهل بیت(ع)، برخوردار بود.[۸۳] این است که انقلاب اسلامی، چنان‌که امام‌خمینی خود تأکید کرده است، در عین توجه به فقر مادی و اقتصادی و ستم اجتماعی و حقوقی و ازدست‌رفتن حیثیت بین‌المللی مردم، بیشتر دل‌نگرانِ محروم‌ماندن آنان از کمال معنوی و اجتماعی است.[۸۴]

از نگاه امام‌خمینی انقلاب اسلامی، انقلابی بزرگ است که دست جهان‌خواران و ستمگران را از ایران کوتاه کرد. این انقلاب با تأییدات غیبی الهی پیروز گردید و بی‌تردید هدیه‌ای غیبی و تحفه‌ای الهی برای ملت مظلوم و غارت‌زده ایران بود و در پیدایش، کیفیت مبارزه و انگیزه انقلاب و قیام از همه انقلاب‌ها جدا است.[۸۵] انقلاب اسلامی در مقایسه با دیگر انقلاب‌ها ازجمله انقلاب فرانسه و انقلاب شوروی که به کشته‌شدن میلیون‌ها انسان انجامید، کم‌هزینه بود.[۸۶] این انقلاب با آرامی پیش رفت.[۸۷] انقلاب روسیه برای نان و زندگیِ بهتر انجام گرفت؛ ولی انقلاب اسلامی برای سربلندی کلمه حق و با شعار الله اکبر آغاز شد.[۸۸] با وجود گذشت ده‌ها سال از انقلاب روسیه، زمینه آزادی مردم فراهم نشد؛ ولی انقلاب اسلامی، انقلابی مردمی بود که به بسیاری از اهدافش رسید.[۸۹] بسیاری از انقلاب‌های جهانی به دست احزاب نیرومند شکل گرفته‌اند؛ ولی انقلاب اسلامی از جهت وابسته‌نبودن به احزاب، بی‌نظیرترین انقلاب در جهان است.[۹۰] انقلاب‌های بزرگ جهانی نوعاً از حمایت شرق یا غرب برخوردار بوده‌اند؛ ولی انقلاب اسلامی به هیچ‌کدام از قدرت‌های شرق و غرب وابسته نبود.[۹۱] پس از پیروزی هم بسیاری از رانده‌شدگان از انقلاب، به سمت قدرت‌های بزرگ رفته و به دشمنی علیه نهضت اسلامی مردم ادامه می‌دهند.[۹۲]

عوامل مهم پیروزی

پیروزی انقلاب اسلامی، مانند همه پدیده‌های تاریخی معلول مجموعه‌ای از زمینه‌ها و علت‌هاست.[۹۳] مکتب، مردم و رهبری سه عامل مؤثر بر شکل‌گیری و پیروزی انقلاب ایران شمرده شده‌اند،[۹۴] چنان‌که امام‌خمینی خود مهم‌ترین عامل پیروزی انقلاب اسلامی را تکیه مردم به خدا، اسلام[۹۵] و قرآن، توجه به جنبه معنوی، نترسیدن از مرگ و استقبال از شهادت[۹۶] می‌دانست. ایشان رمز بقای انقلاب اسلامی را همان رمز پیروزی آن شمرده است که ملت آن را می‌داند و نسل‌های بعدی آن را در تاریخ خواهند خواند و دو رکن اصلی آن عبارت از انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه بر همان انگیزه و مقصد است.[۹۷] در نگاه ایشان، تحولات روحی مهم‌تر از تحولات اجتماعی بود و اندیشه اسلام‌خواهی و تحول روحی و فکری مهم‌ترین عامل برای به‌صحنه‌آوردن مردم بود.[۹۸]

از سوی دیگر، فلسفه امامت و تداوم آن در ولایت فقیه در دوران غیبت، از عوامل تعیین‌کننده در شکل‌گیری و پیروزی انقلاب اسلامی به‌شمار می‌آید[۹۹] و رهبری آن به دست امام‌خمینی بود و او در لحظات سخت و دشوار آن را رهبری کرد و از تنگناها گذراند و انقلاب اسلامی بدون نام امام‌خمینی در هیچ‌جای جهان شناخته‌شده نیست.[۱۰۰] در این راستا افزون بر ویژگی‌های شخصیتی امام‌خمینی همچون صداقت، صراحت، شجاعت، سازش‌ناپذیری، ازجان‌گذشتگی، صلابت و قاطعیت، عشق به اسلام، مقام عرفانی، وارستگی، علم و دانش، فقاهت و سادگی معنادار در زندگی شخصی،[۱۰۱] جامعیت امام‌خمینی و جایگاه ایشان که مرجع تقلید بود، در محبوبیت و نفوذ معنوی ایشان، در توده‌ها تأثیر فراوان گذاشت.[۱۰۲] برخلاف انقلاب‌های دیگر که غالباً سیاست‌مدارانی حرفه‌ای در جایگاه رهبری قرار می‌گیرند، امام‌خمینی با برخورداری از همه ویژگی‌های مورد نیاز رهبری دینی[۱۰۳] به‌طور طبیعی و خودجوش در رأس این نهضت قرار گرفت[۱۰۴] و پس از اثبات حقانیت مکتب سیاسی خود، توانست مردم را آرام‌آرام وارد میدان مبارزه کند.[۱۰۵] ایشان افزون بر بیان اندیشه دینی و چشم‌انداز آینده و نقد افکار و رفتار کارگزاران پهلوی و پشتیبانان وی[۱۰۶] روحانیت را سازماندهی کرد و دیگر گروه‌های انقلابی را زیر چتر آنان گرد آورد و مردم را برای مبارزه با رژیم پهلوی بسیج کرد.[۱۰۷]

انقلاب اسلامی ایران حرکتی بود مردمی و مردم‌گرا و عملاً همه اقشار مردم ایران[۱۰۸] شامل روحانیان، بازاریان، پیشه‌وران، روشنفکران، کارگران و طبقه حاشیه‌نشین شهری، زنان و اقلیت‌های قومی و نژادی در آن شرکت و به آن کمک کردند و از عوامل پیروزی انقلاب اسلامی ایران بودند.[۱۰۹] نقش توده‌های پابرهنه در پیروزی انقلاب و مقابله با رژیم پهلوی ممتاز بود.[۱۱۰] انقلاب به دست محرومان انجام شد و همه توده‌های شهری و طبقه متوسط نقش عمده‌ای در پیروزی آن ایفا کردند.[۱۱۱] روشنفکران مذهبی که آغازگر بیداری و منادی بازگشت به هویت فرهنگی ایران بودند، در ایجاد آگاهی، همبستگی و سازماندهی انقلاب نقش فعالی داشتند،[۱۱۲] افزون بر مردان، حضور زنان در همه مراحل انقلاب حضوری زنده، نیرومند و قوی بود.[۱۱۳] امام‌خمینی حضور و نقش ممتاز زنان در صحنه‌های انقلاب اسلامی را بالاتر از مردان و شایسته تقدیر فراوان خواند،[۱۱۴] (ببینید: زن) چنان‌که پیوستن نیروهای نظامی و ارتش به مردم را از دلایل مؤثر پیروزی شمرد[۱۱۵] و در یک کلمه رمز این پیروزی را وحدت کلمه میان همه اقشار مردم دانست.[۱۱۶]

از سوی دیگر، در راستای عوامل یادشده، امدادهای خداوند مهم‌ترین عامل ایجاد تحول روحی و ایجاد الفت میان مردم و پیروزی بود.[۱۱۷] سازماندهی مردم بر عهده نهادهای مذهبی بود. مسجدها نخستین خاستگاه انقلابیان و حلقه‌های ارتباط میان رهبری انقلاب و مردم بودند و توانستند با بسیج گسترده مردم در مخالفت با رژیم نقش‌آفرین باشند.[۱۱۸] روحانیان از جلوداران انقلاب بودند و پیوند استوار مردم و روحانیان بر موفقیت آنان می‌افزود. روحانیان افزون بر تبلیغ و هدایتگری، به دلیل استقلال اقتصادی از دولت، با استفاده از امکانات مادی حاصل از صندوق‌های قرض‌الحسنه[۱۱۹] و وجوهات شرعی، نهضت را از نظر مالی تغذیه می‌کردند.[۱۲۰] پس از پیروزی نیز رهبری سازنده امام‌خمینی و حمایت مردم و ایجاد نهادهای انقلاب مانند کمیته‌های انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جهاد سازندگی، دادگاه‌های انقلاب اسلامی، بنیاد شهید انقلاب اسلامی و بسیج مستضعفین در پاسداری و تداوم انقلاب نقش‌آفرین بود.[۱۲۱]

موانع و مخالفت‌ها

شعار اسلام‌خواهی، استقلال، عدالت‌خواهی، مبارزه با استکبار جهانی و ادعای نجات انسان‌ها، قدرت‌های جهانی و برخی از افراد و گروه‌های داخلی را به مقابله با انقلاب اسلامی واداشت. از آغاز انقلاب فشارها و سرسختی‌های خصمانه و توطئه‌های کینه‌ورزانه استکبار شرق و غرب و اروپا و ارتجاع منطقه با انواع شیوه‌ها و ابزارها علیه انقلاب اسلامی سازماندهی شد و به اجرا درآمد.[۱۲۲] از نگاه امام‌خمینی، تمام قدرت‌های کوچک و بزرگ با انقلاب اسلامی مخالف بودند و در رأس آنها آمریکا قرار داشت.[۱۲۳] سلطنت‌طلبان و عوامل باقی‌مانده از رژیم پهلوی[۱۲۴] کمونیست‌های آمریکایی و مدعیان دروغین طرفداری از خلق مانند فداییان خلق، حزب دموکرات و کومله[۱۲۵] احزاب و گروه‌های مخالف حاکمیت دین همچون برخی ملی‌گرایان و گروه‌های غیر مذهبی[۱۲۶] گروه‌های قدرت‌طلب مانند سازمان مجاهدین خلق[۱۲۷] کسانی بودند که در برابر انقلاب ایستادند و انتخابات تعیین سرنوشت نظام را تحریم کردند و گاه صندوق‌های رأی را آتش زدند.[۱۲۸] دشمنان خارجی انقلاب علاوه بر تحریم‌های اقتصادی و توطئه‌های سیاسی و تحریک و حمایت از غائله‌های قومی و جنگ روانی و خدشه در مبانی انقلاب همانند ولایت فقیه و تلازم دین و سیاست و ده‌ها حرکت تخریبی، رژیم بعثی عراق را برای تحمیل جنگ با ایران تشویق و حمایت کردند.[۱۲۹]

رژیم بعثی عراق با هدف درهم‌شکستن انقلاب اسلامی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با همه توان نظامی به ایران هجوم آورد و این جنگ تا تابستان ۱۳۶۷ به درازا کشید. سرانجام با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی جمهوری اسلامی ایران، این دو کشور بر سر میز مذاکره نشستند و دبیرکل سازمان ملل، رژیم عراق را متجاوز اعلام کرد. (ببینید: جنگ تحمیلی و قطعنامه ۵۹۸) دشمنان انقلاب ازجمله صدام حسین با هجوم به ایران مجال بازسازی و کارهای بزرگ را از ملت ایران گرفتند و خسارت‌های جبران‌ناپذیری به مردم ایران و عراق وارد کردند.[۱۳۰]

دستاوردهای انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی ثمرات و خدمات بسیاری برای جامعه ایران، بلکه جامعه بشری داشته است[۱۳۱] که در حوزه داخلی و خارجی آثار خود را نشان داده است:

دستاوردهای داخلی

مهم‌ترین دستاورد داخلی انقلاب اسلامی تشکیل نظامی دینی در قالب جمهوری اسلامی بود که بهترین الگو را در عصر دین‌ستیزی، فراروی مردم جهان قرار داد.[۱۳۲] امام‌خمینی نخست اسلام را از یک انحطاط تحمیلی خارج کرد و به متن اجتماع بازگرداند و در واقع انقلابی در وضع اسلام بوجود آورد.[۱۳۳] ایشان رستاخیز بزرگی ایجاد کرد که ذهن و زندگی بخش قابل توجهی از انسانها اعم از مسلمان و غیر مسلمان را دربرگرفت.[۱۳۴] پیروزی انقلاب اسلامی مهم‌ترین حاصل تلاش ده‌هاساله فکری و جهادی امام‌خمینی در صحنه احیای دیانت و اصلاح جامعه بود.[۱۳۵] نهادینه‌شدن ارزش‌های معنوی،[۱۳۶] اتکا به مردم در همه حرکت‌ها،[۱۳۷] ارائه الگوی مردم‌سالاری دینی،[۱۳۸] قطع دست بیگانگان، نهادینه‌سازی استقلال و آزادی اسلامی، ایجاد اعتماد به نفس، جسارت در مسائل علمی، پرورش استعدادها و ترویج روحیه خودآگاهی، احیای منزلت زن، وحدت میان فرقه‌های اسلامی، ایجاد انقلاب علمی، تربیت انسان‌های صالح، تنها بخشی از برکات و دستاوردهای انقلاب اسلامی است،[۱۳۹] اما امام‌خمینی توجه مردم به شخصیت انسانی و بازگشت به هویت خویش را از ثمرات انقلاب و آن را برتر از پیروزی بر رژیم پهلوی شمرده است.[۱۴۰] ایشان در دنیای گریزان از ارزش‌ها، اسلام و ارزش‌های الهی را مطرح و بزرگ کرد و پرچم اسلام را در جهان به اهتزاز درآورد و اندیشمندان جهان را به مطالعه آن واداشت،[۱۴۱] چنان‌که انقلاب اسلامی مردم را از نظر فرهنگی و روحی متحول کرد و ترس و اضطراب را به شجاعت بدل ساخت.[۱۴۲]

با انقلاب اسلامی از نفوذ اندیشه‌های مادی ازجمله مارکسیسم کاسته شد و اسلام راهنمای عملی جامعه‌های اسلامی شد.[۱۴۳] وحدت طبقات مختلف اجتماعی ازجمله روحانیان و دانشگاهیان[۱۴۴] از برکات انقلاب بود. کارنامه انقلاب در حوزه مسائل اجتماعی و اقتصادی نیز با وجود کارشکنی‌های همه‌جانبه گروه‌های مخالف داخلی و محاصره و فشارهای اقتصادی غرب و هجوم دشمن خارجی، کارآمد و در میان دیگر انقلاب‌های بزرگ ممتاز است. جمهوری اسلامی در حوزه قانون‌گذاری و تحول قوه مجریه و قوه قضاییه و رشد علمی و آموزشی، کشاورزی و دامداری، صنایع و فرهنگ و هنر و خدمت‌رسانی و تأمین اجتماعی و خاتمه‌دادن به غارت منابع طبیعی به دست بیگانگان شاهد تحولات بزرگی بوده است.[۱۴۵]

دستاوردهای خارجی

از نگاه امام‌خمینی انقلاب اسلامی در تحول فرهنگی و اجتماعیِ دیگر مردم جهان نیز مؤثر بود.[۱۴۶] این انقلاب نقطه عطفی در جهان شد و مؤثر افتاد و کارایی خود را در دنیای مدرنیسمِ متکی به سکولاریسم و لائیسم به اثبات رساند.[۱۴۷] انقلاب اسلامی نظریه‌های مادی‌گرایانه را در تفسیر انقلاب‌ها باطل کرد و فکری جدید مبتنی بر توحید و عدالت ارائه کرد[۱۴۸] و با پیروزی انقلاب اسلامی دربارهٔ فلسفه سیاسی اسلام در میدان‌های تحقیقاتی و علمی دنیا به‌طور فزاینده‌ای بحث و تحقیق شد.[۱۴۹]

پیروزی انقلاب اسلامی ایران، از ابعاد گوناگون بر منطقه و جهان اثر گذاشت و تجربه ایران الگویی برای مستضعفان و ستمدیدگان سراسر دنیا[۱۵۰] به‌ویژه جهان اسلام شد. فضایی از برگشت به اصول اسلامی سراسر جهان اسلام را فرا گرفت و حرکت‌های بسیاری با الهام از انقلاب اسلامی ایران ظهور کردند و برخی از حرکت‌هایی که پیش‌تر خاموش بودند، دوباره فعال شدند.[۱۵۱] این انقلاب به چند سده سستی و ضعف و شکستِ تمدن اسلامی خاتمه داد و موجب بروز بیداری امت اسلامی شد.[۱۵۲] زنده‌کردن امید در دنیای اسلام و عرب نسبت به شکست‌پذیری استکبار و صهیونیسم، پویایی ملت‌ها و مشکل‌آفرینی برای استکبار، قوت‌یابی جبهه حق در برابر جبهه باطل، تغییر سیاسی نقشه جهان، تغییر معادلات قدرت در خاورمیانه و ارائه الگوی مبارزه به جنبش‌های آزادی‌بخش از دیگر دستاوردهای انقلاب اسلامی بود.[۱۵۳]

از سوی دیگر، به صورت خاص، انقلاب اسلامی ایران به صورت عمیق بر شیعیان لبنان اثر گذاشت و در میان آنان به صورت الگویی مهم به کار گرفته شد.[۱۵۴] تأثیر نهضت اسلامی ایران در عراق به تشکیل و رشد گروه‌های اسلامی انقلابی در این کشور انجامید.[۱۵۵] در فلسطین روش نویی از مبارزه با الگوی دینی در میان توده‌های مردم و در کالبد انتفاضه علیه اسرائیل سر برآورد[۱۵۶] و گروه‌هایی چون جهاد اسلامی و سازمان مقاومت اسلامی یا حماس با الهام‌گرفتن از انقلاب اسلامی ایران تشکیل شدند. در این میان حماس آشکارا از انقلاب اسلامی دفاع کرد و خواستار الگوگرفتن از مردم ایران شد.[۱۵۷]

چنان‌که انقلاب اسلامی ایران بر حرکت‌های اسلامی افغانستان نیز مؤثر بود و مشترکات فرهنگی به‌ویژه زبان فارسی آن را هموارتر می‌ساخت.[۱۵۸]

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و اشغال افغانستان به دست ارتش سرخ شوروی، گروه‌های شیعه و سنی در قالب مجاهدان افغانی، مبارزه با ارتش را با تکیه بر اسلام از انقلاب اسلامی الهام گرفتند.[۱۵۹] در کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس بحرین، کویت و عربستان حرکت‌هایی به وجود آمد،[۱۶۰] به‌ویژه رژیم سلطنتی عربستان سعودی با چالش‌های مذهبی و سیاسی در مشروعیت حاکمیت خود روبه‌رو شد.[۱۶۱] «سازمان انقلاب اسلامی جزیرة العرب» از گروه‌های شیعی و رهبر قیام‌های ۱۹۷۹م در استان قطیف نیز تحت تأثیر انقلاب اسلامی پدید آمد.[۱۶۲] انقلاب اسلامی به جز کشورهای عربی، در دیگر مناطق و کشورها ازجمله آسیای جنوبی، آسیای مرکزی، قفقاز و ترکیه نیز بازتاب یافت[۱۶۳] و نقشی فزاینده در بازگشت به اسلام در بسیاری از این کشورها و در حوزه اتحاد جماهیر شوروی گذاشت و رژیم کمونیستی شوروی را با چالش جدی روبه‌رو ساخت.[۱۶۴] در پاکستان نیز پیروزی انقلاب اسلامی باعث ارتقای سطح فکری و بینش سیاسی نسل جوان و پیدایش نهضت اجرای فقه جعفری گردید. سیدعارف حسین حسینی رهبر این نهضت معتقد بود پذیرش رهبری امام‌خمینی در جهان اسلام یک ضرورت است و تأکید می‌کرد آمریکا اجازه ندارد از پایگاه‌هایش در پاکستان علیه ایران استفاده کند.[۱۶۵] (ببینید: سیدعارف‌حسین حسینی) در کشمیر نیز - که به دلایل فرهنگی و تاریخی، آن را ایران صغیر خوانده‌اند- همواره در اعتراض‌های مردمی، شعارهای انقلاب اسلامی تکرار می‌شود.[۱۶۶]

حضور ایران و مواضع آن بر سازمان‌های بین‌المللی همانند جنبش عدم‌تعهد، سازمان کنفرانس اسلامی، اوپک و اتحادیه بین‌المجالس در تصمیمات و قطعنامه‌های صادرشده نقش مهمی داشته است.[۱۶۷] به اعتراف برخی از سران آمریکای لاتین، انقلاب اسلامی بر الهیات رهایی‌بخش در این کشورها تأثیرگذار بوده است؛ به گونه‌ای که سوموزا دیکتاتور سرنگون‌شده نیکاراگوئه در انقلاب ۱۹۷۹م/ ۱۳۵۸ش این کشور، ضمن تأکید بر نقش کشیشان در این انقلاب، به وجود ارتباط میان انقلابیان نیکاراگوئه و ایران اشاره و ادعا کرده است کشیش‌هایی که در انقلاب نیکاراگوئه نقش داشتند با ایران رفت و آمد و با امام‌خمینی دیدار کرده‌اند.[۱۶۸]

پس از پیروزی انقلاب اسلامی تغییراتی در چهره ظاهری در کشورهای اسلامی و رفتارهای عمومی آنها و حتی در میان مسلمانان در کشورهای غیر اسلامی پدید آمد؛ مانند گسترش حجاب اسلامی که نمونه بارز آن در ترکیه و در میان مسلمانان ساکن در کشورهای غربی دیده می‌شود؛ همچنین گرایش بیشتر مسلمانان به شرکت در مراسم مذهبی و رعایت تکالیف دینی را می‌توان ذکر کرد. این امر حتی در میان کشورهای دوردست آسیایی همانند اندونزی و مالزی و در اروپا و آمریکا نیز دیده می‌شود.[۱۶۹]

انقلاب اسلامی از نگاه شخصیت‌های جهانی

انقلاب اسلامی ایران بازتاب وسیعی در سطح جهان داشته است و شخصیت‌ها و اندیشمندان بسیاری به ارزیابی آن پرداخته‌اند که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

پروفسور راده بوژوویچ استاد و شرق‌شناس صربستانی با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی ایران قلب مسلمانان جهان را تسخیر کرد، یادآور شده است این انقلاب به رهبری امام‌خمینی، ایران را به قدرت بزرگ منطقه‌ای و عامل صلح جهانی تبدیل کرد و تحولات بزرگی را در نظام جهانی به وجود آورد که این تحولات در عرصه‌های مختلف ازجمله صلح و احترام به حقوق ملت‌ها تجلی یافته است. از نگاه وی جمهوری اسلامی ایران در موفقیت‌هایش در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مدیون موفقیت‌های آموزه‌های امام‌خمینی است که توانست با حمایت توده‌های مردم به سال‌ها نفوذ قدرت‌های بزرگ در ایران پایان دهد. بوژوویچ امام‌خمینی را بزرگ‌ترین چهره سیاسی قرن بیستم خوانده و تأکید می‌کند امام‌خمینی طلایه‌دار مبارزه با ستم و مدافع مظلومان بود و موجب بیداری اسلامی در کشورهای منطقه شد و خیزش‌های مردمی و حرکت‌هایی که در این کشورها انجام شد، الهام‌گرفته از انقلاب اسلامی ایران بود.[۱۷۰]

سفیان‌بن‌فرحات از فعالان برجسته رسانه‌ای تونس نیز انقلاب اسلامی ایران را رویدادی بسیار مهم در جهان دانست که به خواسته‌های ملت ایران جامه عمل پوشاند و به نظام دیکتاتوری پهلوی و هم‌پیمان با اسرائیل و ابزار غرب علیه کشورهای اسلامی پایان داد. وی جمهوری اسلامی را دشمن اصلی رژیم صهیونیستی و توانایی‌های ایران در تمام عرصه‌ها را موجب وحشت و نگرانی مقامات صهیونیستی و مایه افتخار مسلمانان شمرد.[۱۷۱]

وائل الامام نویسنده و تحلیلگر سوری، ایرانِ پیش از انقلاب را وابسته به آمریکا و رژیم صهیونیستی شمرد که امام‌خمینی موفق شد ملت ایران را از وابستگی به آمریکا و رژیم صهیونیستی نجات دهد و ویژگی منحصر به فرد نه شرقی و نه غربی انقلاب اسلامی، بسیاری از ملت‌ها را شیفته خود کرده است و اگر کشورهای عربی قصد دارند اسلام را اجرا کنند، باید از راهی که ملت و رهبری ایران رفته، الگو بگیرند.[۱۷۲]

دمیتری ژوکوف نویسنده روسی کتاب امام‌خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی با اشاره به جایگاه اندیشه امام‌خمینی در جهان، ایشان را احیاگر اسلام انقلابی و سیاسی در جهان برشمرده است. او با بیان اینکه اسلام در گذشته خمودگی و افسردگی داشت، انقلاب اسلامی را تحولی جان‌بخش به کالبد دین اسلام خواند که با شجاعتی مثال‌زدنی در برابر خرافه‌گرایان ایستاد و مرزهای جهان اسلام را درنوردید و بسیاری از پیروان ادیان و مذاهب دیگر را عاشق خود کرد.

به باور این نویسنده روسی اندیشه‌های انقلابی امام‌خمینی الهام‌بخش حرکت‌های آزادی‌بخش در جهان است. به گفته او، با وجود روحیه انقلابی که امام‌خمینی در پیروان خود به وجود آورد، غلبه بر آنان امکان‌پذیر نیست و همین افراد توانستند در جنگ هشت‌ساله که رژیم عراق بر ایران تحمیل کرد، ایستادگی کنند. از نگاه وی امام‌خمینی امروز زنده است و در قلب میلیون‌ها طرفدار خود حضور دارد و انقلاب اسلامی و مردمی چنان بارور شده که در مقابل هر قدرت توطئه‌گری توان ایستادگی دارد.[۱۷۳]

احمد هوبر از اندیشمندان مسلمان اهل سوئیس با ابراز شگفتی خود از مطالعه شخصیت امام‌خمینی و انقلاب اسلامی ایران، امام‌خمینی را نخستین رهبر مذهبی در قرن حاضر و پرچم‌دار انقلابی شمرد که هم‌زمان سه وجهه مذهبی، سیاسی و فرهنگی را در خود جمع کرده است؛ ولی دیگر انقلاب‌های سده اخیر وجهه سیاسی و اجتماعی داشته‌اند و بویی از مذهب نبرده‌اند و راه و روش‌هایشان امروزه کهنه شده و به تاریخ پیوسته است. امام‌خمینی دین، سیاست و فرهنگ را یکجا به کار گرفت و به همین دلیل راه وی ادامه خواهد یافت. از کارهای اعجاب‌انگیز امام‌خمینی از نظر وی ارتباط عمیق ایشان با نسل جوان و به میدان مبارزه کشاندن آنان بوده است. به باور هوبر، امام‌خمینی افزون بر برخورداری از ارزش‌های بزرگ اخلاقی و ایمان عمیق مذهبی، فقیهی آگاه بود و در زمینه‌های سیاست و دانش اجتماعی و اقتصادی نیز اطلاعات وسیعی داشت. انقلاب اسلامی ایران از نگاه وی، از بطن مردم جوشیده است و باید این انقلاب را انقلابی مردمی نامید،[۱۷۴] چنان‌که پروفسور حامد الگار استاد دانشگاه کالیفرنیا، انقلاب اسلامی ایران را معجزه‌ای الهی می‌داند؛ از این نظر که ملت ایران با تنها سلاح خود یعنی خدا و قرآن و آمادگی برای شهادت و فداکاری در مقابل یک رژیم شیطانی و طاغوتی ایستادگی کرد و به پیروزی رسید.[۱۷۵]

آسیب‌شناسی

انقلاب اسلامی پدیده‌ای برخاسته از عوامل معنوی و مادی و نیازمند پاسداری و هوشیاری است و غفلت از آن به بنیان‌های آن آسیب می‌رساند. امام‌خمینی بارها از نیاز انقلاب اسلامی ایران به حراست و مراقبت یاد کرد[۱۷۶] و هشدار داد که نگه‌داشتن انقلاب دشوارتر از پیروزی آن است[۱۷۷] و تأکید کرد این نعمت حاصل از مجاهدت‌های بزرگ و خون جوانان را باید چون عزیزترین امور قدر دانست و از آن پاسداری کرد.[۱۷۸] ایشان به مجلس و دولت و دیگر مسئولان توصیه می‌کرد قدر ملت را بدانند و در خدمت به آنان به‌ویژه مستضعفان و ستمدیدگان فروگذاری نکنند[۱۷۹] و به دیگر ملت‌های اسلامی توصیه می‌کرد از انقلاب اسلامی و مردم ایران الگو بگیرند و حکومت‌های زورگو و وابسته به شرق و غرب را با همه توان سر جای خود بنشانند.[۱۸۰]

امام‌خمینی هشدار می‌داد چه بسا غفلت از پاسداری از انقلاب، نادیده‌گرفتن مددهای الهی و غرور از پیروزی، آن را دچار آفت کند[۱۸۱] و موجب شکست آن شود و شکست انقلاب نیز موجب شکست اسلام خواهد بود.[۱۸۲] شکست اسلام در ایران تا قرن‌ها جبران‌ناپذیر خواهد بود،[۱۸۳] چنان‌که شکست انقلاب، شکست همه مستضعفان در سراسر جهان را در پی خواهد داشت[۱۸۴] ایشان رمز بقای انقلاب را همان رمز پیروزی دانسته است که عبارت بود از انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه.[۱۸۵]

امام‌خمینی دربارهٔ آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی و ضرورت پرهیز از عوامل آسیب، بارها سخن گفته و هشدار داده است که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

انحراف از اصول و ارزش‌های اسلامی

امام‌خمینی انگیزه الهی و مقاصد عالی حکومت اسلامی را از ارکان پیروزی و نیز رمز بقای انقلاب شمرده است.[۱۸۶] پایبندی به اصول و موازین اسلامی و انقلابی،[۱۸۷] استمرار تحول روحی و معنوی[۱۸۸] و اهتمام به تقویت معارف اسلامی در میان مردم[۱۸۹] مهم‌ترین سفارش امام‌خمینی به انقلابیان بود.

ایشان تأکید می‌کرد اگر اسلامیت نهضت و تقیّد به همه جهات اسلامی در امان باشد، انقلاب اسلامی نیز آسیب نخواهد دید وگرنه افکار و راه‌های کج و پراکنده، مردم را به بیراهه می‌برند و انقلاب آسیب خواهد دید. ایشان به مردم و مسئولان توصیه می‌کرد برای پاسداری از انقلاب، انگیزه الهی خود را حفظ کنند و از راه اسلام منحرف نشوند[۱۹۰] و در صورت انحراف مسئولان و دولت، وظیفه مردم می‌دانست که در برابر آن بایستند.[۱۹۱]

ارزش‌گریزی و رفاه‌زدگی

از نگاه امام‌خمینی معنویت و خداجویی توشه راه انقلابیان و رمز پیروزی آنان بود[۱۹۲] فروکاهش اهدافِ نهضت به اهداف مادی، جایگزین‌شدن ضد ارزش‌ها به جای ارزش‌ها و تحریف آرمان‌ها و ارزش‌ها و گرایش به راحت‌طلبی و تجمل‌گرایی[۱۹۳] و شهوترانی و نفوذ فرهنگی بیگانگان،[۱۹۴] شکست انقلاب اسلامی را در پی خواهد داشت.[۱۹۵]

ایشان انحطاط روحی و تن‌دادن به ظلم و ستم و خودباختگی را ناشی از نبود تزکیه می‌دانست[۱۹۶] و مال‌اندوزی و قدرت‌طلبی مسئولان[۱۹۷] و غرور و خودپسندی[۱۹۸] را آفت و عامل شکست انقلاب می‌خواند و درمان آن را توجه به تحول روحی و تزکیه[۱۹۹] و توجه به امور فرهنگی[۲۰۰] می‌دانست.

بیرون‌رفتن از صحنه

ضرورت اجراشدن احکام اسلام از پشتوانه‌های فکری انقلاب بود. امام‌خمینی ترویج جدایی دین از سیاست را انحرافی مهم از آرمان‌های انقلاب می‌شمرد[۲۰۱] و به مردم، مسئولان و روحانیت یادآور می‌شد اسلام دینی سیاسی اجتماعی است و برای اجرای شعارها و احکام دین در جامعه، باید تلاش کنند.[۲۰۲] توطئه‌های مداوم دشمن برای دلسردکردن مردم و خارج‌کردن آنان از صحنه، آفت انقلاب است[۲۰۳] و به انقلاب صدمه خواهد زد.[۲۰۴]

ایشان با اشاره به نهضت مشروطه، کناره‌گیری و بی‌توجهی مردم و روحانیان را از عوامل شکست آن می‌شمرد[۲۰۵] و به مردم به‌ویژه روحانیان سفارش می‌کرد در صحنه باشند و کارهای روزانه، آنان را از حراست از انقلاب غافل نکند.[۲۰۶] ایشان با توجه به شرایط دشوار انقلاب و جنگ تحمیلی به خطیبان و نویسندگان سفارش می‌کرد از فرصت ماه محرم و صفر استفاده کنند و با حضور در اجتماعات، مسائل انقلاب را برای مردم بگویند.[۲۰۷]

سستی حوزه‌ها در تربیت نیروها

امام‌خمینی انقلاب اسلامی را مولود حوزه علمیه و استمرار و اسلامی‌ماندن آن را نیز معلول آماده‌کردن نیروی لازم فکری در حوزه می‌داند و در این جهت بایسته می‌داند حوزه علمیه برای این کار برنامه‌ریزی کند. ایشان هشدار می‌داد اگر حوزه‌ها از عهده تربیت فقها و علما و خطیبان موجه و مورد علاقه مردم برنیایند و بدون برنامه صحیح و ضابطه اسلامی‌عقلایی اداره شوند، باید همه منتظر فاجعه شکست جمهوری اسلامی و اسلام بزرگ باشند و اگر اکنون با همت همگان از سرچشمه فساد جلوگیری نشود، فردا و فرداها دیر است و چه بسا به جایی برسد که از قدرت همه خارج شود.[۲۰۸]

اختلاف و تفرقه

امام‌خمینی وحدت همه اقشار مردم را رمز پیروزی[۲۰۹] و اختلاف و تفرقه در میان انقلابیان و جداشدن مردم از یکدیگر را آفت انقلاب[۲۱۰] می‌دانست و به گروه‌ها و احزاب گوناگون هشدار می‌داد که کارشناسان بیگانه، تفرقه در میان ملت‌ها را بهترین راه شکست آنان دیده‌اند.[۲۱۱]

ایشان مردم، روحانیان، دانشگاهیان و روشنفکران[۲۱۲] ارتش و سپاه[۲۱۳] و طلاب انقلابی و مدرسان طرفدار انقلاب[۲۱۴] را به همبستگی و اتحاد در برابر گروه‌های بی‌توجه و فرصت‌طلب دعوت می‌کرد و هشدار می‌داد درصورت جدایی از همدیگر، همه گروه‌های انقلابی از صحنه حذف خواهند شد.[۲۱۵] (ببینید: وحدت)

بی‌عدالتی و بی‌توجهی به محرومان

توجه به عدالت اجتماعی و حمایت و پشتیبانی از محرومان از سفارش‌های مداوم امام‌خمینی به مردم و مسئولان و روحانیت بود.[۲۱۶] ایشان به مجلس، دولت و مسئولان نظام یادآور می‌شد انقلاب اسلامی با فداکاری مردم تحقق پیدا کرده و تداوم آن نیز مدیون خدمات آنان است. آنان باید قدر ملت همیشه در صحنه ایران را بدانند و در خدمتگزاری به آنان از هیچ تلاشی فروگذار نکنند.[۲۱۷] ایشان بی‌عدالتیِ اقتصادی و بی‌توجهی به مردم محروم را آسیب جدی انقلاب شمرده و پیاپی به ثروتمندان و مسئولان هشدار می‌داد که در صورت نارضایتی طبقات محروم، انفجار رخ خواهد داد و همه نابود خواهند شد.[۲۱۸] (ببینید: عدالت اجتماعی)

بی‌توجهی به انقلابیان

از توصیه‌های مهم امام‌خمینی توجه به پیشگامان جبهه انقلاب و دفاع مقدس به مسئولان بود.[۲۱۹] ایشان با اشاره به نفوذی‌ها و مخالفان انقلاب به مسئولان نظام سفارش می‌کرد نگذارند انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.[۲۲۰] ایشان به مسئولان سفارش می‌کرد قدر جوانان متعهد، حزب‌اللهی و انقلابی را بدانند و آنان را تشویق و از آنان قدردانی کنند تا موجب شکوفایی بیشتر آنان شوند؛ زیرا آنان صاحبان اصلی انقلاب‌اند که ایران را نجات دادند و از این پس نیز حفظ خواهند کرد،[۲۲۱] چنان‌که توجه به طلاب انقلابی و مبارز، از توصیه‌های ایشان به مسئولان حوزه بود،[۲۲۲] در همین راستا ایشان خطر برخی ملی‌گراهای سازشکار را گوشزد کرده و یادآور شده است اگر زمام انقلاب در دست ملی‌گرایان بود، به‌راحتی در سختی‌ها و تنگناها دست ذلت و سازش به طرف دشمنان دراز می‌کردند و برای اینکه خود را از فشارهای روزمره سیاسی برهانند، همه کاسه‌های صبر و مقاومت را یکجا می‌شکستند و به همه میثاق‌ها و تعهدات ملی و میهنی ادعاییِ خود پشت پا می‌زدند.[۲۲۳]

سوء مدیریت

امام‌خمینی نظم و سامان‌دهی و برنامه‌ریزی و استفاده از افراد متعهد و متخصص را عامل پیشرفت کشور شمرده است و از سوی دیگر، سوء مدیریت و ضعف فکر و عمل را موجب خسارت و شکست انقلاب معرفی کرده است.[۲۲۴] ایشان به مسئولان هشدار داده است اگر سبب سوء مدیریت و ضعف فکر و عمل آنان، به اسلام و مسلمانان آسیبی وارد شود، مرتکب گناه کبیره مهلکی شده‌اند. ایشان به مسئولان سفارش می‌کند هر یک از آنان که در مدیریت و اراده مقاومت در برابر هوای نفس احساس ضعف کرد، بدون جوسازی، دلاورانه و با سرافرازی از مقام خود استعفا کند.[۲۲۵] (ببینید: مدیریت و مسئولان و کارگزاران)

محصورماندن انقلاب در کشور

امام‌خمینی انقلاب اسلامی را از آنِ همه مسلمانان، بلکه مستضعفان جهان می‌داند و آگاهی از اهداف انقلاب و استفاده از دستاوردهای آن در دیگر نقاط جهان را از عوامل وحشت مستکبران شمرده است.[۲۲۶] ایشان به دست‌اندرکاران توصیه می‌کرد انقلاب را پیش ببرند و صدای آن را به گوش دیگر مسلمانان برسانند.[۲۲۷]

از نگاه ایشان صدور انقلاب از یک سو می‌تواند تاکتیکی تهاجمی علیه دشمنان انقلاب برای دورکردن خطر آنان از انقلاب و نگهبانی از آن باشد و از سوی دیگر، اندیشه صدور انقلاب، هم آرمان و هدف متعالی و هم سیاست و راهبرد کلان انقلاب و جمهوری اسلامی ایران است. ایشان تداوم انقلاب و نابودی قدرت‌ها و ابرقدرت‌هایی را که کمر به نابودی انقلاب بسته‌اند، وابسته به صدور انقلاب دانسته و هشدار داده است اگر انقلابیان در محیطی دربسته بمانند قطعاً با شکست مواجه خواهند شد.[۲۲۸] (ببینید: صدور انقلاب)

تحریف تاریخ انقلاب

امام‌خمینی با توجه به ضرورت ثبت و انتقال واقعیت‌ها به نسل آینده و جلوگیری از تحریف تاریخ انقلاب به دست نویسندگانِ غیرمتعهد و وابسته به قدرت‌های غربی و شرقی، لازم دانسته است تاریخ پرحادثه انقلاب اسلامی همان گونه که هست ثبت شود و از نقش مستضعفان در انقلاب غفلت نشود و در حد امکان تلاش شود برای جلوگیری از تحریف، تاریخ با صدا و تصویر به‌خصوص از زبان توده‌های رنج‌دیده مستند گردد.[۲۲۹] (ببینید: نهضت امام‌خمینی (کتاب)) ایشان همچنین دربارهٔ تحریف تاریخ انقلاب و برداشت‌های لیبرالیستی و ماتریالیستی از وقایع تاریخی به‌ویژه درکتاب‌های درسی و دانشگاهی پس از انقلاب ابراز نگرانی و تأسف کرد و در نامه‌ای از ریاست وقت شورای عالی انقلاب فرهنگی خواست به این امور رسیدگی کند.[۲۳۰]

پانویس

  1. آرنت، انقلاب، ۳۶؛ خلیل‌جر، فرهنگ لاروس، ۱/۳۷۱؛ بعلبکی، المورد، ۵۷۰؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۶۲۹.
  2. آرنت، انقلاب، ۳۶؛ آشوری، دانشنامه سیاسی، ۴۷.
  3. آشوری، دانشنامه سیاسی، ۴۷؛ مهرداد، فرهنگ جدید سیاسی، ۲۱.
  4. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۲۲.
  5. فارسی، فرهنگ واژه‌های انقلاب اسلامی، ۱۳۳–۱۳۴ و ۱۳۹.
  6. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۲۲.
  7. آشوری، دانشنامه سیاسی، ۲۷۰؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۴/۱۹۷–۱۹۶؛ موسوی، کودتا و ضد کودتا، ۱۴.
  8. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۳۲؛ باتامور، ۴۷–۵۶.
  9. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۳۱–۳۲؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۴/۲۰۹.
  10. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۲۲–۲۵؛ برینتون، کالبدشکافی چهار انقلاب، ۴۵–۵۹.
  11. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۳۲.
  12. نهج البلاغه، خ۱۶، ۳۲–۳۴.
  13. مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۴۴/۳۴۲؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۸۹.
  14. ابن‌قتیبه، الامامة و السیاسه، ۲/۳۰؛ اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۲۴–۱۴۵؛ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۴/۱۵۸.
  15. علیزاده، انقلاب کبیر فرانسه علل و نتایج، ۵۰–۵۳.
  16. شیخ الاسلامی، انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ و عهدنامه ۱۹۲۱ ایران و شوروی، ۶.
  17. نهرو، میعاد با سرنوشت، ۱۲.
  18. الگار، ایران و انقلاب اسلامی، ۳۰.
  19. ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، مقدمه ۱/۵۳–۶۴؛ سامعی، انقلاب اسلامی و نهضت‌های ملی مذهبی معاصر ایران، ۵۵–۵۶.
  20. کربلایی، قرارداد رژی۱۸۹۰م یا تاریخ انحصار دخانیات در سال ۱۳۰۹، ۱۵۱–۱۵۳؛ نهاوندیان، پیکار پیروز تنباکو، ۱۰۸؛ الگار، ایران و انقلاب اسلامی، ۳۰–۳۱.
  21. حسینیان، تجربه مشروطیت، ۱۰۷.
  22. جاسبی، بررسی نهضت‌های اخیر ایران، ۱۷۹–۲۰۶؛ سامعی، انقلاب اسلامی و نهضت‌های ملی مذهبی معاصر ایران، ۹۷.
  23. فخرایی، سردار جنگل، ۴۹–۱۲۳.
  24. کسروی، قیام شیخ‌محمد خیابانی، ۱۴۳، ۱۵۱ و ۱۶۷.
  25. مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۴/۶۰.
  26. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۴/۷۴.
  27. فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ۱/۱۷۶ و ۸۵–۲۲۷؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴۴.
  28. امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۵۲۱.
  29. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۳/۷۷۶.
  30. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۱۰۰.
  31. زونیس، شکست شاهانه، ۱۱۴.
  32. امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۰۸.
  33. شفیعی، انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، ۱۲.
  34. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۴/۷۵.
  35. محمدی، انقلاب اسلامی، ۸۲–۸۳.
  36. حشمت‌زاده، نفت و انقلاب اسلامی، راه انقلاب، ۲/۳۳۲–۳۳۵.
  37. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۲۵ و ۳/۲۲۹–۲۳۰.
  38. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۴۱ و ۴۷۰.
  39. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۹۳.
  40. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۵۳۵–۵۳۶.
  41. لطفیان، ارتش و انقلاب اسلامی ایران، ۱۸۷.
  42. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۸۰ و ۹۱.
  43. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۹۹–۲۰۱.
  44. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۵۲۴.
  45. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۷۸؛ روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۱۱–۱۳.
  46. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۹۷–۱۹۸.
  47. استمپل، درون انقلاب اسلامی، ۶۵–۷۱.
  48. جلیلیان و عزیزی، جنبش دانشجویی و انقلاب اسلامی، ۱/۳۳۱–۳۴۸.
  49. خمینی، تحلیلی بر حوادث انقلاب اسلامی و زندگی امام‌خمینی، ۳۶–۳۷.
  50. استمپل، درون انقلاب اسلامی، ۷۵–۸۱.
  51. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۱۰۳.
  52. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۱۰۳.
  53. استمپل، درون انقلاب اسلامی، ۱۶۳–۱۶۶.
  54. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۶۳۴–۶۳۵؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۸۸.
  55. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۱۰۶؛ استمپل، درون انقلاب اسلامی، ۱۶۷–۱۷۲.
  56. پوریزدان‌پرست، همگام با مردم در انقلاب اسلامی، ۱/۲۸۳–۲۸۸؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۲۹.
  57. کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ۳۶۹–۳۷۰.
  58. استمپل، درون انقلاب اسلامی، ۱۵۰.
  59. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۱۱۰.
  60. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۶۵۱.
  61. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۶۵۱.
  62. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۱۱۱.
  63. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۴۰ و ۱۵/۲۳۸–۲۳۹.
  64. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۵۰.
  65. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۶۳ و ۱۰/۳۵۶.
  66. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۶۲؛ ۱۷/۱۶۹ و ۱۹/۴۹۷.
  67. امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۵۴ و ۱۳/۱۶۰.
  68. شفیعی، انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، ۱۲–۱۳.
  69. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۶۵ و ۴/۴۳، ۸۳.
  70. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۶۲–۲۶۳.
  71. امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۵۶–۱۵۷؛ ۱۰/۳۷۳؛ ۱۳/۲۸۱ و ۲۰/۳۲۲.
  72. امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۳۳.
  73. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۵۰۳.
  74. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۴۵.
  75. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۹۸.
  76. امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۹۷؛ ۵/۱۵۲ و ۲۱/۴۰۵.
  77. شفیعی، انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، ۱۵.
  78. خاتمی، ویژگی‌های امام‌خمینی، رستاخیز بزرگ، ۶۴.
  79. شفیعی، انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، ۷–۸.
  80. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۱۳.
  81. فوران، مقاومت شکننده، ۵۳۲.
  82. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۶۳.
  83. شفیعی، انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، ۸–۹.
  84. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۱؛ ← مصباح یزدی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۸۷–۹۰.
  85. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۱–۴۰۲.
  86. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۵۴۲؛ ۹/۱۸۹ و ۱۰/۷۵.
  87. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۸۰.
  88. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۶۳.
  89. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۰.
  90. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۸۰.
  91. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۴۶–۱۴۷.
  92. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۹۳–۴۹۴.
  93. عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۵۳۹.
  94. محمدی، تحلیلی بر انقلاب، ۴۸.
  95. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۱۶، ۴۷۸ و ۱۱/۱۹۷.
  96. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۲۹؛ ۷/۲۳–۲۴؛ ۹/۸۹ و ۱۰/۲۰۰.
  97. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۴.
  98. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۴۶؛ ۹/۱۵۲ و ۱۱/۱۹۹؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۹۴–۱۹۶.
  99. عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۲۴–۲۵.
  100. خامنه‌ای، مبانی و ویژگی‌های، ۴.
  101. عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۲۵.
  102. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۱۸۲–۱۸۳.
  103. شفیعی، انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، ۱۹.
  104. مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۴/۱۶۵.
  105. شفیعی، انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، ۱۹.
  106. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۰۴–۳۰۵ و ۴۰۷؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۹۶.
  107. نقیب‌زاده و امانی، وحید امانی زورام، نقش روحانیت شیعه در انقلاب اسلامی ایران، ۱۱۱.
  108. اسپوزیتو، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ۸۳.
  109. فوران، مقاومت شکننده، ۵۶۷؛ امام‌خمینی، ۶/۸۱.
  110. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۷۵ و ۱۵۹.
  111. بخاش، اسلام و عدالت اجتماعی در ایران، ۱۳۳.
  112. فراتی، رهیافت‌های نظری بر انقلاب اسلامی، ۷۴–۷۵.
  113. مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۴/۲۸۸–۲۸۹؛ خامنه‌ای، حدیث ولایت، ۱۳۷۹، ۸۹.
  114. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۰۲–۴۰۳.
  115. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۶۳.
  116. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۸۱–۸۲.
  117. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۰۵–۱۰۶؛ ۹/۱۵۲ و ۱۶/۲۷۵.
  118. مازندرانیان، تاریخ شفاهی مساجد تأثیرگذار در انقلاب اسلامی، ۱۱.
  119. هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۲۳۳.
  120. نقیب‌زاده و امانی، وحید امانی زورام، نقش روحانیت شیعه در انقلاب اسلامی ایران، ۱۹۸.
  121. رزمگیر، نهادها و ارگان‌هایی که به حکم امام‌خمینی تأسیس شده‌اند، ۳۳۳–۳۶۳.
  122. شفیعی، انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، ۲۱.
  123. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۴۲۳.
  124. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۶۹–۱۷۰.
  125. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۷۷ و ۲۱/۴۳۹.
  126. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۷۶.
  127. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۳۵.
  128. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۴۷۶.
  129. شفیعی، انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، ۲۱.
  130. شفیعی، انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، ۲۱.
  131. فارسی، فرهنگ واژه‌های انقلاب اسلامی، ۳۹۱.
  132. شفیعی، انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، ۲۲؛ صدیقی، نهضت‌های اسلامی و انقلاب اسلامی ایران، ۳۹–۴۰.
  133. هاشمی رفسنجانی، ناگفته‌های انقلاب، ۱۸۷–۱۸۸.
  134. خاتمی، ویژگی‌های امام‌خمینی، رستاخیز بزرگ، ۵۹.
  135. خاتمی، ویژگی‌های امام‌خمینی، رستاخیز بزرگ، ۶۴.
  136. شفیعی، انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، ۲۲–۲۳.
  137. هاشمی رفسنجانی، ناگفته‌های انقلاب، ۱۸۸.
  138. فاضل میبدی، مردم‌سالاری از نگاه امام‌خمینی، ۱/۲۵۲–۲۶۳؛ ملک‌زاده، مردم‌سالاری دینی از نگاه امام‌خمینی، ۱/۳۲۱–۳۳۴.
  139. شفیعی، انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، ۲۲–۲۳؛ فارسی، فرهنگ واژه‌های انقلاب اسلامی، ۳۹۲.
  140. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۴۰۲.
  141. خامنه‌ای، حدیث ولایت، ۱۳۶۸، ۳۴.
  142. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۴۲۴.
  143. خواجه‌سروی، سی گفتار پیرامون امام‌خمینی-انقلاب و جمهوری اسلامی، ۳۲۱.
  144. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۸۸.
  145. فارسی، فرهنگ واژه‌های انقلاب اسلامی، ۳۹۱–۴۱۹؛ جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۲۱۹–۲۳۲.
  146. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۸۶–۱۸۷.
  147. محمدی، بازتاب انقلاب، ۱۲۰–۱۲۱.
  148. شفیعی، انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، ۲۳.
  149. سلیمانی‌زاده، انقلاب اسلامی و احیای هویت دینی شیعیان لبنان، ۱۱۱.
  150. اسپوزیتو، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ۸۶.
  151. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۲۱۱.
  152. رایت، شیعیان مبارزان راه خدا، ۱۷۴–۱۷۵.
  153. شفیعی، انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، ۲۳–۲۴.
  154. نورتون، منشأ و تجدید حیات امل، ۲۹۰–۲۹۱؛ اسپوزیتو، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ۲۱.
  155. امرایی، انقلاب اسلامی ایران و جنبش‌های اسلامی معاصر، ۲۱۶–۲۱۷؛ جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۲۱۲.
  156. امرایی، انقلاب اسلامی ایران و جنبش‌های اسلامی معاصر، ۲۶۸.
  157. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۲۱۲؛ جمهوری اسلامی، ۳؛ کیهان، ۱۰/۱۲/۱۳۶۶.
  158. خلیل‌زاد، انقلاب اسلامی و مقاومت افغانستان، ۳۵۳–۳۵۴.
  159. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۲۱۳.
  160. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۲۱۲.
  161. امرایی، انقلاب اسلامی ایران و جنبش‌های اسلامی معاصر، ۲۰۸.
  162. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۲۱۲.
  163. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۲۱۳–۲۱۴.
  164. محمدی، بازتاب انقلاب، ۱۲۳–۱۲۴.
  165. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۲۱۳–۲۱۴.
  166. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۲۱۴.
  167. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۲۱۵.
  168. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۲۱۵–۲۱۶.
  169. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، ۲۱۶.
  170. کیهان، ۱۸/۱۱/۱۳۹۴، ۷.
  171. کیهان، ۱۸/۱۱/۱۳۹۴، ۷.
  172. کیهان، ۱۸/۱۱/۱۳۹۴، ۷.
  173. کیهان، ۱۸/۱۱/۱۳۹۴، ۷.
  174. کیهان، ۱۸/۱۱/۱۳۹۴، ۷.
  175. کیهان، ۱۸/۱۱/۱۳۹۴، ۷.
  176. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۸؛ ۸/۵۱۱؛ ۹/۳۸۳ و ۱۷/۳۲۶.
  177. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۲۶.
  178. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۱۲.
  179. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۱۲.
  180. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۱۲–۴۱۳.
  181. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۱۸.
  182. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۶۹.
  183. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۴۶۸.
  184. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۴۶.
  185. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۴.
  186. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۴.
  187. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۳۶.
  188. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۴۵؛ ۷/۴۹۴ و ۱۲/۳۶۶.
  189. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۰۰.
  190. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۸۰ و ۱۰/۵۱.
  191. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۶–۷.
  192. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۰۷.
  193. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۵۱۹–۵۲۰ و ۲۱/۳۲۷ ← منصوری لاریجانی، انقلاب اسلامی و اولویت‌های آن، ۱۹۸–۱۹۹؛ باباپور، تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران، ریشه‌ها و پیامدها، ۳۵۴–۳۵۵.
  194. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۱۰–۱۱۱.
  195. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۳.
  196. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۶۶ و ۱۳/۴۱۴.
  197. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۳.
  198. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۲۲۱.
  199. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۴۴۳.
  200. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۵.
  201. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۴–۱۵.
  202. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۸۸؛ ۹/۳۳۳–۳۳۴؛ ۱۰/۱۵؛ ۱۳/۴۳۳–۴۳۴ و ۱۸/۴۶۳.
  203. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۳۷–۴۳۸.
  204. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۰۲–۲۰۳.
  205. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۲۹ و ۱۸/۱۹۶، ۲۷۶ و ۳۳۵.
  206. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۱–۱۴ و ۱۵/۳۲۹.
  207. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۳۰.
  208. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۶.
  209. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۴.
  210. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۱۵.
  211. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۹۰.
  212. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۴۷۲–۴۷۴.
  213. ۱۹/۴۰۱–۴۰۲.
  214. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۶۷.
  215. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۷–۲۸۸.
  216. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۱۹–۲۰؛ ۱۶/۴۳–۴۴ و ۱۸/۳۲.
  217. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۲۲.
  218. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۴۶۸–۴۶۹ و ۱۰/۳۳۵.
  219. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۹۳.
  220. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۹۳.
  221. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۰–۱۵۱.
  222. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۸۰.
  223. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۹۸.
  224. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۷.
  225. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۷.
  226. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۳۸.
  227. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۲۷.
  228. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۰۲–۲۰۳.
  229. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۳۹–۲۴۰.
  230. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۹۴–۲۹۶.

منابع

  • آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب.
  • درآمدی بر جامعه‌شناسی سیاسی ایران معاصر، ترجمه احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی ولیلایی، تهران، نی، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش.
  • آرنت، هانا، انقلاب، ترجمه، عزت‌الله فولادوند، تهران، خوارزمی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
  • آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، تهران، مروارید، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۶ش.
  • ابن‌اثیر، علی‌بن‌محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
  • ابن‌قتیبه دینوری، عبدالله‌بن‌مسلم، الامامة و السیاسه، تحقیق طه محمد الزینی، بی‌جا، حلبی، بی‌تا.
  • اسپوزیتو، جان ال، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ترجمه محسن مدیرشانه‌چی، تهران، باز، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • استمپل، جان. دی، درون انقلاب اسلامی، ترجمه منوچهر شجاعی، تهران، رسا، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
  • اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، تحقیق سیداحمد صقر، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.
  • الگار، حامد، ایران و انقلاب اسلامی، ترجمه مرتضی اسعدی و حسن چیذری، تهران، قلم، چاپ اول، ۱۳۶۰ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امرایی، حمزه، انقلاب اسلامی ایران و جنبش‌های اسلامی معاصر، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
  • باباپور، محمدمهدی، تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران، ریشه‌ها و پیامدها، قم، مرکز جهانی علوم انسانی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • باتامور، تام، جامعه‌شناسی سیاسی، ترجمه محمد حریری اکبری، تهران، قطره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • بخاش، شائول، اسلام و عدالت اجتماعی در ایران، چاپ‌شده در تشیع، مقاومت و انقلاب، مجموعه مقالات کنفرانس بین‌المللی دانشگاه تل‌آویو ۱۹۸۴، تهران، پیشگام، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
  • برینتون، کرین، کالبدشکافی چهار انقلاب، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، نو، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.
  • بعلبکی، روحی، المورد، بیروت، دارالعلم للملائین، چاپ هفتم، ۱۹۹۵م.
  • پوریزدان‌پرست، سیدمحمدهاشم، همگام با مردم در انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • جاسبی، عبدالله، بررسی نهضت‌های اخیر ایران، انقلاب مشروطه ایران، بی‌جا، چاپ اول، ۱۳۵۹ش.
  • جلیلیان، یاسر، و رامین عزیزی، جنبش دانشجویی و انقلاب اسلامی، چاپ‌شده در پژوهشنامه انقلاب اسلامی ایران، تدوین مجتبی سلطانی احمدی و رحیم نیکبخت، تهران، خانه کتاب، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
  • جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، قم، معارف، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
  • جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۳۵۸/۱۲/۸ش.
  • حسینیان، روح‌الله، تجربه مشروطیت، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • حشمت‌زاده، محمدباقر، نفت و انقلاب اسلامی، راه انقلاب، چاپ‌شده در مجموعه مقالات پژوهشی دربارهٔ انقلاب اسلامی، تهران، کمیته پژوهش و مطالعات ستاد دهه فجر، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • خاتمی، سیدمحمد، ویژگی‌های امام‌خمینی، رستاخیز بزرگ، چاپ‌شده در رسول آفتاب، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • خامنه‌ای، سیدعلی، مبانی و ویژگی‌های انقلاب اسلامی، چاپ‌شده در رسول آفتاب، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • خامنه‌ای، سیدعلی، نرم‌افزار حدیث ولایت.
  • خلیل‌جر، فرهنگ لاروس، ترجمه سیدحمید طبیبیان، امیرکبیر، چاپ یازدهم، ۱۳۸۰ش.
  • خلیل‌زاد، زلمی، انقلاب اسلامی و مقاومت افغانستان، چاپ‌شده در تشیع، مقاومت و انقلاب، مجموعه مقالات کنفرانس بین‌المللی دانشگاه تل‌آویو ۱۹۸۴، تهران، پیشگام، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
  • خمینی، سیداحمد، تحلیلی بر حوادث انقلاب اسلامی و زندگی امام‌خمینی، چاپ‌شده در رسول آفتاب، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • خواجه‌سروی، غلامرضا، سی گفتار پیرامون امام‌خمینی-انقلاب و جمهوری اسلامی، تهران، دانشگاه امام‌صادق(ع)، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • رایت، رابین، شیعیان مبارزان راه خدا، ترجمه علی اندیشه، تهران، قومس، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
  • رزمگیر، سیدمحمد، نهادها و ارگان‌هایی که به حکم امام‌خمینی تأسیس شده‌اند، چاپ‌شده در رسول آفتاب، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، ج۱، تهران، عروج، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، ج۳، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۲ش.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، ج۴، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
  • زونیس، ماروین، شکست شاهانه، ترجمه عباس مخبر، تهران، طرح نو، چاپ دوم، ۱۳۷۰ش.
  • سامعی، احمد، انقلاب اسلامی و نهضت‌های ملی مذهبی معاصر ایران، تهران، چکادامیربهادر، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • سلیمانی‌زاده، داود، انقلاب اسلامی و احیای هویت دینی شیعیان لبنان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی تهران، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • شفیعی، احمد، انقلاب اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، مجله حصون، شماره ۷، ۱۳۸۵ش.
  • شیخ الاسلامی، جواد، انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ و عهدنامه ۱۹۲۱ ایران و شوروی، مجله اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره۵۳–۵۴، ۱۳۷۰ش.
  • صدیقی، کلیم، نهضت‌های اسلامی و انقلاب اسلامی ایران، ترجمه سیدهادی خسروشاهی، تهران، اطلاعات، چاپ پنجم، ۱۳۷۹ش.
  • علیزاده سوده، فرشته، انقلاب کبیر فرانسه علل و نتایج، مجله رشد آموزش تاریخ، شماره ۳۸، ۱۳۸۹ش.
  • عمید زنجانی، عباسعلی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، تهران، کتاب سیاسی، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
  • فارسی، جلال‌الدین، فرهنگ واژه‌های انقلاب اسلامی، تهران، بنیاد فرهنگی امام‌رضا(ع)، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • فاضل میبدی، محمدتقی، مردم‌سالاری از نگاه امام‌خمینی، چاپ‌شده در مردم‌سالاری دینی، به کوشش کاظم قاضی‌زاده، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • فخرایی، ابراهیم، سردار جنگل، تهران، جاویدان، چاپ سیزدهم، ۱۳۷۶ش.
  • فراتی، عبدالوهاب، رهیافت‌های نظری بر انقلاب اسلامی، قم، معارف، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
  • فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
  • فوران، جان، مقاومت شکننده، ترجمه احمد تدین، تهران، رسا، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
  • کدی، نیکی آر، ریشه‌های انقلاب ایران، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، قلم، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
  • کربلایی، حسن، قرارداد رژی۱۸۹۰م یا تاریخ انحصار دخانیات در سال ۱۳۰۹، تهران، مبارزان، چاپ دوم، ۱۳۶۱ش.
  • کسروی، احمد، قیام شیخ‌محمد خیابانی، به کوشش محمدعلی همایون کاتوزیان، تهران، مرکز، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • کیهان، روزنامه، ۱۳۶۶/۱۲/۱؛ ۱۳۹۴/۱۱/۱۸ش.
  • لطفیان، سعیده، ارتش و انقلاب اسلامی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • مازندرانیان، حمیدرضا، تاریخ شفاهی مساجد تأثیرگذار در انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • محمدی، منوچهر، انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلاب‌های فرانسه و روسیه، قم، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • محمدی، منوچهر، بازتاب انقلاب اسلامی در جهان اسلام، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره ۶۳، ۱۳۸۳ش.
  • محمدی، منوچهر، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، تهران، امیرکبیر، چاپ هفتم، ۱۳۷۷ش.
  • مصباح یزدی، محمدتقی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • ملک‌زاده، محمد، مردم‌سالاری دینی از نگاه امام‌خمینی، چاپ‌شده در مردم‌سالاری دینی، به کوشش کاظم قاضی‌زاده، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • منصوری لاریجانی، اسماعیل، انقلاب اسلامی و اولویت‌های آن، تهران، خادم‌الرضا(ع)، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
  • موسوی، سیدعلی، کودتا و ضد کودتا، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
  • مهرداد، محمود، فرهنگ جدید سیاسی، تهران، هفته، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
  • ناظم الاسلام کرمانی، میرزامحمد، تاریخ بیداری ایرانیان، به اهتمام علی‌اکبر سعیدی سیرجانی، تهران، امیرکبیر، چاپ هفتم، ۱۳۸۴ش.
  • نقیب‌زاده، احمد، وحید امانی زورام، نقش روحانیت شیعه در انقلاب اسلامی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • نورتون، اگوستوس ریچارد، منشأ و تجدید حیات امل، چاپ‌شده در تشیع، مقاومت و انقلاب، مجموعه مقالات کنفرانس بین‌المللی دانشگاه تل‌آویو ۱۹۸۴، تهران، پیشگام، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
  • نهاوندیان، محمد، پیکار پیروز تنباکو، تهران، فجر، چاپ دوم، ۱۳۵۷ش.
  • نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • نهرو، جواهر لعل، میعاد با سرنوشت، ترجمه محمود تفضلی، تهران، توس، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال‌های ۱۳۵۷–۱۳۵۸، انقلاب و پیروزی، به کوشش عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، ناگفته‌های انقلاب، چاپ‌شده در رسول آفتاب، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، به اهتمام محسن هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.

پیوند به بیرون