۵۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
==آسیبشناسی== | ==آسیبشناسی== | ||
نهضت مشروطه، با هدف محدودکردن قدرت خودکامه اتفاق افتاد، اما به دلایل تاریخی، ایران و ساخت سیاسی آن بهتدریج وارد عصر دولت مطلقه شد و خواستهای عمده این نهضت یعنی حکومت قانون، مجلس و مشارکت آزاد گروهها در زندگی سیاسی غیر قابل اجرا شدند و تنها برخی از اصلاحات اداری و مالی و آموزشی، نوسازی فرهنگی و گسترش نوعی ناسیونالیسم ایرانی، مجال تحقق یافتند<ref> بشیریه، موانع توسعه، 64.</ref>. وقوع جنگ جهانی اول و دخالت بیگانگان در ایران که به تعطیلی مجلس سوم منجر شد و نیز شورشهای محلی و زوال فزاینده حکومت مرکزی، از مهمترین عوامل ناکامی نهضت مشروطه و ضرورت ایجاد دولت مطلقه به شمار میرود<ref> | نهضت مشروطه، با هدف محدودکردن قدرت خودکامه اتفاق افتاد، اما به دلایل تاریخی، ایران و ساخت سیاسی آن بهتدریج وارد عصر دولت مطلقه شد و خواستهای عمده این نهضت یعنی حکومت قانون، مجلس و مشارکت آزاد گروهها در زندگی سیاسی غیر قابل اجرا شدند و تنها برخی از اصلاحات اداری و مالی و آموزشی، نوسازی فرهنگی و گسترش نوعی ناسیونالیسم ایرانی، مجال تحقق یافتند<ref> بشیریه، موانع توسعه، 64.</ref>. وقوع جنگ جهانی اول و دخالت بیگانگان در ایران که به تعطیلی مجلس سوم منجر شد و نیز شورشهای محلی و زوال فزاینده حکومت مرکزی، از مهمترین عوامل ناکامی نهضت مشروطه و ضرورت ایجاد دولت مطلقه به شمار میرود<ref> بشیریه، موانع توسعه، 64 ـ 65.</ref>. همچنین در این دوره، زمینه آماده برای رشد روشنفکری و غلبه قدرت سیاسی این قشر، گسترش فرهنگ غربی در مطبوعات و تبلیغات شدید بر ضد روحانیت، موجب موقعیت ضعیف روحانیان از لحاظ سیاسی و انزوای آنان در واپسین سالهای نهضت مشروطه شد<ref> جعفریان، بستنشینی، 62.</ref>. مهمترین عواملی که موجب تضعیف موقعیت علما شد، علاوه بر قدرت سیاسی و برنامهریزی روشنفکران برای حذف روحانیت از صحنه سیاسی، برداشتهای گوناگون علما و ابهام در درک مفهوم مشروطه و مشروعه، ناآگاهی از اهداف جریان روشنفکری سکولار و ارائهنکردن الگو و برنامه مشخص برای حکومت اسلامی و نیز کوتاهی در پذیرش مسئولیت<ref> نمایندگی مجلس و نظارت بر تصویب قوانین.</ref> و تفرقه و جدایی میان آنان بود<ref> ذاکری، آسیبشناسی، 504 ـ 557.</ref>. | ||
امامخمینی با تأکید بر عبرتآموزبودن نهضت مشروطه، عامل آغاز حرکت مردم در این جنبش و نیز پیشرفت آن را مانند همه جنبشهای واقعشده در صد سال اخیر، علمای نجف و ایران شمرده و دلیل حضور و همراهی آنان را رنگ مبارزاتی این قیام، دفاع از اسلام، عدالتخواهی و ستیز با استبداد میدانست<ref> امامخمینی، صحیفه، 1/286 و 15/328.</ref>. از نظر ایشان، علما در دوره مشروطه، ضمن پذیرش رژیم سلطنتی، برای برقراری عدالت و وضع قوانین به نفع مردم و استقلال کشور مبارزه کردند<ref> | امامخمینی با تأکید بر عبرتآموزبودن نهضت مشروطه، عامل آغاز حرکت مردم در این جنبش و نیز پیشرفت آن را مانند همه جنبشهای واقعشده در صد سال اخیر، علمای نجف و ایران شمرده و دلیل حضور و همراهی آنان را رنگ مبارزاتی این قیام، دفاع از اسلام، عدالتخواهی و ستیز با استبداد میدانست<ref> امامخمینی، صحیفه، 1/286 و 15/328.</ref>. از نظر ایشان، علما در دوره مشروطه، ضمن پذیرش رژیم سلطنتی، برای برقراری عدالت و وضع قوانین به نفع مردم و استقلال کشور مبارزه کردند<ref> امامخمینی، صحیفه، 1/286 و 8/294.</ref>. ایشان تلاش علمای موافق و مخالف مشروطه را نشانه قدرت آنان ارزیابی کرده و معتقد است دشمنان با مشاهده قدرت روحانیت، به مقابله با آن پرداختند و با ترور یا تبلیغات، روحانیان را از صحنه خارج کردند<ref> امامخمینی، صحیفه، 13/358 و 15/328.</ref>. ایشان ضمن اشارههای پیاپی به تبدیل حکومت مشروطه به استبدادی سختتر از قبل<ref> امامخمینی، صحیفه، 3/74؛ 4/200؛ 9/172؛ 15/328، 366 و 18/170، 411.</ref>، معتقد بود مهمترین عوامل شکست و انحراف نهضت مشروطه که تنها با هدف محدودشدن قدرت سلطنت و برقراری قانون و نه تغییر رژیم سلطنتی اتفاق افتاد<ref> امامخمینی، صحیفه، 15/92.</ref>، عبارت بود از: | ||
===نفوذ اندیشهها و افکار غربی=== | ===نفوذ اندیشهها و افکار غربی=== |
ویرایش