مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة (کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
| مشخصات نشر = | | مشخصات نشر = | ||
}} | }} | ||
'''مِصباح الهدایة الی الخلافة و الوِلایه''' کتابی عرفانی دربارهٔ [[حقیقت محمدیه|حقیقت خلافت محمدی(ص)]] و | '''مِصباح الهدایة الی الخلافة و الوِلایه''' کتابی عرفانی دربارهٔ [[حقیقت محمدیه|حقیقت خلافت محمدی(ص)]] و ولایت علوی(ع) از [[امامخمینی]]؛ عربی. | ||
امامخمینی در اسفند ۱۳۰۹ش در ۲۸سالگی نگارش مصباح الهدایه را به پایان رساند. ایشان هدف از نگارش این کتاب را بیان طلیعهای از حقیقت خلافت محمدیه(ص) و بارقهای از حقیقت ولایت علویه(ع) برای اهل سلوک و [[عرفان]] شمرده است تا چگونگی جلوه این دو حقیقت در تمام مراحل هستی، کشف و جریان آن در مراتب نزول و صعود روشن شود. | امامخمینی در اسفند ۱۳۰۹ش در ۲۸سالگی نگارش مصباح الهدایه را به پایان رساند. ایشان هدف از نگارش این کتاب را بیان طلیعهای از حقیقت خلافت محمدیه(ص) و بارقهای از حقیقت ولایت علویه(ع) برای اهل سلوک و [[عرفان]] شمرده است تا چگونگی جلوه این دو حقیقت در تمام مراحل هستی، کشف و جریان آن در مراتب نزول و صعود روشن شود. |
نسخهٔ ۴ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۵۷
اطلاعات کتاب | |
---|---|
عنوان | مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة |
نامهای دیگر | مصباح الهدایة |
نویسنده | امامخمینی |
ترجمهبهدیگرزبانها | فارسی • انگلیسی • اردو |
موضوع | عرفان نظری |
زبان | عربی |
تعداد جلد | ۱ |
تعداد صفحات | ۳۱۵ |
اطلاعات نشر | |
مجموعه | چاپ شده در موسوعة الامامالخمینی |
ناشر | مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی |
محل نشر | تهران - ایران |
تاریخ نشر | ۱۳۷۲ش. |
مِصباح الهدایة الی الخلافة و الوِلایه کتابی عرفانی دربارهٔ حقیقت خلافت محمدی(ص) و ولایت علوی(ع) از امامخمینی؛ عربی.
امامخمینی در اسفند ۱۳۰۹ش در ۲۸سالگی نگارش مصباح الهدایه را به پایان رساند. ایشان هدف از نگارش این کتاب را بیان طلیعهای از حقیقت خلافت محمدیه(ص) و بارقهای از حقیقت ولایت علویه(ع) برای اهل سلوک و عرفان شمرده است تا چگونگی جلوه این دو حقیقت در تمام مراحل هستی، کشف و جریان آن در مراتب نزول و صعود روشن شود.
مصباح الهدایه همانند متنی درسی، موجز، شیوا همراه با پختگی و دشواریِ متون خلاصه و فخیم علمی جایگاه ویژهای دارد.
این کتاب در یک مقدمه، دو «مشکات» و یک «خاتمه» سامان یافته است. مشکات اول ۵۶ «مصباح» و مشکات دوم شامل سه «مصباح» است. مصباح اول در ۲۱ «نور»، مصباح دوم در ۱۳ «مطلع» و مصباح سوم در ۱۲ «ومیض» میباشد.
امامخمینی در «خاتمة و وصیة» به حفظ اسرار عرفانیِ ذکرشده در کتاب و پرهیز از کشف آنها برای نااهلان و استمداد از آثار و کلمات متألهین برای فهم مطالب عرفانی سفارش أکید میکند.
کتاب «مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه» را سیداحمد فهری با اجازه امامخمینی به فارسی ترجمه و انتشارات پیام آزادی در سال ۱۳۶۰ منتشر کرده است. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی این اثر را در سال ۱۳۷۲ با مقدمهای از سیدجلالالدین آشتیانی در ۳۱۵ صفحه، چاپ کرده است.
این کتاب در جلد ۴۴ «موسوعة الامامالخمینی» در سال ۱۳۹۲ به چاپ رسیده است.
معرفی تفصیلی
امامخمینی در ۲۵ شوال ۱۳۴۹ق/ ۲۴ اسفند ۱۳۰۹ش در ۲۸سالگی پس از نگارش کتاب شرح دعاء السحر و کتاب التعلیقة علی الفوائد الرضویه، نگارش مصباح الهدایه سومین کتاب عرفانی خود را به پایان رساند.[۱] ایشان هدف از نگارش این کتاب را بیان طلیعهای از حقیقت خلافت محمدیه(ص) و بارقهای از حقیقت ولایت علویه(ع) برای اهل سلوک و عرفان شمرده است تا چگونگی جلوه این دو حقیقت در تمام مراحل هستی، کشف و جریان آن در مراتب نزول و صعود روشن شود و بر آن بود تا از اسرار دو قوس وجودی در سلسله نزول و صعود که در دایره ملکوتی عالم قرار دارند، پرده بردارد.[۲]
گرچه در عموم کتابهای عرفانی امامخمینی، توان ایشان در بیان پیچیدگیهای مباحث و دیدگاههای عرفانی با قلمی روان و شیوا کاملاً هویداست؛ ولی مصباح الهدایه همانند متنی درسی، موجز، شیوا همراه با پختگی و دشواریِ متون خلاصه و فخیم علمی جایگاه ویژهای دارد. نثری مسجع دارد؛ در بیشتر موارد هر دو قطعه از عبارتها به واژههایی هماهنگ و قافیهدار ختم میشود که از نمودهای روشن توانایی نویسنده است.[۳] در این کتاب که عبارتپردازی و عمق و دقت با هم جمع شدهاند، حقیقت خلافت محمدی(ص) و ولایت علوی(ع) با ذوق عرفانی به گونهای بیان شده است که افزون بر رعایت نظم و ترتیب محتوایی با مفاد آیات و روایات و برهانهای فلسفی نیز کاملاً هماهنگ است؛ در حالیکه این دستهبندی و چینش در آثار عرفانی محیالدینابنعربی که پیچیدهترین و دقیقترین مطالب عرفان نظری را عرضه میدارد، به چشم نمیخورد. امامخمینی با نگاه عرفانی که تنها از عارفان کامل بر میآید[۴] به بیان چگونگی پیدایش کثرت از وحدت میپردازد تا نشان دهد چگونه از غیب مطلق که لاتعیّن محض است و در هیچ مجلایی جلوه نمیکند، اسما و صفات ظاهر گشتهاند[۵]
بهطور کلی متون عرفانی گذشتگان یا از نظم و ترتیب شایستهای برخوردار نیستند یا مباحث عرفانی را به همراه بحثهای کلامی، فلسفی، تاریخی به گونهای به هم آمیختهاند که استخراج جهانبینی منسجمی دربارهٔ مقام خلافت و ولایت از آنها کار پیچیده و دشواری است و این در حالی است که امامخمینی در مصباح الهدایه مقام خلافت و ولایت را با جهانبینی عرفان نظری و اصطلاحات کلیدی آن به گونهای منقّح و منسجم مطرح کرده است.[۶]
ساختار و محتوای کتاب
این کتاب در یک مقدمه کوتاه، دو «مشکات» و یک «خاتمه» سامان یافته است. مشکات اول در ۵۶ «مصباح» دربارهٔ کشف برخی از اسرار خلافت محمدی(ص) و ولایت علوی(ع) در مرتبه علم ذاتی و نظام قبل از ظهور بحث میکند. در مشکات دوم بعضی از اسرار خلافت و ولایت و نبوت در نشئه عینی و دو عالم امر و خلق بیان میشوند که خود شامل سه مصباح است. مصباح اول در ۲۱ فصل با عنوان «نور» به برخی از اسرار عالم امر یعنی عالم مجردات و عقول میپردازد.[۷] مصباح دوم در ۱۳ «مطلع» به بیان اسراری از خلافت و نبوت و ولایت در نشئه غیبی و انوار عقلیه الهی اختصاص یافته است و از آنجاکه در صدد بیان حقایقی است که از افقهای نورانی طلوع میکند، فصلهای این بخش «مطلع» نام دارند.[۸] مصباح سوم در ۱۲ «ومیض» به معنای درخشش نور، به اسرار خلافت و نبوت و ولایت در نشئه ظاهری خلقی میپردازد که همچون برقی درخشان، روشنگر اسرار ربوبی میباشد.[۹]
امامخمینی در مشکات اول در صدد بیان این مطلب است که هویت ذات حقتعالی غیبِ محض است که نه ظهوری دارد و نه فهم و شهود آن میسّر است؛ حقیقت مطلقه غیبی که هیچگونه تعین، اسم، رسم و وصفی ندارد و در هیچ مجلایی جلوه نمیکند.[۱۰] این حقیقت با موجودات آفرینش متباین بالذات است و با اسما و صفات نیز ارتباطی ندارد؛ از اینرو بدون واسطه قادر به اخذ فیض از حضرت غیبالغیوب نمیباشند. پس ناگزیر برای به ظهور رسیدن اسما باید خلیفهای باشد تا متکفل ظهور اسما و انعکاس نور آنان شود.[۱۱] این خلیفه الهی دارای دو وجه است؛ وجهی در هویت غیبی و چهرهای در عالم اسما و صفات. وجه اوّل هیچ ظهور و بُروزی ندارد و هرچه ظهور و نمود هست مربوط به اسما و صفات است. نخستین موجودی که از فیضِ اقدس و خلیفه کبری فیض دریافت میکند، اسم اعظم است و اول چیزی که از مظاهر اسم اعظم صادر میشود، مقام رحمانیت و رحیمیت ذاتی است. مقام واحدیت به واسطه خلیفه الهی است که به صورت کثرات اسمائیه و صفاتیه ظهور مییابد و مبدأ همه کثرات دیگر میشود.[۱۲]
این خلافت، مقام اسم اعظم «الله» است و چون اسم اعظم «الله» جامع اسمای جمالی و جلالی است، تجلی او برای عینی از اعیان ممکن نخواهد بود؛ پس باید آیینهای باشد که نور آن اسم اعظم را منعکس کند و آن مرآت انسان کامل است[۱۳] و همانطور که اسم «الله»، حَکَم عدل در میان دیگر اسماست و تعادل میان اسما را حفظ میکند، شأن نبی اکرم حضرت خاتم(ص) نیز که مظهر اسم «الله» است، حفظ حدود الهی و بهوجودآورنده تعادل و اعتدال در دستورهای الهی است.[۱۴] محضر اسم اعظم «الله»، محضر قضا و قدر ربوبی است و هر صاحبمقامی در این مرتبه به مقام خود نایل میآید. این مرتبه مقام علم مکنون و مخزون الهی است که کسی از آن آگاه نیست و بداء از همین مقام نشئت میگیرد؛[۱۵] هر چند بروز و ظهور آن در عالم عین میباشد.
امامخمینی در ذیل حدیثی از امیرالمؤمنین(ع) به بیان سرّالقدر میپردازد و آن را حقیقتی میداند که در حجابی پنهان و به مُهر الهی مختوم است که تنها راه آگاهی از آن اعطای الهی است؛ زیرا دریایی بس عظیم و عمیق است که تمام حقیقتش مختص خداست.[۱۶] ایشان در مشکات اول، فصلهای متعددی را به بیان کلام قاضیسعید قمی دربارهٔ مراتب اسمای الهی[۱۷] و سلبیبودن صفات[۱۸] اختصاص داده و به نقد کلام او میپردازد. عماء، بداء، حقیقت قضا و قدر الهی، معنای انباء در کلام عبدالرزاق کاشانی و نقد گفتار وی از دیگر مباحثی است که فصلهای پایانی این مشکات را به خود اختصاص داده است.[۱۹] (ببینید: سرالقدر)
مشکات دوم در ذیل سه «مصباح» به بیان برخی از اسرار خلافت و ولایت و نبوت در نشئه عینی و در عالم امر و خلق اختصاص دارد. امامخمینی در مصباح اول بیان میکند که ذات غیبی حق، بدون تعین اسمائی منشأ هیچ ظهور و بروزی نیست؛ لذا حب ذاتی حق به این تعلق گرفت که خود را در آینه اسما و صفات ظاهر سازد و اولین تجلی ذات حق مشیت مطلقه است که ظهوری غیر متعین دارد و از آن به «فیض مقدس» تعبیر میشود. ایشان برای مشیت مطلقه دو اعتبار قائل است؛ یکی اعتبار لاتعیّن و وحدت و دیگری مقام کثرت. ایشان تعین به صورت امر و خلق مشیت مطلقه را جامع جمیع مراتب اسمائی میداند که هیچ ذرهای از حیطه علمی آن خارج نیست و ذات مقدس حق با تمام قداست در همه اشیا ظاهر است[۲۰] ایشان در مسئله ظهور حق در مراتب وجود از منظر عارف که تعینات وجودی را مستهلک در تعین احدی میبیند،[۲۱] بر این عقیده است که حضرت حق خود متنِ ظهور است و حجابی بر ساحت قدس او نیست و حجابها جملگی از متن حدود و تعینات میجوشند.[۲۲] ایشان در ذیل همین مصباح، مباحثی چون توقیفیبودن اسمای الهی،[۲۳] تنزیه و تشبیه را مطرح میکند[۲۴] و برخی روایات مرتبط با بحث خلقت را شرح میدهد.[۲۵]
امامخمینی در مصباح دوم از ظهور خلافت، نبوت و ولایت در عوالم غیبی و انوار عقلی پرده برمیدارد و نخستین تعین برای مشیت مطلقه را ارواح پاک معصومان(ع) میداند و به شرح روایتی از امامصادق(ع) دربارهٔ نور محمدی(ص) و بیان نکات ظریفی از حدیث مذکور میپردازد[۲۶] و اختلاف نظر فیلسوف و عارف را دربارهٔ صادر نخستین ذکر کرده و نظر ابتکاری خویش را که وجه جمع میان گفتهها است، بیان میدارد.[۲۷] ایشان صادر اول را حقیقت عقلیه میداند که حقیقت همه عوالم است و عوالم همگی ظلّ او هستند. این حقیقت بر جمیع موجودات حاکم است و از جانب حقتعالی مأمور هدایت موجودات شده است.[۲۸]
مصباح سوم دربارهٔ اسرار خلافت، نبوت و ولایت در نشئه ظاهری خلقی است و در آن با بیان معانی و حدود اسفار چهارگانه، به راز بعثت انبیا(ع) و تفاوت مراتب آنها در اسفار چهارگانه اشاره میشود.[۲۹] امامخمینی در این بخش مینویسد بعضی از اسمای الهی بر برخی اسمای دیگر احاطه دارند؛ اما اسم «الله» بر همه اسما احاطه تام دارد و دارای جمیع شئون الهی است.[۳۰] پس در عالم ظاهر نیز باید خلیفه الهی دارای چنین شأنی باشد تا همانند حکومت اسم اعظم «الله»، بر جمیع مراتب اسما و حقایق اعیان حکومت کند[۳۱] از اینرو آن خلیفه چگونگیِ ارتباط اشیا با اسمای الهی را در قوس صعود و نزول میبیند که از این حقیقت به «لیلةالقدر محمدیه(ص)» تعبیر میشود.[۳۲] ایشان سعه خلافت و نبوت را در حدّ اسمائی میداند که بر صاحب خلافت و نبوت حاکماند و به اختلاف مرتبه انبیا(ع) با خاتمالنبیین(ص) اشاره میکند که پیامبر خاتم(ص) مظهر اسم اعظم خداست و سایر انبیا(ع) مظهر اسما دیگر میباشند.[۳۳] ایشان در پایان همین مصباح کلام عارف بزرگ آقامحمدرضا قمشهای دربارهٔ اسفار اربعه را نقل و نقد میکند و سپس به بیان دیدگاه خود میپردازد و بیان میکند این سفرهای چهارگانه برای هر صاحب شریعت، با تفاوت مراتب و مقامات آنان، خواهد بود؛ حتی این سفرها برای اولیای کامل نیز تحقق پیدا میکند؛ چنانکه برای امیرالمؤمنین علی(ع) و دیگر امامان معصوم(ع) نیز تحقق پیدا کرده است.[۳۴] (ببینید: لیلةالقدر)
امامخمینی در پایان کتاب ذیل عنوان «خاتمة و وصیة» به حفظ اسرار عرفانیِ ذکرشده در کتاب و پرهیز از کشف آنها برای نااهلان و استمداد از آثار و کلمات متألهین برای فهم مطالب عرفانی سفارش أکید میکند.[۳۵] برخی از نکات برجسته کتاب عبارت است از:
- استفاده از روایات امامان معصوم(ع) و شرح و توضیح آنها بر مشرب عرفانی و تطبیق آرای عارفان با آنها؛[۳۶]
- تطبیق مقام ولایت انسان کامل با فیض اقدس؛[۳۷]
- بیان مسئله لیلةالقدر و حقیقت آن؛[۳۸]
- تبیین مفهوم «عماء»، حقیقت قضا و قدر؛ بداء و منشأ آن؛[۳۹]
- ارتباط حقیقت خلافت و ولایت با مظاهر آنها؛[۴۰]
- بیان سرّ امتناع انبیا(ع) و اولیا(ع) از اظهار معجزات و کرامات؛[۴۱]
- اسفار اربعه؛[۴۲]
- نقل و نقد دیدگاه کسانی چون ابنعربی، محمدرضا قمشهای و محمدعلی شاهآبادی همراه با بیان نظریات ویژه خود.[۴۳]
محقق فرانسوی، «یحیی بونو» دسترسی به این کتاب را برای خود کشف بسیار عظیمی دانسته که او را به جهان بیانتهای عرفان اصیل اسلامی رهنمون کرده است. او این کتاب را یکی از منابعی میداند که میتواند دنیای غرب را با چهره عرفانی امامخمینی آشنا و آن از عرفان اصیل منبعث از آموزههای امامان معصوم(ع) سیراب کند.[۴۴]
نام کتاب آنگونه که در مقدمه آمده، «مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه» است؛[۴۵] ولی امامخمینی در کتابهای دیگرشان گاهی از آن به صورت خلاصه به «مصباح الهدایه»[۴۶] و گاهی «مشکوة الهدایة الی حقیقة الخلافة و الولایه»[۴۷] و گاهی «مصباح الهدایة الی حقیقة الرسالة و الولایه»[۴۸] یاد کرده است. آقابزرگ طهرانی نام آن را «مصباح الهدایة فی حقیقة الخلافة و الولایه» ثبت کرده است.[۴۹]
اطلاعات نشر
کتاب «مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه» را نخست محمدعلی گرامی از شاگردان امامخمینی از روی نسخه محمد محمدی گیلانی از دیگر شاگردان امامخمینی استنساخ کرده[۵۰] و سپس سیداحمد فهری زنجانی با اجازه امامخمینی آن را به فارسی ترجمه و انتشارات پیام آزادی در سال ۱۳۶۰ در ۲۲۲ صفحه (همراه با متن) منتشر کرده است. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی این اثر را در سال ۱۳۷۲ با مقدمهای تحقیقی از سیدجلالالدین آشتیانی در ۳۱۵ صفحه، همراه با فهرست آیات، احادیث، اشعار، اعلام، کتب، تعابیر، اصطلاحات و مصادر تعلیقات چاپ کرده است. عرفان در منظر وحی و برهان شرح فارسی مصباح الهدایه به قلم حسن ممدوحی است که مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی در سال ۱۳۸۹ آن را منتشر ساخته است. همچنین فروغ معرفت در اسرار خلافت و ولایت تألیف سیدیدالله یزدانپناه شرحی در دو جلد بر مصباح الهدایه است که در سال ۱۳۹۵ به دست همین مؤسسه منتشر شد. مصباح الهدایه به همراه شرح اصطلاحات کتاب را حسین مستوفی در سال ۱۳۸۹ ترجمه کرده و مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی آن را منتشر کرده است. نیز محمدحسنین سابقی نجفی آن را به زبان اردو ترجمه کرده است؛ مرکز تبلیغات اسلامی شیعه و جامعالثقلین پاکستان همراه با مقدمهای در شرح حال امامخمینی آن را در سال ۱۴۰۴ق به طبع رسانده است. سلام جودی این کتاب را در سال ۱۳۸۹ با عنوان «The lamp of guidance into vicegerency and sanctity» در ۱۳۵ صفحه به زبان انگیسی ترجمه کرده است. کتاب مصباح الهدایه در جلد ۴۴ موسوعة الامامالخمینی به همراه آخرین تحقیقات در سال ۱۳۹۲ به چاپ رسیده است.
پانویس
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۹۰؛ انصاری، حدیث بیداری، ۲۱۷.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۱۲.
- ↑ غفوریان، مبانی و ویژگیهای عرفان نظری امامخمینی، ۳۵–۳۶.
- ↑ آشتیانی، مقدمه کتاب مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه تألیف امامخمینی، ۹.
- ↑ آشتیانی، مقدمه کتاب مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه تألیف امامخمینی، ۱۴؛ عابدی، نیمنگاهی به استادان و آثار عرفانی امامخمینی، ۱۹۹.
- ↑ غفوریان، مبانی و ویژگیهای عرفان نظری امامخمینی، ۳۹.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۴۳.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۵۹.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۸۱.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۱۳–۱۴.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۱۳–۱۷.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۱۸–۱۹.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۳۵.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۴۱.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۳۱.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۳۲.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۱.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۳.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۹–۴۲.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۴۳–۴۶.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۴۷.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۵۱.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۴۴.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۵۲.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۵۵.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۶۱.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۶۴–۶۶.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۶۷.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۸۱.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۸۱.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۸۲.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۸۳.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۸۳.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۸۷–۸۹.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۹۰.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۳۲، ۳۹، ۶۷ و ۷۱.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۱۷–۱۸.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۷.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۹–۳۱.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۳۷–۳۸.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۵۳.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۸۸–۹۰.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۸۷–۸۹.
- ↑ بونو، انقلاب اسلامی پرتوی از افکار عرفانی و فلسفی امامخمینی، ۶۹ و ۷۳.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایة، ۱۲.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۳۶؛ امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۱۱؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۲۸.
- ↑ امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۳۳.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایة الی حقیقة الرسالة و الولایه، ۲۷۶.
- ↑ طهرانی، الذریعه، ۲۱/۱۲۳.
- ↑ گرامی، مصباح الهدایه.
منابع
- آشتیانی، سیدجلالالدین، مقدمه کتاب مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه تألیف امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپششم، ۱۳۸۶ش.
- آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، قم، پاسدار اسلام، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش. *امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش.
- انصاری، حمید، حدیث بیداری، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ بیستم، ۱۳۸۰ش.
- بونو، یحیی، انقلاب اسلامی پرتوی از افکار عرفانی و فلسفی امامخمینی، مجله حضور، شماره ۱۲، ۱۳۷۴ش.
- عابدی، احمد، نیمنگاهی به استادان و آثار عرفانی امامخمینی، مجله آینه پژوهش، شماره ۵۸، ۱۳۷۸ش.
- غفوریان، محمدرضا، مبانی و ویژگیهای عرفان نظری امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- گرامی، محمدعلی، مصباح الهدایه، کتابخانه مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی به شماره ثبت ۱۱۰۹۶.
پیوند به بیرون
- محمدرضا مصطفیپور، مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة، دانشنامه امامخمینی، ج۹، ص۳۴۹–۳۵۰.