پرش به محتوا

اهل‌سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۵ دی ۱۴۰۱
ابرابزار
(ابرابزار)
(ابرابزار)
خط ۲: خط ۲:


== مفهوم‌شناسی ==
== مفهوم‌شناسی ==
«اهل» به معنای گروهی است که در چیزی با هم شریک باشند، مانند «اهل بیت» که در پیوند خانوادگی، شریک یکدیگرند.<ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۹۶.</ref> سنت به معنای راه و روش است<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۳/۲۲۶.</ref> و در اصطلاح به معنای [[قول معصوم|قول]]، [[فعل معصوم|فعل]] و [[تقریر معصوم]] به‌کار رفته‌است.<ref>مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدرایه، ۱/۶۷؛ صدر، نهایة الدرایة شرح الوجیزة للشیخ البهائی، ۸۵.</ref> اهل سنت گاه در برابر [[اهل بدعت]] به کار می‌رود<ref>قاری هروی، شرح الشفاء، ۲/۹۸؛ میلانی، تشیید المراجعات و تفنید المکابرات، ۳/۹۷.</ref> که غالباً با کلمه جماعت یاد می‌شود،<ref>ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب، ۲۱۵–۲۱۷.</ref> اما بیشتر دربارهٔ معتقدان به اینکه دربارهٔ [[امامت]] و خلافت، نصی از [[کتاب]] و [[سنت]] وارد نشده و تعیین [[خلیفه]] و امام بر عهده مسلمانان و انتخاب مردم است<ref>ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب، ۲۱۵–۲۱۷؛ برنجکار، آشنایی با فرق مذاهب اسلامی، ۱۰۷.</ref> به کار می‌رود. بر این اساس اهل سنت بر همه کسانی که به نص در امامت عقیده ندارند و معتقد به جانشینی [[ابوبکربن‌ابی‌قحافه]]، [[عمربن‌خطاب]]، [[عثمان‌بن‌عفان]] و [[علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)]]، پس از [[پیامبر اکرم(ص)]]، هستند، گفته می‌شود.<ref>غزالی، الاقتصاد فی الاعتقاد، ۱۵۲–۱۵۴؛ سبحانی، بحوث، ۱/۲۹۳–۳۰۶.</ref>
«اهل» به معنای گروهی است که در چیزی با هم شریک باشند، مانند «اهل بیت» که در پیوند خانوادگی، شریک یکدیگرند.<ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۹۶.</ref> سنت به معنای راه و روش است<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۳/۲۲۶.</ref> و در اصطلاح به معنای [[قول معصوم|قول]]، [[فعل معصوم|فعل]] و [[تقریر معصوم]] به‌کار رفته است.<ref>مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدرایه، ۱/۶۷؛ صدر، نهایة الدرایة شرح الوجیزة للشیخ البهائی، ۸۵.</ref> اهل سنت گاه در برابر [[اهل بدعت]] به کار می‌رود<ref>قاری هروی، شرح الشفاء، ۲/۹۸؛ میلانی، تشیید المراجعات و تفنید المکابرات، ۳/۹۷.</ref> که غالباً با کلمه جماعت یاد می‌شود،<ref>ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب، ۲۱۵–۲۱۷.</ref> اما بیشتر دربارهٔ معتقدان به اینکه دربارهٔ [[امامت]] و خلافت، نصی از [[کتاب]] و [[سنت]] وارد نشده و تعیین [[خلیفه]] و امام بر عهده مسلمانان و انتخاب مردم است<ref>ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب، ۲۱۵–۲۱۷؛ برنجکار، آشنایی با فرق مذاهب اسلامی، ۱۰۷.</ref> به کار می‌رود. بر این اساس اهل سنت بر همه کسانی که به نص در امامت عقیده ندارند و معتقد به جانشینی [[ابوبکربن‌ابی‌قحافه]]، [[عمربن‌خطاب]]، [[عثمان‌بن‌عفان]] و [[علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)]]، پس از [[پیامبر اکرم(ص)]]، هستند، گفته می‌شود.<ref>غزالی، الاقتصاد فی الاعتقاد، ۱۵۲–۱۵۴؛ سبحانی، بحوث، ۱/۲۹۳–۳۰۶.</ref>


از سوی دیگر، در معنایی خاص [[احمدبن‌حنبل]] از رهبران [[اهل حدیث]] اصطلاح اهل سنت را ویژه اهل حدیث می‌داند و دیگر گروه‌ها مانند [[اهل رأی]] و [[اصحاب ابوحنیفه]] را از اهل سنت خارج می‌داند<ref>فرمانیان، آشنایی با فرق تسنن، ۹۱.</ref> از این‌رو تا قرن ششم اهل رأی و اصحاب ابی‌حنیفه جزو اهل سنت شمرده نمی‌شدند،<ref>آقابزرگ، توضیح الرشاد فی تاریخ حصر الاجتهاد، ۱۰۱؛ کثیری، السلفیة بین أهل السنة و الإمامیه، ۵۸–۵۹.</ref> چنان‌که اهل سنت در برابر عدلیه ([[شیعه]] و [[معتزله]])، به کسانی گفته می‌شده‌است که منکر اصل [[عدل]] و حسن و قبح واقعی در اشیا بوده‌اند و بعدها این اصطلاح دربارهٔ همه مسلمانان غیر شیعه به‌کار رفت.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۴/۸۱۶–۸۱۷.</ref>
از سوی دیگر، در معنایی خاص [[احمدبن‌حنبل]] از رهبران [[اهل حدیث]] اصطلاح اهل سنت را ویژه اهل حدیث می‌داند و دیگر گروه‌ها مانند [[اهل رأی]] و [[اصحاب ابوحنیفه]] را از اهل سنت خارج می‌داند<ref>فرمانیان، آشنایی با فرق تسنن، ۹۱.</ref> از این‌رو تا قرن ششم اهل رأی و اصحاب ابی‌حنیفه جزو اهل سنت شمرده نمی‌شدند،<ref>آقابزرگ، توضیح الرشاد فی تاریخ حصر الاجتهاد، ۱۰۱؛ کثیری، السلفیة بین أهل السنة و الإمامیه، ۵۸–۵۹.</ref> چنان‌که اهل سنت در برابر عدلیه ([[شیعه]] و [[معتزله]])، به کسانی گفته می‌شده است که منکر اصل [[عدل]] و حسن و قبح واقعی در اشیا بوده‌اند و بعدها این اصطلاح دربارهٔ همه مسلمانان غیر شیعه به‌کار رفت.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۴/۸۱۶–۸۱۷.</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
تاریخ پیدایش اصطلاح «اهل سنت» روشن نیست. پس از پیامبر اکرم (ص)، مسلمانان بر سر جانشینی پیامبر اختلاف کردند<ref>اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱–۲.</ref> و عده‌ای از آنان که به پیروان اهل بیت (ع)،<ref>مفید، اوائل المقالات، ۳۸–۴۱؛ سبحانی، بحوث، ۶/۷–۱۱.</ref> و شیعه<ref>کلینی، الکافی، ۲/۷۴.</ref> معروف شدند، بر آن بودند که امامت امری الهی است و باید با نص تعیین گردد<ref>اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱۵–۱۶.</ref> و امیرالمؤمنین علی (ع)، به دستور [[خداوند]] و اعلام عمومی پیامبر اکرم (ص)، به جانشینی ایشان برگزیده شده‌است. پیامبر (ص)، در موارد زیادی ازجمله به هنگام نزول [[آیه انذار]]<ref>شعراء، ۲۱۴؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ۱/۵۴۳.</ref> و در [[غدیر خم]]<ref>مائده، ۳؛ امام‌خمینی، امام‌خمینی، کشف اسرار، ۱۳۵.</ref> علی (ع)، را به عنوان جانشین خود تعیین کرد<ref>احمدبن‌حنبل، مسند الامام‌احمدبن‌حنبل، ۱/۱۱۸–۱۱۹ و ۱۵۲؛ سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ۲/۲۵۹؛ امینی، الغدیر، ۱/۶۹۸.</ref> و حتی تصمیم گرفت آن را در وقت بیماری به نوشته آورد که برخی صحابه مانع شدند،<ref>مفید، الامالی، ۳۶.</ref> ولی گروه دیگر بر آن بودند که امامت و رهبری مردم امری دنیوی است و پیامبر (ص)، آن را به مردم واگذار کرده‌است.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۵/۲۳۲–۲۳۵ و ۲۵۴؛ ← مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۴/۷۸۰.</ref>
تاریخ پیدایش اصطلاح «اهل سنت» روشن نیست. پس از پیامبر اکرم(ص)، مسلمانان بر سر جانشینی پیامبر اختلاف کردند<ref>اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱–۲.</ref> و عده‌ای از آنان که به پیروان اهل بیت(ع)،<ref>مفید، اوائل المقالات، ۳۸–۴۱؛ سبحانی، بحوث، ۶/۷–۱۱.</ref> و شیعه<ref>کلینی، الکافی، ۲/۷۴.</ref> معروف شدند، بر آن بودند که امامت امری الهی است و باید با نص تعیین گردد<ref>اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱۵–۱۶.</ref> و امیرالمؤمنین علی(ع)، به دستور [[خداوند]] و اعلام عمومی پیامبر اکرم(ص)، به جانشینی ایشان برگزیده شده است. پیامبر(ص)، در موارد زیادی ازجمله به هنگام نزول [[آیه انذار]]<ref>شعراء، ۲۱۴؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ۱/۵۴۳.</ref> و در [[غدیر خم]]<ref>مائده، ۳؛ امام‌خمینی، امام‌خمینی، کشف اسرار، ۱۳۵.</ref> علی(ع)، را به عنوان جانشین خود تعیین کرد<ref>احمدبن‌حنبل، مسند الامام‌احمدبن‌حنبل، ۱/۱۱۸–۱۱۹ و ۱۵۲؛ سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ۲/۲۵۹؛ امینی، الغدیر، ۱/۶۹۸.</ref> و حتی تصمیم گرفت آن را در وقت بیماری به نوشته آورد که برخی صحابه مانع شدند،<ref>مفید، الامالی، ۳۶.</ref> ولی گروه دیگر بر آن بودند که امامت و رهبری مردم امری دنیوی است و پیامبر(ص)، آن را به مردم واگذار کرده است.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۵/۲۳۲–۲۳۵ و ۲۵۴؛ ← مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۴/۷۸۰.</ref>


از نگاه کاربرد اصطلاح «اهل سنت» در پایان سده نخست یا آغاز سده دوم هجری عمربن‌عبدالعزیز در نوشته‌ای در ابطال نظریه [[قدریه]]، این اصطلاح را به کار برده‌است<ref>سبحانی، بحوث، ۱/۲۷۰–۲۷۲ و ۳۴۳.</ref> و گفته‌اند که مقصود وی از اهل سنت محدثان و ناقلان سنت نبوی بوده‌اند،<ref>ابونعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ۵/۳۴۶.</ref> چنان‌که در عصر [[معاویه]]، مسلمانان هواخواه عثمان، «عثمانیه» و دوستداران امام‌علی (ع)، «علوی» خوانده می‌شدند؛ ولی در زمان حکومت عباسیان علویان به «شیعه» و دیگر فرقه‌ها «اهل سنت» خوانده شدند و این دو نام پس از آن ادامه یافت.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱/۱۹.</ref> اهل سنت و جماعت بی‌هیچ قیدی برای [[اشاعره]] و [[ماتریدیه]] نیز به کار گرفته می‌شد.<ref>سبحانی، بحوث، ۱/۳۴۳.</ref>
از نگاه کاربرد اصطلاح «اهل سنت» در پایان سده نخست یا آغاز سده دوم هجری عمربن‌عبدالعزیز در نوشته‌ای در ابطال نظریه [[قدریه]]، این اصطلاح را به کار برده است<ref>سبحانی، بحوث، ۱/۲۷۰–۲۷۲ و ۳۴۳.</ref> و گفته‌اند که مقصود وی از اهل سنت محدثان و ناقلان سنت نبوی بوده‌اند،<ref>ابونعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ۵/۳۴۶.</ref> چنان‌که در عصر [[معاویه]]، مسلمانان هواخواه عثمان، «عثمانیه» و دوستداران امام‌علی(ع)، «علوی» خوانده می‌شدند؛ ولی در زمان حکومت عباسیان علویان به «شیعه» و دیگر فرقه‌ها «اهل سنت» خوانده شدند و این دو نام پس از آن ادامه یافت.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱/۱۹.</ref> اهل سنت و جماعت بی‌هیچ قیدی برای [[اشاعره]] و [[ماتریدیه]] نیز به کار گرفته می‌شد.<ref>سبحانی، بحوث، ۱/۳۴۳.</ref>


== فرقه‌های اهل سنت ==
== فرقه‌های اهل سنت ==
در میان اهل سنت فرقه‌های کلامی و فقهی بسیاری به وجود آمده‌است. [[مرجئه]]<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۴۲–۴۳.</ref> معتزله، [[جبریه]] و [[صفاتیه]] (اهل سنت و حدیث) ازجمله فرقه‌های کلامی اهل سنت‌اند. شهرستانی معتزله را به دوازده شاخه و جبریه و صفاتیه را نیز به شاخه‌هایی تقسیم کرده‌است.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۴۹–۱۰۴.</ref> با گذشت زمان دو شاخه معروف معتزله و اشاعره در میان اهل سنت به رقابت پرداختند که سرانجام به پیروزی اشاعره که متعبد به ظواهر بودند، بر معتزله که به تعقل در [[شریعت]] معتقد بودند، ختم شد.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۶/۳۸۷.</ref> فرقه ماتریدیه پیروان [[ابومنصور ماتریدی]] از پیروان [[ابوحنیفه]] در [[فقه]]، دارای آرای کلامی ویژه‌اند که به آنان حد وسط میان اشاعره و معتزله گفته می‌شود.<ref>سبحانی، بحوث، ۳/۲۰.</ref>
در میان اهل سنت فرقه‌های کلامی و فقهی بسیاری به وجود آمده است. [[مرجئه]]<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۴۲–۴۳.</ref> معتزله، [[جبریه]] و [[صفاتیه]] (اهل سنت و حدیث) ازجمله فرقه‌های کلامی اهل سنت‌اند. شهرستانی معتزله را به دوازده شاخه و جبریه و صفاتیه را نیز به شاخه‌هایی تقسیم کرده است.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۴۹–۱۰۴.</ref> با گذشت زمان دو شاخه معروف معتزله و اشاعره در میان اهل سنت به رقابت پرداختند که سرانجام به پیروزی اشاعره که متعبد به ظواهر بودند، بر معتزله که به تعقل در [[شریعت]] معتقد بودند، ختم شد.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۶/۳۸۷.</ref> فرقه ماتریدیه پیروان [[ابومنصور ماتریدی]] از پیروان [[ابوحنیفه]] در [[فقه]]، دارای آرای کلامی ویژه‌اند که به آنان حد وسط میان اشاعره و معتزله گفته می‌شود.<ref>سبحانی، بحوث، ۳/۲۰.</ref>


اهل سنت مذاهب و مکتب‌های فقهی فراوانی نیز داشته‌اند<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۴/۴۴۴–۴۴۶.</ref> و حدود ده مکتب و مذهب فقهیِ بااهمیت<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۴/۴۴۳.</ref> ازجمله مذهب [[اوزاعی]]، [[حسن بصری]]، [[داوودبن‌علی اصفهانی ظاهری]] و مذهب [[ابن‌جریر طبری]]<ref>سبحانی، تاریخ الفقه، ۸۲؛ وردانی، فرق اهل السنه، ۱۱۱–۱۲۳.</ref> در میان آنان رواج داشت. شهرستانی پس از تقسیم فرقه‌های اصلی فقهی اهل سنت به دو گروه اصحاب حدیث و اهل رأی، افزوده‌است که پیروان [[مالک‌بن‌انس]] و [[شافعی]] و اصحاب داوود اصفهانی به جهت توجه به حدیث و سنت به [[اصحاب حدیث]] شهره شده‌اند و اصحاب ابوحنیفه به جهت توجه ویژه به رأی و نظر و اجتهاد، در گروه اصحاب رأی جای می‌گیرن. د<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۱۸۶–۱۸۸.</ref> به گزارشی در آغاز سده پنجم<ref>آل کاشف‌الغطاء، ادوارعلم الفقه و اطواره، ۲۱۱؛ متز، تمدن اسلامی درقرن چهارم، ۱/۸۷.</ref> و به گزارشی در سده هفتم، مذاهب فقهی اهل سنت منحصر به چهار مذهب شد و دیگر مذاهب از فتوا منع شدند.<ref>آقابزرگ، توضیح الرشاد فی تاریخ حصر الاجتهاد، ۱۰۱–۱۰۲؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۳/۱۹۸.</ref> جلوگیری از هرج و مرج فقهی و تشتت آرا و جلوگیری از فتوای افراد نااهل از دلایل سد راه اجتهاد شمرده شده‌است.<ref>آقابزرگ، توضیح الرشاد فی تاریخ حصر الاجتهاد، ۱۰۲–۱۰۴؛ مغنیه، الفقه علی المذاهب الخمسه، ۱/۸–۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|اجتهاد}} مهم‌ترین مذاهب فقهی و رایج اهل سنت<ref>مغنیه، الفقه علی المذاهب الخمسه، ۱/۱۲.</ref> عبارتند از:
اهل سنت مذاهب و مکتب‌های فقهی فراوانی نیز داشته‌اند<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۴/۴۴۴–۴۴۶.</ref> و حدود ده مکتب و مذهب فقهیِ بااهمیت<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۴/۴۴۳.</ref> ازجمله مذهب [[اوزاعی]]، [[حسن بصری]]، [[داوودبن‌علی اصفهانی ظاهری]] و مذهب [[ابن‌جریر طبری]]<ref>سبحانی، تاریخ الفقه، ۸۲؛ وردانی، فرق اهل السنه، ۱۱۱–۱۲۳.</ref> در میان آنان رواج داشت. شهرستانی پس از تقسیم فرقه‌های اصلی فقهی اهل سنت به دو گروه اصحاب حدیث و اهل رأی، افزوده است که پیروان [[مالک‌بن‌انس]] و [[شافعی]] و اصحاب داوود اصفهانی به جهت توجه به حدیث و سنت به [[اصحاب حدیث]] شهره شده‌اند و اصحاب ابوحنیفه به جهت توجه ویژه به رأی و نظر و اجتهاد، در گروه اصحاب رأی جای می‌گیرن. د<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۱۸۶–۱۸۸.</ref> به گزارشی در آغاز سده پنجم<ref>آل کاشف‌الغطاء، ادوارعلم الفقه و اطواره، ۲۱۱؛ متز، تمدن اسلامی درقرن چهارم، ۱/۸۷.</ref> و به گزارشی در سده هفتم، مذاهب فقهی اهل سنت منحصر به چهار مذهب شد و دیگر مذاهب از فتوا منع شدند.<ref>آقابزرگ، توضیح الرشاد فی تاریخ حصر الاجتهاد، ۱۰۱–۱۰۲؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۳/۱۹۸.</ref> جلوگیری از هرج و مرج فقهی و تشتت آرا و جلوگیری از فتوای افراد نااهل از دلایل سد راه اجتهاد شمرده شده است.<ref>آقابزرگ، توضیح الرشاد فی تاریخ حصر الاجتهاد، ۱۰۲–۱۰۴؛ مغنیه، الفقه علی المذاهب الخمسه، ۱/۸–۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|اجتهاد}} مهم‌ترین مذاهب فقهی و رایج اهل سنت<ref>مغنیه، الفقه علی المذاهب الخمسه، ۱/۱۲.</ref> عبارتند از:


=== حنفیه ===
=== حنفیه ===
پیروان ابوحنیفه: ابوحنیفه نعمان‌بن‌ثابت زوطی در سال ۸۰ق در [[کوفه]] به دنیا آمد و در سال ۱۵۰ق در [[بغداد]] درگذشت.<ref>ابن‌خلکان، وفیات الأعیان و أبناء الزمان، ۵/۴۰۴–۴۱۴.</ref> وی از ائمه اهل سنت بود و مدتی نزد [[امام‌صادق(ع)]]، درس خواند.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۵/۲۷۴؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۲/۷۲۰.</ref> کتاب [[الفقه الاکبر]] منسوب به او به جای مانده‌است. ابوحنیفه اجمالاً دارای گرایش علوی بود و به جرم دفاع از [[قیام زیدبن‌علی]] (ع)، علیه [[بنی‌امیه]] و حمایت از [[سادات بنی‌الحسن]] علیه [[بنی‌العباس]] به دست [[منصور دوانیقی]] مسموم شد.<ref>اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۳۱۵–۳۱۶.</ref> قبر وی در بغداد دارای گنبد و بارگاه و محل زیارت و مورد احترام حنفیان است.<ref>امام‌خمینی، امام‌خمینی، کشف اسرار، ۶۴.</ref> [[مذهب حنفی]] بزرگ‌ترین مذهب اهل سنت است و حنفیان بیشترِ مسلمانان سنّی را تشکیل می‌دهند و بیشتر اهل سنت [[ترکیه]] (ترک‌ها حنفی و کردها شافعی)، [[آسیای میانه]]، [[شبه‌قاره هند]]<ref>فرمانیان، فرق و مذاهب، ۱۳۶–۱۳۷.</ref> [[افغانستان]] و اروپای شرقی<ref>جعفر پیشه‌فرد، درآمدی بر فقه مقارن، ۵۱.</ref> حنفی‌مذهب‌اند.
پیروان ابوحنیفه: ابوحنیفه نعمان‌بن‌ثابت زوطی در سال ۸۰ق در [[کوفه]] به دنیا آمد و در سال ۱۵۰ق در [[بغداد]] درگذشت.<ref>ابن‌خلکان، وفیات الأعیان و أبناء الزمان، ۵/۴۰۴–۴۱۴.</ref> وی از ائمه اهل سنت بود و مدتی نزد [[امام‌صادق(ع)]]، درس خواند.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۵/۲۷۴؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۲/۷۲۰.</ref> کتاب [[الفقه الاکبر]] منسوب به او به جای مانده است. ابوحنیفه اجمالاً دارای گرایش علوی بود و به جرم دفاع از [[قیام زیدبن‌علی]](ع)، علیه [[بنی‌امیه]] و حمایت از [[سادات بنی‌الحسن]] علیه [[بنی‌العباس]] به دست [[منصور دوانیقی]] مسموم شد.<ref>اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۳۱۵–۳۱۶.</ref> قبر وی در بغداد دارای گنبد و بارگاه و محل زیارت و مورد احترام حنفیان است.<ref>امام‌خمینی، امام‌خمینی، کشف اسرار، ۶۴.</ref> [[مذهب حنفی]] بزرگ‌ترین مذهب اهل سنت است و حنفیان بیشترِ مسلمانان سنّی را تشکیل می‌دهند و بیشتر اهل سنت [[ترکیه]] (ترک‌ها حنفی و کردها شافعی)، [[آسیای میانه]]، [[شبه‌قاره هند]]<ref>فرمانیان، فرق و مذاهب، ۱۳۶–۱۳۷.</ref> [[افغانستان]] و اروپای شرقی<ref>جعفر پیشه‌فرد، درآمدی بر فقه مقارن، ۵۱.</ref> حنفی‌مذهب‌اند.


=== مالکیه ===
=== مالکیه ===
پیروان مالک‌بن‌انس: ابوعبدالله مالک‌بن‌انس در سال ۹۳ق در [[مدینه]] به دنیا آمد و در سال ۱۷۹ق درگذشت.<ref>ابن‌خلکان، وفیات الأعیان و أبناء الزمان، ۴/۱۳۷.</ref> مالک از شاگردان امام‌صادق (ع)، بود و بارها به عظمت و بزرگی آن حضرت اعتراف کرد و ایشان را برترینِ مردمان روی زمین می‌شمرد.<ref>مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار (ع)، ۴۷/۲۰.</ref> پیروان این مذهب بیشتر در [[حجاز]] و غرب عالم اسلام و [[آفریقا]] هستند. امویان [[اندلس]] از این مذهب حمایت رسمی می‌کردند.<ref>جعفر پیشه‌فرد، درآمدی بر فقه مقارن، ۵۵؛ مدکور، مناهج الاجتهاد، ۶۱۶ و ۶۲۵.</ref>
پیروان مالک‌بن‌انس: ابوعبدالله مالک‌بن‌انس در سال ۹۳ق در [[مدینه]] به دنیا آمد و در سال ۱۷۹ق درگذشت.<ref>ابن‌خلکان، وفیات الأعیان و أبناء الزمان، ۴/۱۳۷.</ref> مالک از شاگردان امام‌صادق(ع)، بود و بارها به عظمت و بزرگی آن حضرت اعتراف کرد و ایشان را برترینِ مردمان روی زمین می‌شمرد.<ref>مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۴۷/۲۰.</ref> پیروان این مذهب بیشتر در [[حجاز]] و غرب عالم اسلام و [[آفریقا]] هستند. امویان [[اندلس]] از این مذهب حمایت رسمی می‌کردند.<ref>جعفر پیشه‌فرد، درآمدی بر فقه مقارن، ۵۵؛ مدکور، مناهج الاجتهاد، ۶۱۶ و ۶۲۵.</ref>


=== شافعیه ===
=== شافعیه ===
پیروان [[محمدبن‌ادریس شافعی]]: ابوعبدالله محمدبن‌ادریس در سال ۱۵۰ق در [[شهر غزه]] به دنیا آمد و در سال ۲۴۰ق در [[مصر]] درگذشت.<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۲/۵۴ و ۶۸.</ref> وی از شاگردان مالک<ref>سمعانی، الانساب، ۸/۲۱.</ref> و از نظر فکری و سیاسی از مخالفان بنی‌امیه بود و [[حجاج‌بن‌یوسف ثقفی]] را در شمار اشقیا می‌شمرد<ref>امام‌خمینی، امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۱۶۶.</ref> و مانند پیروان اهل بیت (ع)، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» را جزو سوره به حساب می‌آورد<ref>شافعی صغیر، نهایة المحتاج الی شرح المنهاج، ۱/۴۷۸؛ قزوینی رازی، نقض، ۴۶۰.</ref> و [[نماز صبح]] و [[مغرب و عشا]] را بلند [[قرائت]] می‌کرد. وی همچنین تکتّف (دست روی دست گذاشتن در نماز) را مستحب می‌شمرد نه واجب.<ref>مغنیه، الفقه علی المذاهب الخمسه، ۱/۱۰۹.</ref> مذهب شافعی در مصر<ref>جعفر پیشه‌فرد، درآمدی بر فقه مقارن، ۵۹.</ref> [[اندونزی]] و [[مالزی]] و کردهای ترکیه<ref>فرمانیان، فرق و مذاهب، ۱۳۷.</ref> و [[کردستان]] ایران دارای پیروانی است.
پیروان [[محمدبن‌ادریس شافعی]]: ابوعبدالله محمدبن‌ادریس در سال ۱۵۰ق در [[شهر غزه]] به دنیا آمد و در سال ۲۴۰ق در [[مصر]] درگذشت.<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۲/۵۴ و ۶۸.</ref> وی از شاگردان مالک<ref>سمعانی، الانساب، ۸/۲۱.</ref> و از نظر فکری و سیاسی از مخالفان بنی‌امیه بود و [[حجاج‌بن‌یوسف ثقفی]] را در شمار اشقیا می‌شمرد<ref>امام‌خمینی، امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۱۶۶.</ref> و مانند پیروان اهل بیت(ع)، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» را جزو سوره به حساب می‌آورد<ref>شافعی صغیر، نهایة المحتاج الی شرح المنهاج، ۱/۴۷۸؛ قزوینی رازی، نقض، ۴۶۰.</ref> و [[نماز صبح]] و [[مغرب و عشا]] را بلند [[قرائت]] می‌کرد. وی همچنین تکتّف (دست روی دست گذاشتن در نماز) را مستحب می‌شمرد نه واجب.<ref>مغنیه، الفقه علی المذاهب الخمسه، ۱/۱۰۹.</ref> مذهب شافعی در مصر<ref>جعفر پیشه‌فرد، درآمدی بر فقه مقارن، ۵۹.</ref> [[اندونزی]] و [[مالزی]] و کردهای ترکیه<ref>فرمانیان، فرق و مذاهب، ۱۳۷.</ref> و [[کردستان]] ایران دارای پیروانی است.


=== حنبلی ===
=== حنبلی ===
خط ۳۱: خط ۳۱:
از میان فرقه‌های کلامی اهل سنت معتزله، اشعریه و ماتریدیه از همه مشهورترند. معتزله به این پنج اصل اعتقاد دارند: [[توحید]]، [[عدل]]، [[وعده و وعید]]، منزلت بین المنزلتین و [[امر به معروف و نهی از منکر]].<ref>قاضی‌عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۹۵، ۲۰۱، ۴۱۱، ۴۶۹ و ۵۰۱؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۳/۶۸–۶۹.</ref> در نگاه آنان اصل [[نبوت]] زیر عنوان عدل قرار می‌گیرد و از الطاف الهی به‌شمار می‌رود.<ref>قراملکی، کلام فلسفی، ۱۸۰.</ref>
از میان فرقه‌های کلامی اهل سنت معتزله، اشعریه و ماتریدیه از همه مشهورترند. معتزله به این پنج اصل اعتقاد دارند: [[توحید]]، [[عدل]]، [[وعده و وعید]]، منزلت بین المنزلتین و [[امر به معروف و نهی از منکر]].<ref>قاضی‌عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۹۵، ۲۰۱، ۴۱۱، ۴۶۹ و ۵۰۱؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۳/۶۸–۶۹.</ref> در نگاه آنان اصل [[نبوت]] زیر عنوان عدل قرار می‌گیرد و از الطاف الهی به‌شمار می‌رود.<ref>قراملکی، کلام فلسفی، ۱۸۰.</ref>


[[عبدالقاهر بغدادی]] اصول مذهب اهل سنت (اشعریه) را اعم از اصول عقاید و فروع، پانزده اصل شمرده‌است: اثبات حقایق و علوم در برابر سوفسطایی‌ها، اعتقاد به حدوث جهان، اعتقاد به استقلال [[صفات ذاتی خداوند]]، اعتقاد به [[صفات ازلی خدا]] در برابر معتزله، اعتقاد ویژه در عدل خداوند و نسبت همه چیز از [[مرگ]] و زندگی به [[اراده خداوند]]، اعتقاد به نبوت پیامبران (ع)، اعتقاد به [[معجزه]] و [[کرامت]] اولیا، اعتقاد به نهاده‌شدن [[اسلام]] بر پنج رکن، توحید، نبوت پیامبر، [[نماز]]، [[روزه]]، [[حج]]، اعتقاد به [[معاد]]، اعتقاد به ضرورت امامت و اینکه پیامبر اکرم (ص)، کسی را به نص معرفی نکرده در برابر شیعه، و اعتقاد به امامت ابوبکر و عمر، اعتقاد به [[فرشتگان]]، اعتقاد به دوستی ده تن از [[صحابه پیامبر]] (ص)، و اعتقاد ویژه دربارهٔ [[کافران]].<ref>بغدادی، الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة منهم، ۲۳۲–۲۶۰.</ref> روش و اصول عقیدتی ماتریدی هرچند شباهت‌هایی به اشعری دارد ولی تفاوت‌های زیادی نیز با آن دارد؛ به همین جهت روش او را میانه اشعری و معتزلی دانسته‌اند،<ref>ربانی گلپایگانی، ماتریدیه، ۱۰۴–۱۲۰.</ref> به عنوان نمونه، یکی از مباحث بحث‌انگیز [[رویت خداوند]] است. اشعری قائل به رویت و جسمانیت خداوند بود، اما ماتریدی هر چند می‌پذیرد که رویت خداوند امری ممکن است ولی این مسئله را مستلزم جسمانیت خداوند نمی‌داند.<ref>ربانی گلپایگانی، ماتریدیه، ۱۰۴–۱۲۰.</ref> بعدها ابن‌تیمیه (م۷۲۸)، از پیروان احمدبن‌حنبل با طرح اعتقاداتی چون جسم‌دانستن خدا،<ref>احمدبن‌حنبل، مسند الامام‌احمدبن‌حنبل، ۲/۲۱۵، ۲۹۳ و ۳۲۳؛ سبحانی، رسائل و مقالات، ۵/۱۹۵؛ کثیری، السلفیة بین أهل السنة و الإمامیه، ۱۵۶–۱۵۸.</ref> حرام‌بودن زیارت قبور و شرک‌دانستن [[شفاعت]] حتی اشاعره را خارج از اهل سنت دانست و چون این اعتقاد را علمای اهل سنت نپذیرفتند، به فراموشی سپرده شد، تا اینکه محمدبن‌عبدالوهاب نجدی، دوباره این فکر را در قرن دوازدهم هجری احیا کرد.<ref>سبحانی، بحوث، ۴/۱۰۶ و ۱۱۱–۱۱۲؛ ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب، ۲۹۵–۲۹۸.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| کلام| وهابیت}}
[[عبدالقاهر بغدادی]] اصول مذهب اهل سنت (اشعریه) را اعم از اصول عقاید و فروع، پانزده اصل شمرده است: اثبات حقایق و علوم در برابر سوفسطایی‌ها، اعتقاد به حدوث جهان، اعتقاد به استقلال [[صفات ذاتی خداوند]]، اعتقاد به [[صفات ازلی خدا]] در برابر معتزله، اعتقاد ویژه در عدل خداوند و نسبت همه چیز از [[مرگ]] و زندگی به [[اراده خداوند]]، اعتقاد به نبوت پیامبران(ع)، اعتقاد به [[معجزه]] و [[کرامت]] اولیا، اعتقاد به نهاده‌شدن [[اسلام]] بر پنج رکن، توحید، نبوت پیامبر، [[نماز]]، [[روزه]]، [[حج]]، اعتقاد به [[معاد]]، اعتقاد به ضرورت امامت و اینکه پیامبر اکرم(ص)، کسی را به نص معرفی نکرده در برابر شیعه، و اعتقاد به امامت ابوبکر و عمر، اعتقاد به [[فرشتگان]]، اعتقاد به دوستی ده تن از [[صحابه پیامبر]](ص)، و اعتقاد ویژه دربارهٔ [[کافران]].<ref>بغدادی، الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة منهم، ۲۳۲–۲۶۰.</ref> روش و اصول عقیدتی ماتریدی هرچند شباهت‌هایی به اشعری دارد ولی تفاوت‌های زیادی نیز با آن دارد؛ به همین جهت روش او را میانه اشعری و معتزلی دانسته‌اند،<ref>ربانی گلپایگانی، ماتریدیه، ۱۰۴–۱۲۰.</ref> به عنوان نمونه، یکی از مباحث بحث‌انگیز [[رویت خداوند]] است. اشعری قائل به رویت و جسمانیت خداوند بود، اما ماتریدی هر چند می‌پذیرد که رویت خداوند امری ممکن است ولی این مسئله را مستلزم جسمانیت خداوند نمی‌داند.<ref>ربانی گلپایگانی، ماتریدیه، ۱۰۴–۱۲۰.</ref> بعدها ابن‌تیمیه (م۷۲۸)، از پیروان احمدبن‌حنبل با طرح اعتقاداتی چون جسم‌دانستن خدا،<ref>احمدبن‌حنبل، مسند الامام‌احمدبن‌حنبل، ۲/۲۱۵، ۲۹۳ و ۳۲۳؛ سبحانی، رسائل و مقالات، ۵/۱۹۵؛ کثیری، السلفیة بین أهل السنة و الإمامیه، ۱۵۶–۱۵۸.</ref> حرام‌بودن زیارت قبور و شرک‌دانستن [[شفاعت]] حتی اشاعره را خارج از اهل سنت دانست و چون این اعتقاد را علمای اهل سنت نپذیرفتند، به فراموشی سپرده شد، تا اینکه محمدبن‌عبدالوهاب نجدی، دوباره این فکر را در قرن دوازدهم هجری احیا کرد.<ref>سبحانی، بحوث، ۴/۱۰۶ و ۱۱۱–۱۱۲؛ ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب، ۲۹۵–۲۹۸.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| کلام| وهابیت}}


اصول مذهب امامیه بر پایه توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد استوار است.<ref>کاشف‌الغطاء، اصل الشیعة و اصولها، ۶۴–۷۸.</ref> شیعیان امامت را منصبی الهی و مکمل نبوت و حافظ شریعت می‌شمرند.<ref>صدوق، الهدایة فی الاصول و الفروع، ۲۸–۳۷؛ مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار (ع)، ۶۸/۳۳۴.</ref> [[امام‌خمینی]] امامت را از اصول مذهب می‌شمارد نه از [[اصول دین]].<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۴۴۱.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|امامت}}
اصول مذهب امامیه بر پایه توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد استوار است.<ref>کاشف‌الغطاء، اصل الشیعة و اصولها، ۶۴–۷۸.</ref> شیعیان امامت را منصبی الهی و مکمل نبوت و حافظ شریعت می‌شمرند.<ref>صدوق، الهدایة فی الاصول و الفروع، ۲۸–۳۷؛ مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۶۸/۳۳۴.</ref> [[امام‌خمینی]] امامت را از اصول مذهب می‌شمارد نه از [[اصول دین]].<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۴۴۱.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|امامت}}


== منابع استنباطی اهل سنت ==
== منابع استنباطی اهل سنت ==
منابع استنباطی مذاهب اهل سنت در مجموع عبارت است از: [[قرآن]]، سنت، [[قیاس]]، [[استحسان]]، [[اجماع]]، قول صحابی، [[استصحاب]]، [[مصالح مرسله]]، [[سد ذرایع]] و [[عرف]].<ref>ثعالبی، الفکر السامی، ۲/۱۳۲؛ حکیم، الاصول العامة للفقه المقارن، ۹۷، ۱۱۹، ۲۲۴، ۴۳۷، ۴۴۷، ۳۷۹ و ۴۰۵؛ جناتی، منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، ۳–۴.</ref>
منابع استنباطی مذاهب اهل سنت در مجموع عبارت است از: [[قرآن]]، سنت، [[قیاس]]، [[استحسان]]، [[اجماع]]، قول صحابی، [[استصحاب]]، [[مصالح مرسله]]، [[سد ذرایع]] و [[عرف]].<ref>ثعالبی، الفکر السامی، ۲/۱۳۲؛ حکیم، الاصول العامة للفقه المقارن، ۹۷، ۱۱۹، ۲۲۴، ۴۳۷، ۴۴۷، ۳۷۹ و ۴۰۵؛ جناتی، منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، ۳–۴.</ref>


در منابع فقه حنفی قیاس<ref>قرافی، شرح تنقیح الفصول فی اختصار المحصول فی الاصول، ۴۴۰.</ref> و استحسان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است<ref>جناتی، منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، ۳؛ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۷۰.</ref> ولی برخی از مذاهب مانند ظاهرگرایان از اهل سنت حتی از قیاس منصوص‌العله استفاده نمی‌کنند. ظاهرگرایان همچنین اجماع را تنها در مسائلی که در زمان [[پیامبر اکرم(ص)]]، مطرح بوده می‌پذیرند.<ref>جناتی، منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، ۳–۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|اصول فقه}} فقهای شیعه افزون بر کتاب و سنت پیامبر (ص)، سنت اهل بیت (ع)، نیز حجت می‌دانند<ref>حکیم، الاصول العامة للفقه المقارن، ۹۷–۹۸.</ref> و آنان منابع ظنی<ref>حکیم، الاصول العامة للفقه المقارن، ۲۹–۳۰.</ref> ازجمله قیاس،<ref>عراقی، الاجتهاد و التقلید، ۴۴؛ حکیم، الاصول العامة للفقه المقارن، ۳۳۲–۳۳۷.</ref> استحسان و مصالح مرسله<ref>عراقی، الاجتهاد و التقلید، ۶۹.</ref> را نپذیرفته‌اند. البته برخی از علمای شیعه<ref>حکیم، الاصول العامة للفقه المقارن، ۱۰.</ref> استناد به مصالح مرسله را در صورت بازگشت آن به دلیل قطعی فی‌الجمله پذیرفته‌اند. امام‌خمینی استفاده از قیاس و استحسان را در فقه شیعه باطل و [[حرام]] شمرده‌است.<ref>امام‌خمینی، معتمد الاصول، ۲/۴۴۱؛ امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۱۴۷.</ref>
در منابع فقه حنفی قیاس<ref>قرافی، شرح تنقیح الفصول فی اختصار المحصول فی الاصول، ۴۴۰.</ref> و استحسان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است<ref>جناتی، منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، ۳؛ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۷۰.</ref> ولی برخی از مذاهب مانند ظاهرگرایان از اهل سنت حتی از قیاس منصوص‌العله استفاده نمی‌کنند. ظاهرگرایان همچنین اجماع را تنها در مسائلی که در زمان [[پیامبر اکرم(ص)]]، مطرح بوده می‌پذیرند.<ref>جناتی، منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، ۳–۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|اصول فقه}} فقهای شیعه افزون بر کتاب و سنت پیامبر(ص)، سنت اهل بیت(ع)، نیز حجت می‌دانند<ref>حکیم، الاصول العامة للفقه المقارن، ۹۷–۹۸.</ref> و آنان منابع ظنی<ref>حکیم، الاصول العامة للفقه المقارن، ۲۹–۳۰.</ref> ازجمله قیاس،<ref>عراقی، الاجتهاد و التقلید، ۴۴؛ حکیم، الاصول العامة للفقه المقارن، ۳۳۲–۳۳۷.</ref> استحسان و مصالح مرسله<ref>عراقی، الاجتهاد و التقلید، ۶۹.</ref> را نپذیرفته‌اند. البته برخی از علمای شیعه<ref>حکیم، الاصول العامة للفقه المقارن، ۱۰.</ref> استناد به مصالح مرسله را در صورت بازگشت آن به دلیل قطعی فی‌الجمله پذیرفته‌اند. امام‌خمینی استفاده از قیاس و استحسان را در فقه شیعه باطل و [[حرام]] شمرده است.<ref>امام‌خمینی، معتمد الاصول، ۲/۴۴۱؛ امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۱۴۷.</ref>


== تعامل با اهل سنت ==
== تعامل با اهل سنت ==
سیره و برخورد [[اهل بیت(ع)]]، با اهل سنت کاملاً برادرانه و صمیمانه بوده‌است و بسیاری از شاگردان و راویان از امام‌صادق (ع)، که شمار آنان بیش از چهار هزار تن ذکرشده جزو اهل سنت بوده‌اند و در نتیجه این برخورد مناسب و خوب، بزرگان دینی و فقهی اهل سنت به آن حضرت توجه ویژه داشته و مقام علمی و اخلاقی ایشان را ستوده‌اند. {{ببینید|متن=ببینید|امام‌صادق جعفربن‌محمد (ع)}} آنان افزون بر این، شیعیان را نیز به برخورد مناسب و دوستانه با اهل سنت سفارش می‌کردند؛ چنان‌که وقتی یکی از یاران امام‌صادق (ع)، پرسید برخورد با کسانی که هم مذهب با شیعه نیستند، باید چگونه باشد، آن حضرت در پاسخ، از او و دیگر شیعیان خواست که همانند خود ایشان با آنان رفتار کنند و سپس [[عیادت از بیماران]] و شرکت در [[تشییع جنازه]] آنان و بسیاری از کارهای دیگر را جزو سلوک عملی خود با آنان شمرد.<ref>حر عاملی، ۱۲/۶.</ref>
سیره و برخورد [[اهل بیت(ع)]]، با اهل سنت کاملاً برادرانه و صمیمانه بوده است و بسیاری از شاگردان و راویان از امام‌صادق(ع)، که شمار آنان بیش از چهار هزار تن ذکرشده جزو اهل سنت بوده‌اند و در نتیجه این برخورد مناسب و خوب، بزرگان دینی و فقهی اهل سنت به آن حضرت توجه ویژه داشته و مقام علمی و اخلاقی ایشان را ستوده‌اند. {{ببینید|متن=ببینید|امام‌صادق جعفربن‌محمد(ع)}} آنان افزون بر این، شیعیان را نیز به برخورد مناسب و دوستانه با اهل سنت سفارش می‌کردند؛ چنان‌که وقتی یکی از یاران امام‌صادق(ع)، پرسید برخورد با کسانی که هم مذهب با شیعه نیستند، باید چگونه باشد، آن حضرت در پاسخ، از او و دیگر شیعیان خواست که همانند خود ایشان با آنان رفتار کنند و سپس [[عیادت از بیماران]] و شرکت در [[تشییع جنازه]] آنان و بسیاری از کارهای دیگر را جزو سلوک عملی خود با آنان شمرد.<ref>حر عاملی، ۱۲/۶.</ref>


در ضرورت [[وحدت]] میان مسلمانان از نگاه [[عقل]] و نقل تردیدی نیست و امروزه وحدت مسلمانان برای ایستادگی و پویایی و هویت امت اسلامی، از مهم‌ترین ضرورت‌های تاریخی، اجتماعی و سیاسی و از عوامل مهم عزت و پیروزی آنان در همه صحنه‌هاست؛ در مقابل [[تفرقه]] و اختلاف، جز خواری و شکست و به‌هدررفتن نیروهای فکری و سرمایه‌های انسانی امت اسلامی نتیجه‌ای نخواهد داشت.{{ببینید|متن=ببینید|وحدت}} از نظر فقهی، عالمان اهل سنت پیروان همه مذاهب اسلامی، به جز غالیان را، پاک و مسلمان می‌دانند و تکفیر یکدیگر را جایز نمی‌شمرند.<ref>ابوحنیفه، الفقه الأکبر، ۴۷؛ شعرانی، الیواقیت و الجواهر فی بیان عقائد الأکابر، ۱/۵۰.</ref> امام‌خمینی هم همه فرقه‌های اسلامی جز [[خوارج]]، [[ناصبیان]] و [[غالیان]] را پاک می‌داند.<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۴۵۹.</ref> ایشان با تقسیم [[تقیه]] به خوفی و مداراتی، تقیه مداراتی را نیز همانند خوفی برای ایجاد الفت و محبت میان مسلمانان لازم می‌داند<ref>امام‌خمینی، الرسائل العشره، ۵۷–۶۰.</ref> و برای ایجاد الفت میان شیعه و سنی، با استناد به روایات و [[سیره اهل بیت]] (ع)،<ref>کلینی، الکافی، ۲/۶۳۶.</ref> به شیعیان سفارش می‌کرد به پیروی از ائمه معصوم (ع)، با اهل سنت [[نماز]] به جای آورند و در تشییع جنازه آنان شرکت کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۹۴.</ref> نیز در ایام برگزاری امام‌خمینی، [[مناسک حج]]، با شرکت در نماز و مراسم آنان، در انجام مناسک و اعلام روز عید از فتواهای مفتیان حجاز پیروی کنند، در [[حرمین شریفین]] از مهر استفاده نکنند و بر سنگ‌ها و فرش [[سجده]] کنند.<ref>امام‌خمینی، مناسک حج، ۳۲۲ و ۳۲۶؛ امام‌خمینی، استفتائات، ۱/۲۷۸.</ref>
در ضرورت [[وحدت]] میان مسلمانان از نگاه [[عقل]] و نقل تردیدی نیست و امروزه وحدت مسلمانان برای ایستادگی و پویایی و هویت امت اسلامی، از مهم‌ترین ضرورت‌های تاریخی، اجتماعی و سیاسی و از عوامل مهم عزت و پیروزی آنان در همه صحنه‌هاست؛ در مقابل [[تفرقه]] و اختلاف، جز خواری و شکست و به‌هدررفتن نیروهای فکری و سرمایه‌های انسانی امت اسلامی نتیجه‌ای نخواهد داشت.{{ببینید|متن=ببینید|وحدت}} از نظر فقهی، عالمان اهل سنت پیروان همه مذاهب اسلامی، به جز غالیان را، پاک و مسلمان می‌دانند و تکفیر یکدیگر را جایز نمی‌شمرند.<ref>ابوحنیفه، الفقه الأکبر، ۴۷؛ شعرانی، الیواقیت و الجواهر فی بیان عقائد الأکابر، ۱/۵۰.</ref> امام‌خمینی هم همه فرقه‌های اسلامی جز [[خوارج]]، [[ناصبیان]] و [[غالیان]] را پاک می‌داند.<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۴۵۹.</ref> ایشان با تقسیم [[تقیه]] به خوفی و مداراتی، تقیه مداراتی را نیز همانند خوفی برای ایجاد الفت و محبت میان مسلمانان لازم می‌داند<ref>امام‌خمینی، الرسائل العشره، ۵۷–۶۰.</ref> و برای ایجاد الفت میان شیعه و سنی، با استناد به روایات و [[سیره اهل بیت]](ع)،<ref>کلینی، الکافی، ۲/۶۳۶.</ref> به شیعیان سفارش می‌کرد به پیروی از ائمه معصوم(ع)، با اهل سنت [[نماز]] به جای آورند و در تشییع جنازه آنان شرکت کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۹۴.</ref> نیز در ایام برگزاری امام‌خمینی، [[مناسک حج]]، با شرکت در نماز و مراسم آنان، در انجام مناسک و اعلام روز عید از فتواهای مفتیان حجاز پیروی کنند، در [[حرمین شریفین]] از مهر استفاده نکنند و بر سنگ‌ها و فرش [[سجده]] کنند.<ref>امام‌خمینی، مناسک حج، ۳۲۲ و ۳۲۶؛ امام‌خمینی، استفتائات، ۱/۲۷۸.</ref>


امام‌خمینی همچنین در آستانه پیروزی [[نهضت اسلامی ایران]]، بارها رمز پیروزی ملت ایران را وحدت کلمه شمرد و اهل سنت را برادران خود می‌خواند که دشمن در صدد است میان برادرها تفرقه ایجاد کند و سپس با صراحت اعلام کرد کسانی که به تفرقه دامن می‌زنند یا جاهل‌اند یا مغرض و وحدت و باهم‌بودن را بر همه مسلمانان واجب دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۸۲–۸۳.</ref> ایشان یک روز پس از پیروزی انقلاب در پیامی در ۲۳ بهمن ۱۳۵۷، شیعیان و اهل سنت را مسلمان و برادر یکدیگر و تفرقه افکنان را جاهل و مغرض خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۳۲.</ref> از نگاه ایشان وحدت نه یک امر [[مستحب]]، بلکه [[واجب شرعی]] است و ایشان در موارد بسیار با واژه‌های «تکلیف»، «واجب» و «باید»، از آن یاد می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۸۲–۸۳؛ ۱۵/۴۸۱ و ۲۰/۷۹.</ref>
امام‌خمینی همچنین در آستانه پیروزی [[نهضت اسلامی ایران]]، بارها رمز پیروزی ملت ایران را وحدت کلمه شمرد و اهل سنت را برادران خود می‌خواند که دشمن در صدد است میان برادرها تفرقه ایجاد کند و سپس با صراحت اعلام کرد کسانی که به تفرقه دامن می‌زنند یا جاهل‌اند یا مغرض و وحدت و باهم‌بودن را بر همه مسلمانان واجب دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۸۲–۸۳.</ref> ایشان یک روز پس از پیروزی انقلاب در پیامی در ۲۳ بهمن ۱۳۵۷، شیعیان و اهل سنت را مسلمان و برادر یکدیگر و تفرقه افکنان را جاهل و مغرض خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۳۲.</ref> از نگاه ایشان وحدت نه یک امر [[مستحب]]، بلکه [[واجب شرعی]] است و ایشان در موارد بسیار با واژه‌های «تکلیف»، «واجب» و «باید»، از آن یاد می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۸۲–۸۳؛ ۱۵/۴۸۱ و ۲۰/۷۹.</ref>
خط ۵۴: خط ۵۴:
امام‌خمینی ضمن انتقاد از محروم نگه‌داشتن مناطق مرزی و به‌خصوص مناطق سنی‌نشین در زمان [[محمدرضا پهلوی]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۱۹.</ref> معتقد بود رژیم پهلوی با تمام توان، سعی در اختلاف‌انداختن میان شیعه و سنی داشت تا بتواند ذهن‌ها را از مسائل اساسی دور نگه دارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۴۱۲.</ref> رژیم پهلوی با این تفکر که اهل سنت با علمای شیعه رابطه خوبی نخواهند داشت، علمای مبارز شیعه را به مناطق حنفی و شافعی مذهب ایران تبعید می‌کرد؛ اما همدلی اهل سنت با شیعیان موجب شد پیام‌های امام‌خمینی در میان اهل سنت نیز گسترش یابد و آنان را با انقلاب مردم ایران، همراه کند.<ref>محتشمی‌پور، از ایران به ایران، ۲/۳۵۴–۳۵۵.</ref>
امام‌خمینی ضمن انتقاد از محروم نگه‌داشتن مناطق مرزی و به‌خصوص مناطق سنی‌نشین در زمان [[محمدرضا پهلوی]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۱۹.</ref> معتقد بود رژیم پهلوی با تمام توان، سعی در اختلاف‌انداختن میان شیعه و سنی داشت تا بتواند ذهن‌ها را از مسائل اساسی دور نگه دارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۴۱۲.</ref> رژیم پهلوی با این تفکر که اهل سنت با علمای شیعه رابطه خوبی نخواهند داشت، علمای مبارز شیعه را به مناطق حنفی و شافعی مذهب ایران تبعید می‌کرد؛ اما همدلی اهل سنت با شیعیان موجب شد پیام‌های امام‌خمینی در میان اهل سنت نیز گسترش یابد و آنان را با انقلاب مردم ایران، همراه کند.<ref>محتشمی‌پور، از ایران به ایران، ۲/۳۵۴–۳۵۵.</ref>


در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران، عوامل رژیم پهلوی شایع کردند در صورت پیروزی انقلاب اسلامی، مذاهب دیگر از میان خواهند رفت؛ اما امام‌خمینی در سخنانی شیعیان و اهل سنت را برادر و تفرقه‌افکنان را جاهل و مغرض خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۸۳–۸۴.</ref> ایشان با اعتقاد به اینکه در رژیم پهلوی همه ملت ازجمله اهل سنت، مورد ستم واقع شده‌اند<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۳۳۳؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۷۶.</ref> بر عزم جمهوری اسلامی برای خدمت به همگان به‌ویژه اهل سنت تأکید می‌کرد. ایشان در هجدهم بهمن ۱۳۵۷ در دیدار با گروهی از اهل سنت کردستان، ریشه تفرقه و اختلاف میان شیعه و اهل سنت را به دوره بنی‌امیه و امویان برگرداند که به‌تدریج گسترش یافته و زمینه رقابت گروهی از عوام شیعه و عوام اهل سنت را به وجود آورده‌است؛ حال آنکه نه مدعیان سنت، به سیره و سنت پیامبر (ص)، اقتدا می‌کردند و نه این عده از عوام شیعه از مکتب اهل بیت (ع)، پیروی می‌کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۹۴.</ref>
در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران، عوامل رژیم پهلوی شایع کردند در صورت پیروزی انقلاب اسلامی، مذاهب دیگر از میان خواهند رفت؛ اما امام‌خمینی در سخنانی شیعیان و اهل سنت را برادر و تفرقه‌افکنان را جاهل و مغرض خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۸۳–۸۴.</ref> ایشان با اعتقاد به اینکه در رژیم پهلوی همه ملت ازجمله اهل سنت، مورد ستم واقع شده‌اند<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۳۳۳؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۷۶.</ref> بر عزم جمهوری اسلامی برای خدمت به همگان به‌ویژه اهل سنت تأکید می‌کرد. ایشان در هجدهم بهمن ۱۳۵۷ در دیدار با گروهی از اهل سنت کردستان، ریشه تفرقه و اختلاف میان شیعه و اهل سنت را به دوره بنی‌امیه و امویان برگرداند که به‌تدریج گسترش یافته و زمینه رقابت گروهی از عوام شیعه و عوام اهل سنت را به وجود آورده است؛ حال آنکه نه مدعیان سنت، به سیره و سنت پیامبر(ص)، اقتدا می‌کردند و نه این عده از عوام شیعه از مکتب اهل بیت(ع)، پیروی می‌کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۹۴.</ref>


امام‌خمینی همچنین در ۲۳ بهمن ۱۳۵۷، در همان روزی که گروهی از چریک‌های فدایی خلق، با تکیه بر اختلافات میان شیعیان و اهل سنت، دست به تحرکات نظامی در شهرستان [[گنبد کاووس]] زدند<ref>فاطمی، عبوراز بحران، ۱۷.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| ترکمن‌صحرا}} در سخنانی اعلام کرد پیروان اهل بیت (ع)، و اهل سنت متحد و برادرند و کسانی که از تفرقه میان مردم سخن می‌گویند جاهل‌اند یا قصد درگیری و اختلاف دارند. ایشان به پیروان همه مذاهب اسلامی اطمینان داد در مملکت اسلامی عادلانه زندگی خواهند کرد و از آنان خواست که زیر لوای لااله‌الاالله متحد باشند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۳۳.</ref> ایشان در آستانه برگزاری [[همه‌پرسی جمهوری اسلامی]] نیز در پیامی با اشاره به شایعات مخالفان دربارهٔ محروم‌شدن اهل سنت از حقوق خود در جمهوری اسلامی، شایعه‌پردازان را از عوامل آمریکا معرفی و تصریح کرد شیعیان با اهل سنت هیچ‌گونه اختلافی ندارند و در حقوق سیاسی و اجتماعی نیز تفاوتی میان مسلمانان اعم از شیعه و سنی وجود ندارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۳۰.</ref>
امام‌خمینی همچنین در ۲۳ بهمن ۱۳۵۷، در همان روزی که گروهی از چریک‌های فدایی خلق، با تکیه بر اختلافات میان شیعیان و اهل سنت، دست به تحرکات نظامی در شهرستان [[گنبد کاووس]] زدند<ref>فاطمی، عبوراز بحران، ۱۷.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| ترکمن‌صحرا}} در سخنانی اعلام کرد پیروان اهل بیت(ع)، و اهل سنت متحد و برادرند و کسانی که از تفرقه میان مردم سخن می‌گویند جاهل‌اند یا قصد درگیری و اختلاف دارند. ایشان به پیروان همه مذاهب اسلامی اطمینان داد در مملکت اسلامی عادلانه زندگی خواهند کرد و از آنان خواست که زیر لوای لااله‌الاالله متحد باشند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۳۳.</ref> ایشان در آستانه برگزاری [[همه‌پرسی جمهوری اسلامی]] نیز در پیامی با اشاره به شایعات مخالفان دربارهٔ محروم‌شدن اهل سنت از حقوق خود در جمهوری اسلامی، شایعه‌پردازان را از عوامل آمریکا معرفی و تصریح کرد شیعیان با اهل سنت هیچ‌گونه اختلافی ندارند و در حقوق سیاسی و اجتماعی نیز تفاوتی میان مسلمانان اعم از شیعه و سنی وجود ندارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۳۰.</ref>


پس از تصویب [[قانون اساسی جمهوری اسلامی]]، این قانون در اصل دوازدهم، دین رسمی مردم ایران را [[اسلام]] و [[مذهب جعفری اثنی‌عشری]] اعلام کرد؛ اما در عین حال تصریح کرد که دیگر مذاهب اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل‌اند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خود آزاد و در تعلیم و تربیت دینی، احوال شخصی ([[ازدواج]]، [[طلاق]]، [[ارث]] و [[وصیت]]) و دعاوی مربوط در دادگاه رسمیت دارند و در هر منطقه‌ای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها و با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب، طبق آن مذهب خواهد بود.
پس از تصویب [[قانون اساسی جمهوری اسلامی]]، این قانون در اصل دوازدهم، دین رسمی مردم ایران را [[اسلام]] و [[مذهب جعفری اثنی‌عشری]] اعلام کرد؛ اما در عین حال تصریح کرد که دیگر مذاهب اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل‌اند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خود آزاد و در تعلیم و تربیت دینی، احوال شخصی ([[ازدواج]]، [[طلاق]]، [[ارث]] و [[وصیت]]) و دعاوی مربوط در دادگاه رسمیت دارند و در هر منطقه‌ای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها و با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب، طبق آن مذهب خواهد بود.
خط ۶۲: خط ۶۲:
با وجود همه اختلاف‌افکنی‌ها، بسیاری از اهل سنت ایران در مناطق مختلف با انقلاب اسلامی همراه شدند و پس از پیروزی نیز در راستای حمایت از دستاوردهای آن تلاش کردند. [[مولوی عبدالعزیز ملازاده سربازی]]، روحانی اهل سنت بلوچستان، در دوره انقلاب با سفر به [[نجف اشرف]]، به دیدار امام‌خمینی رفت و از انقلاب حمایت کرد و همدوش با [[محمد کفعمی]] رهبر شیعیان در سیستان و بلوچستان در حفظ وحدت میان مردم کوشش کرد. عبدالعزیز پس از پیروزی انقلاب هم با امام‌خمینی دیدار و مراتب فرمانبرداری اهل سنت منطقه را از ایشان اعلام کرد و تفرقه میان شیعیان و اهل سنت را ناشی از دسیسه‌های استعمارگران شمرد.<ref>← امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۲۴.</ref> اهل سنت پس از انقلاب با مشارکت گسترده در همه‌پرسی قانون اساسی و پس از آن با فرستادن نمایندگان خود به [[مجلس شورای اسلامی]] و [[مجلس خبرگان]]، در تعیین سرنوشت خود مشارکت داشتند و در دوران [[جنگ تحمیلی]] هم در کنار شیعیان به دفاع از کشور پرداختند و شهدای بسیاری را تقدیم کردند که حدود پنج هزار شهید کردستان، گواه آن است.<ref>قدمی، کردستان و مناطق اهل سنت، استحقاق‌ها و عملکردها، ۲۳–۵۰؛ یاقوتی، شقایق‌های صحرا در گلستان انقلاب، زندگی و خاطره شهدای ترکمن، ۱/۱۵۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| سازمان پیشمرگان مسلمان کرد}}
با وجود همه اختلاف‌افکنی‌ها، بسیاری از اهل سنت ایران در مناطق مختلف با انقلاب اسلامی همراه شدند و پس از پیروزی نیز در راستای حمایت از دستاوردهای آن تلاش کردند. [[مولوی عبدالعزیز ملازاده سربازی]]، روحانی اهل سنت بلوچستان، در دوره انقلاب با سفر به [[نجف اشرف]]، به دیدار امام‌خمینی رفت و از انقلاب حمایت کرد و همدوش با [[محمد کفعمی]] رهبر شیعیان در سیستان و بلوچستان در حفظ وحدت میان مردم کوشش کرد. عبدالعزیز پس از پیروزی انقلاب هم با امام‌خمینی دیدار و مراتب فرمانبرداری اهل سنت منطقه را از ایشان اعلام کرد و تفرقه میان شیعیان و اهل سنت را ناشی از دسیسه‌های استعمارگران شمرد.<ref>← امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۲۴.</ref> اهل سنت پس از انقلاب با مشارکت گسترده در همه‌پرسی قانون اساسی و پس از آن با فرستادن نمایندگان خود به [[مجلس شورای اسلامی]] و [[مجلس خبرگان]]، در تعیین سرنوشت خود مشارکت داشتند و در دوران [[جنگ تحمیلی]] هم در کنار شیعیان به دفاع از کشور پرداختند و شهدای بسیاری را تقدیم کردند که حدود پنج هزار شهید کردستان، گواه آن است.<ref>قدمی، کردستان و مناطق اهل سنت، استحقاق‌ها و عملکردها، ۲۳–۵۰؛ یاقوتی، شقایق‌های صحرا در گلستان انقلاب، زندگی و خاطره شهدای ترکمن، ۱/۱۵۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| سازمان پیشمرگان مسلمان کرد}}


جمهوری اسلامی در حد توان به همه مناطق کشور اعم از شیعه و حنفی و شافعی‌نشین خدمت کرد. با وجود ناامنی‌های روزهای ابتدایی پس از پیروزی، که به دست ضدانقلاب در مناطق سیستان و بلوچستان و کردستان اتفاق افتاد<ref>جمهوری اسلامی، ۱۷/۵/۱۳۵۸، ۱؛ ۲۱/۸/۱۳۵۸، ۵؛ ۱۲/۴/۱۳۵۸، ۱؛ ۲۰/۴/۱۳۵۸، ۱؛ ۲۱/۴/۱۳۵۸، ۱ و ۲۴/۴/۱۳۵۸، ۱.</ref> و موجب کشته‌شدن اعضای جهاد سازندگی و نیروهای انقلاب شد<ref>جمهوری اسلامی، ۲۱/۵/۱۳۵۸، ۲.</ref> جمهوری اسلامی به محرومیت‌زدایی از مناطق مرزی و اهل سنت‌نشین اقدام کرد<ref>جمهوری اسلامی، ۱/۸/۱۳۵۸، ۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| کردستان| پاوه}} و نهادهای انقلابی و دولتی، خدمت‌رسانی به استان‌های محروم ازجمله استان کردستان و سیستان و بلوچستان را در رأس برنامه‌های خود قرار دادند؛ همچنین برای اجرای طرح‌های رفاهی و عمرانی کردستان، چنان‌که امام‌خمینی دستور داد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۳۱۷.</ref> و به تصویب آن از سوی دولت اشاره کرده‌است، درآمدِ یک روز فروش [[نفت]]، حدود ۴۵۰ میلیون تومان تصویب شد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۴۱۸.</ref> و جهاد سازندگی به سفارش امام‌خمینی مأمور شد تا به وضع عمرانی منطقه رسیدگی کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۳۷۴.</ref> امام‌خمینی همچنین در دیدار با کارکنان [[صدا و سیما]]، بر ضرورت تبلیغات صحیح، با زبان محلی مناطق کردنشین، تأکید و تصریح کرد مردم منطقه باید بدانند عمران و [[امنیت]] به هم وابسته‌اند و در شرایط ناامنی نمی‌توان آن‌چنان‌که باید خدمت کرد و جاده و بیمارستان ساخت.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۹۸–۲۹۹.</ref>
جمهوری اسلامی در حد توان به همه مناطق کشور اعم از شیعه و حنفی و شافعی‌نشین خدمت کرد. با وجود ناامنی‌های روزهای ابتدایی پس از پیروزی، که به دست ضدانقلاب در مناطق سیستان و بلوچستان و کردستان اتفاق افتاد<ref>جمهوری اسلامی، ۱۷/۵/۱۳۵۸، ۱؛ ۲۱/۸/۱۳۵۸، ۵؛ ۱۲/۴/۱۳۵۸، ۱؛ ۲۰/۴/۱۳۵۸، ۱؛ ۲۱/۴/۱۳۵۸، ۱ و ۲۴/۴/۱۳۵۸، ۱.</ref> و موجب کشته‌شدن اعضای جهاد سازندگی و نیروهای انقلاب شد<ref>جمهوری اسلامی، ۲۱/۵/۱۳۵۸، ۲.</ref> جمهوری اسلامی به محرومیت‌زدایی از مناطق مرزی و اهل سنت‌نشین اقدام کرد<ref>جمهوری اسلامی، ۱/۸/۱۳۵۸، ۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| کردستان| پاوه}} و نهادهای انقلابی و دولتی، خدمت‌رسانی به استان‌های محروم ازجمله استان کردستان و سیستان و بلوچستان را در رأس برنامه‌های خود قرار دادند؛ همچنین برای اجرای طرح‌های رفاهی و عمرانی کردستان، چنان‌که امام‌خمینی دستور داد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۳۱۷.</ref> و به تصویب آن از سوی دولت اشاره کرده است، درآمدِ یک روز فروش [[نفت]]، حدود ۴۵۰ میلیون تومان تصویب شد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۴۱۸.</ref> و جهاد سازندگی به سفارش امام‌خمینی مأمور شد تا به وضع عمرانی منطقه رسیدگی کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۳۷۴.</ref> امام‌خمینی همچنین در دیدار با کارکنان [[صدا و سیما]]، بر ضرورت تبلیغات صحیح، با زبان محلی مناطق کردنشین، تأکید و تصریح کرد مردم منطقه باید بدانند عمران و [[امنیت]] به هم وابسته‌اند و در شرایط ناامنی نمی‌توان آن‌چنان‌که باید خدمت کرد و جاده و بیمارستان ساخت.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۹۸–۲۹۹.</ref>


دولت جمهوری اسلامی ایران، همچنین رفع مشکلات ارضی و اقتصادی مردم ترکمن‌صحرا اعم از شیعه و سنی را که در رژیم پهلوی ایجاد شده بود، جزو برنامه‌های خود قرار داد. در آن رژیم بسیاری از زمین‌های مرغوب منطقه به درباریان اختصاص یافته بود<ref>احمدی فراهانی، آغازین نغمه‌های ناسازگاری، ۹.</ref> شورای انقلاب حل مسئله زمین و زمین‌دارکردن کشاورزان را در دستور کار خود قرار داد<ref>جمهوری اسلامی، ۱۱/۱۲/۱۳۵۸، ۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| هیئت‌های هفت‌نفره}} و [[جهاد سازندگی]] طرح‌هایی مانند راه‌سازی، سدسازی، تأمین آب شرب و کشاورزی در روستاها و شهرهای گنبد و مراوه تپه و مینودشت و کلاله را انجام داد.<ref>نامدار زنگنه، بازدید برادر زنگنه از منطقه گنبد و ترکمن صحرا، ۱۴–۱۵.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| جهاد سازندگی}} همچنین ساخت نهادهای مذهبی مانند [[مسجد]] و مدارس دینی، جذب طلاب و برگزاری نماز جمعه اهل سنت گسترش پیدا کرد؛ برای نمونه مدارس و حوزه‌های علمیه کرمانشاه نسبت به پیش از انقلاب چندین برابر افزایش یافت.<ref>قادری، مصاحبه با ماموستا حاج‌ملاقادر قادری، ۱۲–۱۳.</ref> سهمیه طلبه و شمار مدارس دینی اهل سنت در شرق خراسان شامل تایباد، خواف و تربت جام چندین برابر طلاب و مدارس شیعیان در این منطقه است و اهل سنت بلوچستان در شرایط مشابه، ۱۸۲ مدرسه و بیش از هفده هزار طلبه جذب کرده‌اند<ref>صادقی، تعالی و همبستگی در پرتو تعامل علمی حوزه‌های علمیه جهان اسلام، ۲۸۴.</ref> که در مقایسه با حوزه‌های شیعه گستره بیشتری دارد.
دولت جمهوری اسلامی ایران، همچنین رفع مشکلات ارضی و اقتصادی مردم ترکمن‌صحرا اعم از شیعه و سنی را که در رژیم پهلوی ایجاد شده بود، جزو برنامه‌های خود قرار داد. در آن رژیم بسیاری از زمین‌های مرغوب منطقه به درباریان اختصاص یافته بود<ref>احمدی فراهانی، آغازین نغمه‌های ناسازگاری، ۹.</ref> شورای انقلاب حل مسئله زمین و زمین‌دارکردن کشاورزان را در دستور کار خود قرار داد<ref>جمهوری اسلامی، ۱۱/۱۲/۱۳۵۸، ۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| هیئت‌های هفت‌نفره}} و [[جهاد سازندگی]] طرح‌هایی مانند راه‌سازی، سدسازی، تأمین آب شرب و کشاورزی در روستاها و شهرهای گنبد و مراوه تپه و مینودشت و کلاله را انجام داد.<ref>نامدار زنگنه، بازدید برادر زنگنه از منطقه گنبد و ترکمن صحرا، ۱۴–۱۵.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| جهاد سازندگی}} همچنین ساخت نهادهای مذهبی مانند [[مسجد]] و مدارس دینی، جذب طلاب و برگزاری نماز جمعه اهل سنت گسترش پیدا کرد؛ برای نمونه مدارس و حوزه‌های علمیه کرمانشاه نسبت به پیش از انقلاب چندین برابر افزایش یافت.<ref>قادری، مصاحبه با ماموستا حاج‌ملاقادر قادری، ۱۲–۱۳.</ref> سهمیه طلبه و شمار مدارس دینی اهل سنت در شرق خراسان شامل تایباد، خواف و تربت جام چندین برابر طلاب و مدارس شیعیان در این منطقه است و اهل سنت بلوچستان در شرایط مشابه، ۱۸۲ مدرسه و بیش از هفده هزار طلبه جذب کرده‌اند<ref>صادقی، تعالی و همبستگی در پرتو تعامل علمی حوزه‌های علمیه جهان اسلام، ۲۸۴.</ref> که در مقایسه با حوزه‌های شیعه گستره بیشتری دارد.
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
* جناتی، محمدابراهیم، منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، تهران، کیهان، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
* جناتی، محمدابراهیم، منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، تهران، کیهان، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
* حاکم حسکانی، عبیدالله‌بن‌عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق محمدباقر محمودی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
* حاکم حسکانی، عبیدالله‌بن‌عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق محمدباقر محمودی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
* حکیم طباطبایی، سیدمحمدتقی، الاصول العامة للفقه المقارن، قم، مجمع جهانی اهل بیت (ع)، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
* حکیم طباطبایی، سیدمحمدتقی، الاصول العامة للفقه المقارن، قم، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
* خطیب بغدادی، احمدبن‌علی، تاریخ بغداد، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
* خطیب بغدادی، احمدبن‌علی، تاریخ بغداد، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
* راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروتدمشق، دارالقلمدارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
* راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروتدمشق، دارالقلمدارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:
* ربانی گلپایگانی، ماتریدیه، مجله کیهان اندیشه، شماره، ۵۳، ۱۳۷۳ش.
* ربانی گلپایگانی، ماتریدیه، مجله کیهان اندیشه، شماره، ۵۳، ۱۳۷۳ش.
* زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ پنجم، ۱۹۸۰م.
* زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ پنجم، ۱۹۸۰م.
* سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، قم، مؤسسه امام‌صادق (ع)، بی‌تا.
* سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، قم، مؤسسه امام‌صادق(ع)، بی‌تا.
* سبحانی، جعفر، تاریخ الفقه الاسلامی و ادواره، قم، مؤسسه امام‌صادق (ع)، ۱۴۲۷ق.
* سبحانی، جعفر، تاریخ الفقه الاسلامی و ادواره، قم، مؤسسه امام‌صادق(ع)، ۱۴۲۷ق.
* سبحانی، جعفر، رسائل و مقالات، قم، مؤسسه امام‌صادق (ع)، چاپ دوم، ۱۴۲۵ق.
* سبحانی، جعفر، رسائل و مقالات، قم، مؤسسه امام‌صادق(ع)، چاپ دوم، ۱۴۲۵ق.
* سمعانی، عبدالکریم‌بن‌محمد، الانساب، تحقیق عبدالرحمن‌بن‌یحیی المعلمی، حیدرآباد، مجلس، دائرهٔ المعارف العثمانیه، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.
* سمعانی، عبدالکریم‌بن‌محمد، الانساب، تحقیق عبدالرحمن‌بن‌یحیی المعلمی، حیدرآباد، مجلس، دائرهٔ المعارف العثمانیه، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.
* سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
* سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
خط ۱۲۲: خط ۱۲۲:
* صادقی، سیدعباس، تعالی و همبستگی در پرتو تعامل علمی حوزه‌های علمیه جهان اسلام، مجله حوزه، شماره ۱۵۵–۱۵۶، ۱۳۸۹ش.
* صادقی، سیدعباس، تعالی و همبستگی در پرتو تعامل علمی حوزه‌های علمیه جهان اسلام، مجله حوزه، شماره ۱۵۵–۱۵۶، ۱۳۸۹ش.
* صدر، سیدحسن، نهایة الدرایة شرح الوجیزة للشیخ البهائی، تحقیق ماجد غرباوی، مشعر، بی‌جا، بی‌تا.
* صدر، سیدحسن، نهایة الدرایة شرح الوجیزة للشیخ البهائی، تحقیق ماجد غرباوی، مشعر، بی‌جا، بی‌تا.
* صدوق، محمدبن‌علی، الهدایة فی الاصول و الفروع، قم، مؤسسه امام‌هادی (ع)، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
* صدوق، محمدبن‌علی، الهدایة فی الاصول و الفروع، قم، مؤسسه امام‌هادی(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
* عراقی کزازی، آقاضیاءالدین علی‌بن‌آخوند، الاجتهاد و التقلید، تقریر میرزاهاشم آملی، قم، نوید اسلام، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
* عراقی کزازی، آقاضیاءالدین علی‌بن‌آخوند، الاجتهاد و التقلید، تقریر میرزاهاشم آملی، قم، نوید اسلام، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
* غزالی، ابوحامد، الاقتصاد فی الاعتقاد، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
* غزالی، ابوحامد، الاقتصاد فی الاعتقاد، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:
* مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایة فی علم الدرایه، تحقیق محمدرضا مامقانی، قم، دلیل ما، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
* مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایة فی علم الدرایه، تحقیق محمدرضا مامقانی، قم، دلیل ما، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
* متز، آدام، تمدن اسلامی درقرن چهارم، ترجمه علیرضا ذکاوتی، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
* متز، آدام، تمدن اسلامی درقرن چهارم، ترجمه علیرضا ذکاوتی، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار (ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
* محتشمی‌پور، سیدعلی‌اکبر، از ایران به ایران، قم، کوثر النبی (ص)، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
* محتشمی‌پور، سیدعلی‌اکبر، از ایران به ایران، قم، کوثر النبی(ص)، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
* مدکور، محمد سلام، مناهج الاجتهاد، جامعة الکویت، چاپ اول، ۱۹۷۳م.
* مدکور، محمد سلام، مناهج الاجتهاد، جامعة الکویت، چاپ اول، ۱۹۷۳م.
* مشکور، محمدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۲ش.
* مشکور، محمدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۲ش.
خط ۱۶۱: خط ۱۶۱:


== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
مصیب ایرانی-باقر صاحبی، «[https://books.khomeini.ir/books/10002/479/ اهل سنت]»، دانشنامه امام خمینی، ج۲، ص۴۷۹–۴۸۸.
* مصیب ایرانی-باقر صاحبی، «[https://books.khomeini.ir/books/10002/479/ اهل سنت]»، [[دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص۴۷۹–۴۸۸.


[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
۲۱٬۱۴۹

ویرایش