شاگردان امام‌خمینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۲: خط ۱۲:
امام‌خمینی در آغاز با ثبت و ضبط اسامی شاگردان به دلایلی موافق نبود. نخستین فهرست از بخشی از شاگردان امام‌خمینی که در معقول یا منقول یا هر دو درس ایشان شرکت کرده‌اند، ۱۸۹ نفر ثبت شده. برخی شمار شاگردان ایشان را در قم در درس خارج فقه بین چهارصد تا پانصد تن تخمین زده‌اند، که در اواخر به حدود ۱۲۰۰ تن افزایش یافته‌است. برخی، شمار شاگردان ایشان در نجف را سیصد تا ۳۵۰ تن دانسته‌اند.
امام‌خمینی در آغاز با ثبت و ضبط اسامی شاگردان به دلایلی موافق نبود. نخستین فهرست از بخشی از شاگردان امام‌خمینی که در معقول یا منقول یا هر دو درس ایشان شرکت کرده‌اند، ۱۸۹ نفر ثبت شده. برخی شمار شاگردان ایشان را در قم در درس خارج فقه بین چهارصد تا پانصد تن تخمین زده‌اند، که در اواخر به حدود ۱۲۰۰ تن افزایش یافته‌است. برخی، شمار شاگردان ایشان در نجف را سیصد تا ۳۵۰ تن دانسته‌اند.


== معنی ==
== شاگردی ==
شاگرد، به معنای آموزنده علم یا هنر یا کمال یا صنعت نزد کسی یا در مدرسه است.<ref>دهخدا، لغتنامه، ۸/۱۲۳۶۹–۱۲۳۷۱.</ref> در عربی، طلاب و طلبه صیغه جمع و برگرفته از «طالب» و به معنای شاگردان است و طالب، از ریشه «طلب» به معنای خواستن و در پی چیزی بودن، از جمله دانش، است؛ از این‌رو جویندگان علم و دانشجویان علوم حوزوی را طلبه و [[طلاب]] گویند.<ref>دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۳۶۶۷؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۵/۴۸۹۵.</ref>
شاگرد، به معنای آموزنده علم یا هنر یا کمال یا صنعت نزد کسی یا در مدرسه است.<ref>دهخدا، لغتنامه، ۸/۱۲۳۶۹–۱۲۳۷۱.</ref> در عربی، طلاب و طلبه صیغه جمع و برگرفته از «طالب» و به معنای شاگردان است و طالب، از ریشه «طلب» به معنای خواستن و در پی چیزی بودن، از جمله دانش، است؛ از این‌رو جویندگان علم و دانشجویان علوم حوزوی را طلبه و [[طلاب]] گویند.<ref>دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۳۶۶۷؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۵/۴۸۹۵.</ref>


خط ۱٬۱۵۰: خط ۱٬۱۵۰:
[[رده:شاگردان امام‌خمینی]]
[[رده:شاگردان امام‌خمینی]]
{{شاگردان امام‌خمینی}}
{{شاگردان امام‌خمینی}}
[[رده:مقاله های نیازمند ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های دارای شناسه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۰۹

شاگردان امام‌خمینی.jpg

شاگردان امام‌خمینی، نقش امام‌خمینی در تربیت طلاب و عالمان دینی در علوم مختلف در طول بیش از پنج دهه و فهرست بخشی از نام‌های آنان.

امام‌خمینی همزمان با تحصیل، تدریس می‌کرد و در حوزه علمیه قم و نجف، شاگردان بسیاری در عرصه‌های گوناگون دانش از جمله فقه، اصول، فلسفه، عرفان و اخلاق و در سطوح مختلف داشته‌است. گفته شده از حوزه درسی امام‌خمینی بیش از پانصد مجتهد و صاحب‌نظر فارغ‌التحصیل شده‌اند که برخی از آنان در زمره مراجع تقلید قرار گرفتند.

نخستین شاگردان درس خارج اصول ایشان، مرتضی مطهری و حسینعلی منتظری بودند که به‌تدریج جعفر سبحانی، ابراهیم امینی و ابوالقاسم خزعلی به آنان پیوستند.

رابطه امام‌خمینی با شاگردان خود ممتاز بود. ایشان به شخصیت شاگردان احترام می‌گذاشت، از شاگردان خود تفقد و از بیماران آنان عیادت می‌کرد، روحیه تحقیق را در شاگردان می‌پروراند و شاگردان را به نقد و اشکال بر مطالب استاد تشویق می‌کرد.

امام‌خمینی توانست طلاب مستعد و باهوش را به درس خود جلب و بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین حوزه فقاهت و اجتهاد را تشکیل دهد؛ بیشتر شاگردان امام‌خمینی جوان، مستعد و پرتلاش بودند، البته در میان شاگردان افرادی با سن بالا نیز وجود داشتند.

امام‌خمینی در آغاز با ثبت و ضبط اسامی شاگردان به دلایلی موافق نبود. نخستین فهرست از بخشی از شاگردان امام‌خمینی که در معقول یا منقول یا هر دو درس ایشان شرکت کرده‌اند، ۱۸۹ نفر ثبت شده. برخی شمار شاگردان ایشان را در قم در درس خارج فقه بین چهارصد تا پانصد تن تخمین زده‌اند، که در اواخر به حدود ۱۲۰۰ تن افزایش یافته‌است. برخی، شمار شاگردان ایشان در نجف را سیصد تا ۳۵۰ تن دانسته‌اند.

شاگردی

شاگرد، به معنای آموزنده علم یا هنر یا کمال یا صنعت نزد کسی یا در مدرسه است.[۱] در عربی، طلاب و طلبه صیغه جمع و برگرفته از «طالب» و به معنای شاگردان است و طالب، از ریشه «طلب» به معنای خواستن و در پی چیزی بودن، از جمله دانش، است؛ از این‌رو جویندگان علم و دانشجویان علوم حوزوی را طلبه و طلاب گویند.[۲]

پیشینه

از آغاز تاریخ، انسان‌ها برای آگاهی و کسب تجربه به دانایان مراجعه می‌کرده‌اند و کودکان با شاگردی نزد استاد، حرفه برزگری و صنعتگری می‌آموختند.[۳] قرآن کریم از ماجرای شاگردی موسی(ع) نزد بنده‌ای صالح،[۴] به نام خضر،[۵] سخن گفته‌است. در اسلام موضوع استاد و شاگردی رونق تازه‌ای یافت و مردم به سفارش قرآن و پیامبر اکرم(ص) و امامان اهل بیت(ع) موظف شدند برای دریافت مسائل دین خود به دانایان مراجعه کنند و حوزه‌های علمیه در همین راستا شکل گرفت. (ببینید: حوزه‌های علمیه).

در حوزه‌های علمیه، در گذشته انتخاب درس و استاد و مدت تحصیل بر عهده خود طلاب بود.[۶] در این شیوه آموزشی، طلاب پس از مدتی تحصیل، آموخته‌های خود را به افراد رتبه‌های پایین‌تر آموزش می‌دهند (ببینید: تدریس امام‌خمینی). روابط استاد و شاگرد در میان طلاب، صمیمی و احترام‌آمیز است و منشأ آن آموزه‌های دینی دربارهٔ قداست علم و احترام معلم است.[۷] کم‌وزیادبودن شاگردان حوزه درسی استاد، بستگی به نوع درس، نفوذ، شیوه تدریس و موقعیت حوزوی وی دارد. شیوه آموزش حوزه تک‌استادی نیست و طلاب می‌توانند از درس چند استاد استفاده کنند.[۸]

امام‌خمینی که در دوره‌های مختلف تحصیلی نزد استادانی چند علوم مختلف اسلامی را فرا گرفته‌است (ببینید: استادان امام‌خمینی)، همزمان با تحصیل، تدریس می‌کرد و شاگردانی داشت.[۹] آمار دقیقی از شاگردان ایشان در دست نیست، اما از مهم‌ترین خدمت‌های ایشان به حوزه‌های علمیه و جامعه اسلامی، تربیت جمع بسیاری از شاگردان شایسته، فاضل، محقق، صاحب‌نظر و آگاه به زمان بود.[۱۰] گفته شده از حوزه درسی امام‌خمینی بیش از پانصد مجتهد و صاحب‌نظر فارغ‌التحصیل شده‌اند که برخی از آنان در زمره مراجع تقلید قرار گرفتند.[۱۱] مدت شرکت شاگردان در درس ایشان متفاوت بوده‌است؛ به عنوان نمونه چهار سال،[۱۲] هشت سال،[۱۳] شش سال،[۱۴] ده سال،[۱۵] یازده سال،[۱۶] دوازده سال[۱۷] و چهارده سال[۱۸] از درس ایشان بهره برده‌اند.

نخستین شاگردان درس خارج اصول ایشان، مرتضی مطهری و حسینعلی منتظری بودند که به‌تدریج جعفر سبحانی، ابراهیم امینی، ابوالقاسم خزعلی و سیدمحمدرضا سعیدی به آنان پیوستند[۱۹] و نوع شاگردان ایشان بنا بر سنت رایج از دیگر استادان نیز استفاده کرده‌اند. از سوی دیگر، در حوزه علمیه قم پس از درس، مرجع تقلید وقت، سیدحسین بروجردی، درس امام‌خمینی بیشترین جمعیت را به خود اختصاص می‌داد و پس از رحلت بروجردی بر شاگردان درس‌های ایشان افزوده شد.[۲۰] در نجف اشرف نیز به گزارشی، پس از آغاز تدریس امام‌خمینی روزهای نخست اجتماع خوبی شکل می‌گرفت که به دلیل شایعات و بدخواهی سفارت رژیم پهلوی و عوامل وابسته به آن، برخی افراد پراکنده شدند؛ ولی پس از آشکارشدن عمق درس، دوباره به‌تدریج بر شمار شاگردان افزوده شد و جمعیت به وضع نخست برگشت.[۲۱]

تربیت شاگردان

رابطه امام‌خمینی با شاگردان خود ممتاز بود. ایشان به شخصیت شاگردان احترام می‌گذاشت. برای برخی از شاگردان به سبب تقوا، فضل و نظم آنان احترام ویژه‌ای قائل بود[۲۲]؛ از جمله ایشان به مرتضی مطهری بیش از همه احترام می‌گذاشت و اشکالات وی را همراه پاسخ در نوشته‌های خود مطرح می‌کرد.[۲۳] در درس ایشان تفاوتی میان استاد و شاگرد نبود. با شاگردان جلسه می‌گرفت و گاه ریاست جلسه را به یکی از آنان واگذار می‌کرد.[۲۴] رفتار ایشان با شاگردان پدرانه بود؛ به‌ویژه با شاگردان مصیبت‌دیده همدردی نشان می‌داد[۲۵] و به نامه‌های شاگردان پاسخ می‌داد[۲۶]؛ از جمله یکی از شاگردان پس از تبعید امام‌خمینی در رنجنامه‌ای از فراق ایشان شکوه کرده بود که ایشان در پاسخ آن نقمت ظاهره را رحمت باطنی نامید و او را تسلی داد.[۲۷] ایشان با رفتار و عمل خویش، شاگردانش را تربیت می‌کرد؛ از جمله ایشان به علت غیبت‌کردن یکی از شاگردان دربارهٔ برخی مراجع تقلید، سه روز درس را به نشانه اعتراض تعطیل کرد.[۲۸]

امام‌خمینی از شاگردان خود تفقد[۲۹] و از بیماران آنان عیادت می‌کرد؛ از جمله به عیادت سیدعزالدین زنجانی رفت و وسایل مورد نیاز و انتقال او را به بیمارستان فراهم ساخت.[۳۰] ایشان از تذکر و وعظ شاگردان به خود نیز استقبال می‌کرد؛ چنان‌که وقتی یکی از شاگردان از ایشان خواست جلسه استفتا که نشان مرجعیت بود، تشکیل دهد، ایشان یادآورشد انتظار داشته‌است به جای پیشنهاد مرجعیت، ایشان را موعظه کرده، به اصلاح نفس و به یاد قیامت دعوت کند.[۳۱] ایشان گاه با شاگردان خود در مسائل علمی مشورت می‌کرد؛ چنان‌که در زمان نگارش کتاب کشف اسرار بخشی از نسخه خطی آن را به شاگرد خود سیدعزالدین زنجانی برای مطالعه و اظهار نظر داد و به گفته زنجانی این کار از سر تواضع و فروتنی ایشان و برای تشویق وی بوده‌است.[۳۲] دقت و فروتنی ایشان باعث می‌شد گاه در پاسخ پرسش‌های شاگردان ابراز کند که باید فکر کند.[۳۳]

از سوی دیگر، امام‌خمینی روحیه تحقیق را در شاگردان می‌پروراند؛ به گونه‌ای که تفکرشان بر تتبع‌شان چیرگی داشت و شاگردان را به نقد و اشکال بر مطالب استاد تشویق می‌کرد،[۳۴] به آنان جرئت نقد و اظهار نظر می‌داد و با آن شهامتی که در ایشان بود، تحولی در شاگردان خود ایجاد کرد[۳۵]؛ نیز تأکید می‌کرد سخنان ایشان را تعبدی نپذیرفته، فکرشان را دربارهٔ آن به کار بیندازند[۳۶] (ببینید: تدریس امام‌خمینی).

گاه به جای نشان‌دادن منبع تحقیق، از شاگردان می‌خواست خود به کتاب مراجعه کنند و به مطالب دست یابند.[۳۷] ایشان تقریرات شاگردان خود را مطالعه می‌کرد و اگر بر درس اشکال وارد کرده بودند، پاسخ آن را نیز می‌نوشت.[۳۸] گاه نیز برخی شاگردان را به سبب طرح اشکال و سؤال، به‌طور ویژه تشویق می‌کرد.[۳۹] گفته شده سیدمصطفی خمینی، جعفر سبحانی و صدوقی اراکی نیز از جمله اشکال‌کنندگان اصلی در درس ایشان بودند.[۴۰] افزون بر حسینعلی منتظری که از اشکال‌کنندگان معروف درس ایشان بوده‌است، در نجف نیز سیدعباس خاتم یزدی، مصطفی اشرفی، سیدمصطفی خمینی و سیدمحمود شاهرودی بیش از دیگران اشکال می‌کردند.[۴۱]

درس امام‌خمینی فقیه‌پرور بود و چگونگی ورود و خروج ایشان در بحث‌های فقهی، اصولی و فلسفی، راهگشای استنباط شاگردان و باعث پرورش روحیه تحقیق و شکوفایی و باروری استعدادهای خفته آنان و جدیت زیاد می‌گردید.[۴۲] ایشان طلاب را به ژرف‌نگری و تفکر در مطالب درسی دعوت می‌کرد و برای رسیدن به کنه مطالب به شاگردان خود توصیه می‌کرد طلبه یک درس و استاد اصلی انتخاب کند و روی آن سرمایه‌گذاری کند و اگر به درس دیگر می‌رود، کنار درس اصلی باشد. ایشان از این درس به آن درس رفتن را غیرمفید و شأن طلبه نمی‌دانست و به شاگردان خود توصیه می‌کرد یک کتاب از معاملات و یک کتاب از عبادات را به‌دقت خوانده، بقیه را مطالعه کنند[۴۳] (ببینید: تدریس امام‌خمینی). ایشان به نوشته‌ها و تحقیقات غیردرسی و جانبی شاگردان نیز توجه نشان می‌داد؛ چنان‌که علی دوانی کتابی دربارهٔ وحید بهبهانی نوشته بود و ایشان پس از مطالعه، وی را دعا کرد[۴۴] و هنگام نگارش کتاب نهضت روحانیون ایران به دست دوانی، برای قدردانی، یک عدد عبا برای او هدیه فرستاد.[۴۵] (ببینید: اخلاق و سیره امام‌خمینی).

ویژگی‌های شاگردان

در نگاهی کلی پیروی از سیره اخلاقی، عملی و سیاسی امام‌خمینی از مهم‌ترین ویژگی‌های شاگردان ایشان بود. برخی شاگردان ایشان سعی می‌کردند از همه حالات اخلاق و آداب استاد از جمله شیوه راه‌رفتن، پوشیدن لباس، و حتی نگاه‌کردن ایشان تقلید کنند[۴۶]؛ چنان‌که تقید ایشان به مرتب‌کردن خود در آینه[۴۷] و جامه‌های تمیز و مرتب ایشان، الگویی برای شاگردان به‌شمار می‌رفت[۴۸] و وجود صدها طلبه تحصیل‌کرده با ظاهری آراسته و جذاب برای حوزه، نمایشی باشکوه بود.[۴۹] ایشان که خود فردی بسیار منظم بود،[۵۰] سعی داشت شاگردان خود را به نظم در زندگی عادت دهد؛ از جمله روزی با تأثر از دیرآمدن برخی شاگردان به درس، به جای ادامه تدریس از ضرورت نظم در درس سخن گفت و یادآورشد صاحب جواهر حتی در روز وفات فرزندش تا پیش از جمع‌شدن طلاب برای تشییع جنازه، نصف صفحه از کتاب جواهر الکلام را نوشت.[۵۱]

امام‌خمینی توانست طلاب مستعد و باهوش را به درس خود جلب و بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین حوزه فقاهت و اجتهاد را تشکیل دهد[۵۲]؛ چنان‌که در نجف اشرف، حسین راستی کاشانی، خود را بی‌نیاز از تحصیل می‌دانست؛ اما پس از شرکت در درس امام‌خمینی در نجف خود را نیازمند شرکت در درس ایشان برای سال‌ها دید. برخی شاگردان درس فقه ایشان در نجف از شاگردان درس سیدابوالقاسم خویی و حسین حلی و سیدمحسن حکیم و از مدرسان حوزه نجف بودند[۵۳] و برخی در مناظره بر اساس مبانی ایشان، با شخصیت‌های علمی حوزه نجف، غالب آمده، توانستند دیدگاه‌های استاد خود را به کرسی بنشانند.[۵۴]

بیشتر شاگردان امام‌خمینی جوان بودند و بسیاری از آنان افراد خوش استعداد و پرتلاش بودند؛ چنان‌که ایشان خود دربارهٔ یوسف صانعی خاطرنشان کرده‌است که در سال‌های طولانی تدریس، از معلومات وی حظّ می‌برده و او را مانند فرزند خود بزرگ کرده‌است[۵۵] (ببینید: یوسف صانعی). البته در میان شاگردان افرادی با سن بالا همانند مجتبی عراقی (متولد ۱۲۹۶) در ایران[۵۶] و عبداللطیف مولوی در نجف که سن او از امام‌خمینی بیشتر بود،[۵۷] وجود داشت؛ چنان‌که جواد حجت همدانی (۱۲۸۸–۱۳۶۸ش)، از افراد هم‌دوره ایشان و از شاگردان درس فقه عبدالکریم حائری بود.[۵۸]

شاگردان امام‌خمینی در حوزه عمل به مسئولیت‌های اجتماعی نیز فعال بودند. سخنرانی‌ها و بیانات امام‌خمینی در درس یا مناسبت‌های پیش‌آمده در تحریک روحانیت، به‌ویژه شاگردان نقش بزرگی داشت[۵۹] و تربیت‌شدگان حوزه درسی و فکری ایشان در مبارزه علیه رژیم پهلوی مقاوم و در صف مقدم اطلاع‌رسانی افکار ایشان بودند.[۶۰] شاگردان ایشان در مرجعیت ایشان پس از بروجردی مؤثر بودند و باوجود موضع منفی محافظه‌کارها دربارهٔ مرجعیت ایشان، نسل جوان حوزه با حضوری فعال ذهنیت جامعه را بر خلاف تمایلات رژیم پهلوی و آمریکا شکل دادند و زمینه گرایش به مرجعیت ایشان را فراهم کردند[۶۱] (ببینید: مرجعیت امام‌خمینی).

قلمرو آموزش

امام‌خمینی در حوزه‌های علمیه به‌ویژه قم و نجف، شاگردان بسیاری در عرصه‌های گوناگون دانش از جمله فقه، اصول، فلسفه، عرفان و اخلاق و در سطوح مختلف داشته‌است. ایشان در مقاطع ابتدایی و سطح نیز تدریس داشته‌است (ببینید: تدریس امام‌خمینی)، اما بیشتر گزارش‌های موجود دربارهٔ شاگردان ایشان، مربوط به سطوح عالی، خارج فقه، اصول، فلسفه، اخلاق و عرفان است.

امام‌خمینی بیش از بیست سال به تدریس علوم عقلی اشتغال و شاگردانی نیز داشته‌است[۶۲]؛ چنان‌که گفته شده بیشتر علمایی که در حوزه قم در رشته معقول اطلاعات یا مهارتی داشته‌اند، از شاگردان ایشان بوده‌اند.[۶۳] جایگاه فلسفی امام‌خمینی در حدی بوده‌است که سیدمحمدحسین طباطبایی نزد یکی از مشاهیر فلسفه، ایشان را استاد خود خواند.[۶۴] از سوی دیگر، ایشان تنها برای شمار معدود و شناخته‌شده‌ای علوم عقلی تدریس می‌کرد[۶۵] و در انتخاب شاگرد و کتاب مورد تدریس، دقت و احتیاط می‌کرد و مقید بود در مجلس درس فلسفه ایشان افراد ساخته‌شده، فاضل و معتقد شرکت کنند.[۶۶] (ببینید: تدریس امام‌خمینی)

امام‌خمینی همزمان با فلسفه در سال‌های ۱۳۱۰–۱۳۲۰، شاگردانی نیز در عرفان داشت و برای افراد خاص، عرفان نظری و عملی تدریس می‌کرد.[۶۷] از دو اجازه عرفانی ایشان برای دو تن از شاگردان درس‌های عرفان در سال‌های ۱۳۱۴ و ۱۳۱۷[۶۸] می‌توان برداشت کرد که ایشان در آن سال‌ها شاگردانی برجسته در حوزه عرفان داشته‌است.

بخش اصلی تدریس امام‌خمینی پیش از آمدن بروجردی به قم، چنان‌که خود نوشته‌است، در فلسفه و عرفان و سطوح عالی اصول و فقه بود و پس از آمدن وی (۱۳۲۳) به درخواست برخی افراد مانند مطهری به تدریس خارج فقه پرداخته[۶۹] و به‌تدریج گسترش پیدا کرده و به حدود چهارصد تا پانصد نفر یا بیشتر نیز رسیده‌است. ایشان سال‌های متمادی در حوزه علمیه قم تدریس اخلاق نیز داشته‌است.[۷۰] این درس در آغاز، با شاگردان محدودی در خانه برگزار می‌شد؛ اما ایشان در راستای مقابله با محدودیت‌های رضاشاه پهلوی دربارهٔ روحانیت، آن را به مدرسه فیضیه منتقل کرد[۷۱] و به صورت عمومی درآمد؛ به گونه‌ای که افراد غیرطلبه نیز در آن شرکت می‌کردند و افزون بر قم از دیگر شهرها هم برای استفاده از این درس به قم رفتند.[۷۲] (ببینید: تدریس امام‌خمینی).

پیشرفت‌ها و خدمات شاگردان

بسیاری از شاگردان امام‌خمینی از استادان حوزه‌های علمیه و برخی در شمار مراجع تقلید قرار گرفته‌اند و خود دارای شاگردان بسیارند. شاگردان ایشان در عمل به رسالت حوزوی خود موفق عمل کرده‌اند؛ چنان‌که گفته شده بیشتر افراد برجسته روحانیان که در قم و دیگر شهرستان‌ها برای جامعه کارآمد و نافع بوده‌اند، از درس و محضر ایشان نیز بهره برده‌اند[۷۳] (ببینید: منصوبان امام‌خمینی). بخش عمده‌ای از مدیران و استادان حوزه‌ها در گذشته و اکنون، دست‌پروردگان ایشان هستند و بسیاری از آنان خود در حوزه‌ها به‌ویژه حوزه علمیه قم به تأسیس مدارس و مراکز علمی و پژوهشی اقدام کرده‌اند. بسیاری از عالمان و استادان در حوزه‌های شهرستان‌ها مانند مشهد، اصفهان و تهران از شاگردان ایشان بوده‌اند. بسیاری از استادان عرصه حکمت نیز در حوزه و دانشگاه از جمله مطهری، مهدی حائری و محمد مفتح از شاگردان ایشان بوده‌اند. در قلمرو تبلیغ نیز افراد بسیاری از آنان درخشیدند و بسیاری از آنان افزون بر خطابه اهل قلم نیز بودند. بسیاری از مربیان عرصه تربیت اخلاقی طلاب نیز از شاگردان ایشان بوده‌اند؛ از جمله یحیی انصاری، حسین مظاهری، علی پهلوانی و حسین شب‌زنده‌دار.[۷۴]

از آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام‌خمینی فعالیت اصلی در میان جمعی از شاگردان ایشان شکل گرفت و بار اصلی مبارزه را آنان بر دوش داشتند؛ برخی شاگردان و شرکت‌کنندگان درس‌های امام‌خمینی که در ادارات و مجلس قانونگذاری رژیم پهلوی شاغل بودند، اخبار مهم مجلس و مسائلی که در ادارات می‌گذشت را پنهانی به ایشان گزارش می‌دادند.[۷۵] برخی از آنان در قضیه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، رابط ایشان و علمای سرتاسر کشور بودند[۷۶] و برای هماهنگی در امر نهضت و رساندن پیام ایشان به شهرها می‌رفتند؛ از جمله امضای۱۲۰ تن از علمای تهران را گرفتند که بازتاب بسیاری داشت.[۷۷]

در قضیه کاپیتولاسیون، شاگردان ایشان از جمله مطهری و هاشمی رفسنجانی اسنادی از مجلس به دست آورده، برای ایشان بردند و نطق تاریخی ایشان علیه این لایحه بر آن اساس ایراد شد[۷۸] (ببینید: کاپیتولاسیون). از سوی دیگر، سران نهضت و رهبران انقلاب در بسیاری از شهرها، از جمله مشهد،[۷۹] اصفهان،[۸۰] تبریز،[۸۱] قزوین[۸۲] و گیلان[۸۳] از شاگردان امام‌خمینی بودند و افرادی چون منتظری، مطهری، عبدالرحیم شیرازی، سیدمحمد حسینی بهشتی، سیدعلی خامنه‌ای، اکبر هاشمی رفسنجانی، سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد، محمدصادق خلخالی، سیدجلال‌الدین طاهری، ابوالقاسم خزعلی و مهدی کروبی از جمله ارکان نهضت امام‌خمینی بودند و در بیشتر حوادث انقلاب، نقش و مسئولیت‌های داشتند و هر یک مقاله جداگانه‌ای دارند. پس از پیروزی انقلاب نیز نقش اصلی در تثبیت انقلاب و شکل‌گیری نهادهای انقلاب و اداره کشور و دستگاه‌های مختلف اجرایی، قانون‌گذاری و قضایی و حتی نظامی و امنیتی در تهران و شهرستانهای مختلف بر عهده شاگردان امام‌خمینی بود یا در اداره آنها مشارکت داشتند و برخی از شاگردان ایشان در دوران نهضت اسلامی یا جنگ تحمیلی به شهادت رسیدند. (ببینید: منصوبان امام‌خمینی).

تعداد شاگردان و منابع

شمار شاگردان امام‌خمینی بسیار است. ایشان در آغاز با ثبت و ضبط اسامی شاگردان به دلایلی، از جمله احتمال تمایل نداشتن برخی به ذکر نام آنان و مشکل تقدیم و تأخیر و چگونگی القاب افراد و نیز ذکر اشخاص محقق و فاضل با افراد عادی و نگرانی از نام‌نبردن برخی افراد، چندان موافق نبود و اصلح می‌دانست که فهرستی آورده نشود، ولی پس از گفت‌وگو با ایشان به‌ویژه گفتگوی سیدمصطفی خمینی، با آن موافقت کرد.[۸۴] ثبت اسامی همه شاگردان استادی که در حوزه‌های گوناگون دانش که از جمله به مدت سی سال، بزرگ‌ترین کرسی تدریس را در اختیار داشته‌است، امکان‌پذیر نمی‌باشد و تعیین اینکه هر یک از شاگردان در کدام درس شرکت داشته‌اند، بسیار دشوار است.[۸۵]

نخستین فهرست از بخشی از شاگردان امام‌خمینی که در علوم معقول یا منقول یا هر دو درس ایشان شرکت کرده‌اند و شامل ۱۸۹ نفر می‌شد را سیدحمید روحانی (زیارتی) در سال ۱۳۵۶ در چاپ نخست بررسی و تحلیلی از نهضت امام‌خمینی منتشر کرد[۸۶] و در ویرایش دوم کتاب با افزودن اسامی دیگر، آن را به ۲۷۲ نفر افزایش داد؛ با این تأکید دوباره که این فهرست تنها شامل بخشی از شاگران است[۸۷]؛ البته برخی از این اسامی دارای کاستی و ابهام است؛ چنان‌که آنچه امام‌خمینی خود دیده و اصلاح کرده، برخلاف آنچه گفته شده،[۸۸] فهرست ویرایش نخست است و فهرست دوم (۲۷۲ نفر) مربوط به ویرایش دوم است که پس از رحلت امام‌خمینی منتشر شده‌است.

برخی شاگردان، شرکت‌کنندگان شمار شاگردان ایشان را در قم در درس خارج فقه بین چهارصد تا پانصد تن تخمین زده‌اند[۸۹] که در اواخر به حدود هزار تن افزایش یافته‌است.[۹۰] در گزارشی از سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) مربوط به ۲۲/۱۲/۱۳۳۵ در دوره مرجعیت بروجردی و نخستین سند ساواک در پرونده امام‌خمینی، جدولی از تعداد شاگردان شخصیت‌های تراز اول حوزه آمده‌است که در آن، از جمله شاگردان هر یک از سیدمحمدرضا گلپایگانی و سیدکاظم شریعتمداری را حدود سیصد تن، سیدمحمدحسین طباطبایی حدود دویست تن، برخی دیگر کمتر از این و امام‌خمینی حدود پانصد تن گزارش کرده‌است.[۹۱]

پس از درگذشت بروجردی و به دلیل افزایش شمار شاگردان، درس خارج اصول و فقه امام‌خمینی، به شبستان مسجد اعظم منتقل شد. شمار شاگردان در این زمان که مصادف با آغاز مبارزات ایشان و واکنش به طرح لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی بود، به هزار تا ۱۲۰۰ تن می‌رسید.[۹۲] پس از تبعید امام‌خمینی به نجف، درس‌های فقه ایشان در آن حوزه از بیستم رجب ۱۳۸۵ق در مسجد شیخ انصاری مشهور به مسجد ترک‌ها آغاز شد.[۹۳] ایشان در مدت سیزده سال تبعید در نجف، بیع و خیارات و خلل نماز را تدریس کرد.[۹۴]

برخی، شمار شاگردان ایشان در نجف را سیصد تا ۳۵۰ تن دانسته، از آن میان، حدود هفتاد تن از آنان را نام برده‌اند.[۹۵] آنچه در اینجا به عنوان فهرست شاگردان امام‌خمینی، شامل ۹۵۵ نام و به ترتیب حروف الفبا آمده‌است، دستاورد کوششی گروهی است که بر پایه فهرست اولیه و خام موجود در مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی و تکمیل و اصلاح فراوان آن، از جمله با بهره‌گرفتن از منابع پراکنده دیگر،[۹۶] مانند: گفتگوی حضوری، و نیز بررسی گروهی از کارشناسان (ناصرالدین انصاری، عبدالرحیم اباذری، محمدکاظم تقوی، محمدعلی نجفی کرمانشاهی) و نیز بازبینی‌ها و اصلاح چندباره مدیر دانشنامه فراهم آمده‌است و به رغم گذشت زمان طولانی از دوره تدریس امام‌خمینی، پراکندگی اسامی و اشتباه‌ها و گاه ادعاهای نامعتبر، تلاش شده‌است با بهره‌گرفتن از مجموعه اطلاعات، کاستی‌ها و اشتباهات فهرست اولیه و دیگر منابع به حداقل برسد و مواردی نیز که تردید جدی در درستی آنها بوده نیامده است؛ با این حال، این فهرست شامل نام همه شاگردان امام‌خمینی نیست و رفع نسبی این کاستی‌ها متوقف بر تلاش و بررسی بیشتری است که اینک مجال آن نیست و در مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی در دست انجام است.

از سوی دیگر، گزینش این فهرست به کسانی که به صورت طولانی‌مدت در درس امام‌خمینی شرکت داشته‌اند و در عرف حوزه عنوان «شاگرد» نوعاً دربارهٔ آنان به کار می‌رود، محدود نشده‌است و شامل کسانی که مدت کوتاهی نیز در یکی از درس‌های اصول، فقه، فلسفه و عرفان ایشان شرکت داشته‌اند، می‌باشد؛ مانند رضا استادی و محمود امجد. نیز نام برخی شاگردان درس اخلاق ایشان نیز در این فهرست آمده‌است؛ مانند سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، سیدحسین رسولی محلاتی و محمدعلی انصاری قمی؛ با این حال، بیشتر این فهرست مربوط به کسانی است که مدت‌ها در درس ایشان و به‌ویژه در درس خارج فقه یا اصول شرکت داشته‌اند و در عرف حوزوی نیز شاگرد صدق می‌کند و برخی نیز در چند درس ایشان شاگردی کرده‌اند. برخی از شاگردان ایشان در دانشنامه دارای مقاله مستقل هستند یا شرحی از آنان ضمن مقاله دیگر آمده‌است و در این فهرست با علامت ستاره (*) مشخص شده‌اند.

الف:

ب:

پ:

ت:

ث:

ج:

ح:

خ:

د:

ذ:

ر:

ز:

س:

ش:

ص:

ض:

ط:

ع:

غ:

ف:

ق:

ک:

گ:

ل:

م:

و:

هـ:

ی:

پانویس

  1. دهخدا، لغتنامه، ۸/۱۲۳۶۹–۱۲۳۷۱.
  2. دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۳۶۶۷؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۵/۴۸۹۵.
  3. عیوقی، تعلیم و تربیت در ایران، ۳.
  4. کهف، ۶۰–۷۹.
  5. طبرسی، مجمع البیان، ۶/۷۴۵؛ امام‌خمینی، آداب الصلوة، ۱۹۹.
  6. شریعتی، روش شناخت اسلام، ۴۵۹–۴۶۱.
  7. مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۸۸–۴۸۹.
  8. بروجردی، خاطرات، ۲/۳۹؛ هاشمی رفسنجانی، امام‌خمینی به روایت هاشمی رفسنجانی، ۲۵۵.
  9. خوانساری، مصاحبه، ۱/۵۳۵.
  10. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۵۹؛ هاشمی رفسنجانی، امام‌خمینی به روایت هاشمی رفسنجانی، ۲۵۵.
  11. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۵۸.
  12. طاهری خرم‌آبادی، مصاحبه، ۴/۳۳۴.
  13. صانعی، فقیه نواندیش، ۳۵–۳۷.
  14. میریونسی، خاطرات، ۲/۱۳۵.
  15. فاضل لنکرانی، مصاحبه، ۱/۶۱۶.
  16. دینانی، روزنامه وطن امروز، ۷.
  17. مظاهری، مصاحبه، ۵/۲۰۷.
  18. موسوی بجنوردی، مصاحبه، ۵/۲۶۶.
  19. سبحانی، حوزه، ۳۲/۱۲۰.
  20. امینیان، خاطرات، ۲/۳۲.
  21. عمید زنجانی، حوزه، ۳۷–۳۸/۱۰۴.
  22. غیوری، مصاحبه، ۵/۹۱.
  23. سبحانی، حوزه، ۱۲۶.
  24. بهاءالدینی، مصاحبه، ۱/۱۳۳.
  25. رودباری، خاطرات، ۱/۸۰.
  26. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۷۱ و ۲/۴۸–۴۹.
  27. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۵۹.
  28. مظاهری، مصاحبه، ۵/۲۰۸.
  29. دوانی، پابه‌پای آفتاب، ۴/۱۰۲؛ هاشمی رفسنجانی، امام‌خمینی به روایت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، ۸.
  30. نوروزی، روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۲؛ زنجانی، مصاحبه، ۷۳.
  31. فهری، مصاحبه، ۳۶.
  32. نوروزی، روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۲.
  33. موحدی کرمانی، خاطرات، ۵/۹۷.
  34. سبحانی، پابه‌پای آفتاب، ۴/۲۰۴ و ۲۰۷.
  35. معرفت، مصاحبه، ۱/۶۲۵.
  36. خزعلی، مصاحبه، ۴/۳۸.
  37. غضنفری، خاطرات، ۲/۱۱۷.
  38. عمید زنجانی، سرگذشت‌های ویژه، ۵/۱۳۷.
  39. قدیری، خاطرات، ۵/۸۵؛ سجادی اصفهانی، خاطرات، ۵/۸۶.
  40. اسحاق‌نیا، دیدار با یکی از شاگردان امام‌خمینی، ۲۵۰؛ ایروانی، مصاحبه، ۵/۱۸–۱۹.
  41. خاتم یزدی، خاطرات، ۷۹.
  42. محتشمی‌پور، خاطرات سیاسی، ۱/۱۲۶؛ معرفت، مصاحبه، ۱/۶۲۴–۶۲۵.
  43. عمید زنجانی، حوزه، ۹۵–۹۶.
  44. دوانی، پابه‌پای آفتاب، ۴/۱۰۳–۱۰۴.
  45. رجبی، خاطرات، ۱۷۷.
  46. عمید زنجانی، حوزه، ۱۱۲.
  47. خامنه‌ای، مصاحبه، ۳/۱۷۱.
  48. امامی کاشانی، مصاحبه، ۳/۲۵۶.
  49. هاشمی رفسنجانی، امام‌خمینی به روایت هاشمی رفسنجانی، ۲۷.
  50. رسولی محلاتی، مصاحبه، ۶۳.
  51. رودباری، خاطرات، ۱/۷۰–۷۱.
  52. آشتیانی، مصاحبه، ۳/۱۹۶.
  53. محتشمی‌پور، خاطرات سیاسی، ۱/۵۰۳.
  54. امامی کاشانی، مصاحبه، ۳/۲۵۵.
  55. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۳۱.
  56. عراقی، مصاحبه، ۳۶/۳۲.
  57. حائری آرام، خاطرات، ۲/۵۹.
  58. همدانی، خاطرات، ۶۹؛ مؤسسه تنظیم و نشر…، موسوعه، ۵۰/پانزده.
  59. خامنه‌ای، مصاحبه، ۳/۱۶۴.
  60. هاشمی رفسنجانی، امام‌خمینی به روایت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، ۲۵۶.
  61. هاشمی رفسنجانی، امام‌خمینی به روایت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، ۲۸.
  62. مؤسسه تنظیم و نشر…، مقدمه، تقریرات فلسفه، ۱/۱۵–۱۷.
  63. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۵۵.
  64. محمدی گیلانی، ملازم ولی خدا، ۴۳.
  65. مؤسسه تنظیم و نشر…، مقدمه، تقریرات فلسفه، ۱/ ۱۲–۱۶.
  66. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۵۵.
  67. آشتیانی، مصاحبه، ۳/۱۹۵–۱۹۶؛ روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۵۵–۵۶.
  68. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴ و ۱۴.
  69. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۷.
  70. سبحانی، پابه‌پای آفتاب، ۴/۱۹۵.
  71. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۵۶، پاورقی.
  72. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۵۶.
  73. فیض، مصاحبه، ۵/۱۳۳.
  74. مختاری، جایگاه آموزشی و پژوهشی علم اخلاق در حوزه‌های علمیه، ۳–۴/۶۳ و ۶۵.
  75. بدلا، امام بر قله اخلاق، ۳۲.
  76. محتشمی‌پور، خاطرات سیاسی، ۱/۲۱۲.
  77. محلاتی، خاطرات، ۱/۱۲۸؛ هاشمی رفسنجانی، امام‌خمینی به روایت هاشمی رفسنجانی، ۶–۷؛ خامنه‌ای، مصاحبه، ۳/۱۶۴.
  78. محلاتی، خاطرات، ۱/۱۲۸.
  79. نوروزی، روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۲.
  80. یاد، ایران‌شناسی با نگاهی دیگر، ۲۴۱.
  81. قاضی طباطبایی، یادکردی از آن مجاهد خستگی ناپذیر، ۹۴–۹۶.
  82. جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۰/۱/۱۳۹۶ش، ۴.
  83. رسالت، مقاله ستاره سرخ، ۱۶/۳/۸۶، ۵.
  84. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۵۹.
  85. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۵۹.
  86. روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امام‌خمینی، چاپ نخست، ۴۳–۵۰.
  87. روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امام‌خمینی، چاپ نخست، ۵۹–۶۷.
  88. مقدمی شهیدانی و عبداللهی چیرانی، نقدی بر مدخل «خمینی، روح‌الله»، ۳۵.
  89. هاشمی رفسنجانی، امام‌خمینی به روایت هاشمی رفسنجانی، ۲۵۵.
  90. بنی‌فضل، خاطرات، ۲/۴۳.
  91. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱/۳۸ و۴۷.
  92. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۵۹؛ دوانی، امام‌خمینی در آینه خاطره‌ها، ۴۹؛ گلی زواره، فرازهای فروزان، ۱–۱۷۲.
  93. ذاکری، طلوع خورشید، ۳۱۴.
  94. موسوی بجنوردی، مصاحبه، ۵/۲۶۶؛ مؤسسه تنظیم و نشر…، مقدمه الخلل، ز.
  95. ← محتشمی‌پور، خاطرات سیاسی، ۱/۵۰۳–۵۰۵.
  96. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۶۰–۶۷؛ دینانی، دیدار با ابرار آذربایجان، ۱/۲۰۸، ۳/۲۴۲ و ۳۹۷–۳۹۹؛ سلیمانی بروجردی، علمای لرستان و آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۶۲–۲۱۰؛ امین، جریان تشکیک در مظاهر وجود، ۹۲؛ حیدر جوادی، مربی قوم و ملت، ۳ و ۵؛ حسینی، مصاحبه، ۱۳، فهرست ناصرالدین انصاری و برخی زندگی‌نامه‌های دیگر.

منابع

  • آشتیانی، سیدجلال‌الدین، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • اسحاق‌نیا، سیدرضا، دیدار با یکی از شاگردان امام‌خمینی، پژوهشنامه متین، شماره ۱۱–۱۲، ۱۳۸۰ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امامی کاشانی، محمد، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ ش.
  • امین، سیدحسن، جریان تشکیک در مظاهر وجود یا مراتب آن، مجله کیهان اندیشه، شماره ۶۶، ۱۳۷۵ش.
  • امینیان، محمدعلی، خاطرات، چاپ‌شده در صحیفه دل، به کوشش حمید بصیرت‌منش و احمد میریان، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اوّل، ۱۳۷۹ش.
  • انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
  • ایروانی، سیدعبدالمجید، مصاحبه، چاپ‌شده در کتاب سرگذشت‌های ویژه از زندگی حضرت امام‌خمینی، تدوین مصطفی وجدانی، تهران، پیام آزادی، چاپ سیزدهم، ۱۳۷۲ش.
  • بدلا، سیدحسین، امام بر قله اخلاق، مجله شاهد یاران، ویژه‌نامه هفدهمین سالگرد ارتحال امام‌خمینی، شماره ۷، ۱۳۸۵ش.
  • بروجردی، محمدرضا، خاطرات، چاپ‌شده در صحیفه دل، به کوشش حمید بصیرت‌منش و احمد میریان، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اوّل، ۱۳۷۹ش.
  • بنی‌فضل، مرتضی، خاطرات، چاپ‌شده در صحیفه دل، به کوشش حمید بصیرت‌منش و احمد میریان، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اوّل، ۱۳۷۹ش.
  • بهاءالدینی، سیدرضا، مصاحبه، چاپ‌شده در آیینه‌داران حقیقت، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۰/۱/۱۳۹۶ش.
  • حائری آرام، محمدمهدی، خاطرات، چاپ‌شده در صحیفه دل، به کوشش حمید بصیرت‌منش و احمد میریان، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اوّل، ۱۳۷۹ش.
  • حسینی، سیدشهاب‌الدین، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۳۶۶، ۵/۲/۱۳۹۸ش.
  • حیدر جوادی، سیدشاذان، مربی قوم و ملت، مجله حریم امام، شماره ۳۶۵، ۲۹/۱/۱۳۹۸ش.
  • خاتم یزدی، سیدعباس، خاطرات، چاپ‌شده در سلسله موی دوست، تدوین مجتبی فراهانی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • خامنه‌ای، سیدعلی، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • خزعلی، ابوالقاسم، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • خوانساری، سیدمصطفی، مصاحبه، چاپ‌شده در آیینه‌داران حقیقت، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • دوانی، علی، امام‌خمینی در آیینه خاطره‌ها، تهران، مطهر، چاپ دوم، ۱۳۸۱ش.
  • دوانی، علی، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • دیدار با ابرار آذربایجان، مجله، دینانی ابراهیمی، غلامحسین، روزنامه وطن امروز، شماره ۱۱۳۰، ۴/۳/۱۳۹۲ش.
  • ذاکری، علی‌اکبر، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش.
  • رجبی، محمد، خاطرات، چاپ‌شده در پرتوی از خورشید، به کوشش حسین رودسری، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • رسالت، روزنامه، مقاله ستاره سرخ، ۱۶/۳/۱۳۸۶ش.
  • رسولی محلاتی، سیدهاشم، مصاحبه، مجله حوزه، شماره، ۳۷–۳۸، ۱۳۶۹ش.
  • روحانی، سیدحمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام‌خمینی، قم، دارالفکر ـ دارالعلم، چاپ چهارم، ۱۳۵۸ش.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش.
  • رودباری، مجتبی، خاطرات، چاپ‌شده در صحیفه دل، به کوشش حمید بصیرت‌منش و احمد میریان، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اوّل، ۱۳۷۹ش.
  • زمانی، مصطفی، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • زنجانی، سیدعزالدین، مصاحبه، مجله حوزه، شماره ۳۲، ۱۳۶۸ش.
  • سبحانی، جعفر، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • سبحانی، جعفر، مصاحبه، مجله حوزه، شماره ۳۲، ۱۳۶۸ش.
  • سجادی اصفهانی، سیدمحمد، خاطرات، برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • سلیمانی بروجردی، میرزاعلی، علمای لرستان و آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی، مجله میراث شهاب، شماره ۹۲، ۱۳۹۷ش.
  • شریعتی، علی، روش شناخت اسلام، تهران، چاپخش، چاپ چهارم، ۱۳۷۹ش.
  • صانعی، یوسف، فقیه نواندیش، بی‌جا، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
  • طاهری خرم‌آبادی، سیدحسن، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی و سیدفضل‌الله یزدی، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • عراقی، مجتبی، مصاحبه، مجله حوزه، شماره ۳۶، ۱۳۶۸ش.
  • عمید زنجانی، عباسعلی، مصاحبه، چاپ‌شده در سرگذشت‌های ویژه از زندگی حضرت امام‌خمینی، تدوین مصطفی وجدانی، تهران، پیام آزادی، چاپ سیزدهم، ۱۳۷۲ش.
  • عمید زنجانی، عباسعلی، مصاحبه، مجله حوزه، شماره ۳۷–۳۸، ۱۳۶۹ش.
  • عیوقی، بدرالسادات، تعلیم و تربیت در ایران از دوران باستان تا انقلاب فرهنگی، تهران، عیوقی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • غضنفری، سیدابراهیم، خاطرات، چاپ‌شده در صحیفه دل، به کوشش حمید بصیرت‌منش و احمد میریان، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اوّل، ۱۳۷۹ش.
  • غیوری، سیدعلی، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • فاضل لنکرانی، محمد، مصاحبه، چاپ‌شده در آیینه‌داران حقیقت، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • فهری، سیداحمد، مصاحبه، مجله حوزه، شماره ۴۹، ۱۳۷۱ش.
  • فیض، محمدعلی، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • قاضی طباطبایی، سیدمحمدصادق، یادکردی از آن مجاهد خستگی ناپذیر، مجله شاهد یاران، شماره ۵۱، ۱۳۸۸ش.
  • قدیری، حسن، خاطرات، برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • گلی زواره قمشه‌ای، غلامرضا، فرازهای فروزان، پژوهشی در سیره اخلاقی، تربیتی و عرفانی حضرت امام‌خمینی، قم، حضور، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • محتشمی‌پور، سیدعلی‌اکبر، خاطرات سیاسی، تهران، حوزه هنری ادبیات انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • محلاتی، فضل‌الله، خاطرات، چاپ‌شده در صحیفه دل، به کوشش حمید بصیرت‌منش و احمد میریان، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اوّل، ۱۳۷۹ش.
  • محمدی گیلانی، محمد، ملازم ولی خدا، مجله شاهد یاران، شماره ۱۷، ۱۳۸۶ش.
  • مختاری، رضا، جایگاه آموزشی و پژوهشی علم اخلاق در حوزه‌های علمیه، مجله نقد کتاب اخلاق علوم تربیتی و روان‌شناسی، شماره ۳–۴، ۱۳۹۴ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • مظاهری، حسین، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • معرفت، هادی، مصاحبه، چاپ‌شده در آیینه‌داران حقیقت، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • مقدمی شهیدانی، سهراب و میثم عبداللهی چیرانی، نقدی بر مدخل «خمینی، روح‌الله» در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، بنیاد تاریخ‌پژوهشی و دانشنامه انقلاب اسلامی، ۱۳۹۵ش.
  • موحدی کرمانی، محمدعلی، خاطرات، چاپ‌شده دربرداشت‌هایی از سیره امام‌خمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • موسوی بجنوردی، سیدمحمد، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، مقدمه کتاب الخلل فی الصلاة، تألیف امام‌خمینی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، مقدمه کتاب تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، موسوعة لامام‌الخمینی، تفسیرسوره حمد، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
  • میریونسی، سیدعباس، خاطرات، چاپ‌شده در صحیفه دل، به کوشش حمید بصیرت‌منش و احمد میریان، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اوّل، ۱۳۷۹ش.
  • نوروزی، علیرضا، روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۲/۳/۱۳۹۰ش.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، امام‌خمینی به روایت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، تهیه و تنظیم عبدالرزاق اهوازی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • همدانی، محمود، خاطرات، چاپ‌شده در سلسله موی دوست.
  • خاطرات دوران تدریس امام‌خمینی، تدوین محمدعلی امینیان و مجتبی فراهانی، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • یاد، مجله، ایران‌شناسی با نگاهی دیگر: اصفهان (بخش دوم: اصفهان در جریان انقلاب اسلامی)، شماره ۳۹–۴۰، ۱۳۷۴ش.

پیوند به بیرون